متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.
  • تذکر:

    نویسندگان عزیز از نوشتن رمان‌هایی با محتوای غیر اخلاقی خودداری کنید. در صورت مشاهده چنین موضوعی صحنه رمان شما بدون تذکر توسط ناظرین حذف خواهد شد.

    مواردی که شامل موضوعات غیراخلاقی می‌شود عبارت‌است از:

    1. پرداختن به زندگی افرادی با گرایش های خاص مانند (هم‌جنس‌گرایی، ....)

    2. بیان صریح عقاید سیاسی در رمان‌ها و زیر سوال بردن چارچوب‌های جامعه اسلامی

    3. بیان توصیف صریح جنسی و به کار بردن کلمات ناشایست.

    و...

    قبل از ایجاد رمانتان موارد زیر را در نظر داشته باشید:

    1. اسم رمان خود را طوری انتخاب کنید که داری مصادیق مجرمانه و خلاف عرف جامعه نباشد.

    2. از به کار بردن کلمات جنسی و مواردی که با شئونات اسلامی مغایرت دارد، به جد خودداری کنید.

    3- برای تایپ رمان می توانید طبق تاپیک آموزشی زیر رمان خود را ارسال کنید:

    کلیک کنید

    4. با مطالعه رمان‌های نویسندگان انجمن به آن‌ها امید نوشتن خواهید داد.

    کلیک کنید

دلنوشته مجموعه دلنوشته‌‌های مَّن | smelika_r کاربرانجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع S_MELIKA_R
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 19
  • بازدیدها 394
  • کاربران تگ شده هیچ

S_MELIKA_R

مدیر بازنشسته
سطح
26
 
ارسالی‌ها
2,263
پسندها
19,567
امتیازها
46,373
مدال‌ها
30
سن
26
  • نویسنده موضوع
  • #11
وگاهی این مَن بیشتزازیک دلیل می دهند برای ادامه دادن راهی که
هیچ نمی بینی وهیچ نمی دانی ازاین راه ، راه هزار پرپیج وخم که اسمش را گذاشتند زندگی که دراین راه یک قسمت های اش
را هدف گذاشتی ؛ ولی نمی دانی چطور، فقط می دانی که یکی از مَن های درون دارد به آن سمت می بردت
و یکی از احساسات درونیت نومید به خیر رسیدن می دهد :)​
 
آخرین ویرایش
امضا : S_MELIKA_R

S_MELIKA_R

مدیر بازنشسته
سطح
26
 
ارسالی‌ها
2,263
پسندها
19,567
امتیازها
46,373
مدال‌ها
30
سن
26
  • نویسنده موضوع
  • #12
واین مَن های درون گاهی اوقات چنان حقیقت را به رویت می زنند
که گیج ومبهوت نگاه می کنی
هرچقدر هم که تلاش کنی که ندید شان بگیری
بازهم افاقه نمی کند که نمی کند
کارخودشان را می کنند گویی که مرغ شان یک پادارد
ولی خودمانیم وقتی این حقیقت را قبول کنیم
زیباترمیشود ولی دردناک است
ولی زیباست نمی دانم چطور است که هم دردناک وترسناک است
هم آرام وزیباست
شاید درست مثل یک اقیانوس
وامان ازدست هزار مَن درون​
 
آخرین ویرایش
امضا : S_MELIKA_R
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] RAPUNZEL

S_MELIKA_R

مدیر بازنشسته
سطح
26
 
ارسالی‌ها
2,263
پسندها
19,567
امتیازها
46,373
مدال‌ها
30
سن
26
  • نویسنده موضوع
  • #13

مَن گاهی یاد اوری می کند
ونمی دانی این یاداوری خوب است یانه؟!
گاهی اوقات این یاد اوری باعث می شود که شاد شوی
وگاهی اوقات هم باعث بهم ریختن ذهن می شود.
وبین این دو تفاوت است
تفاوتی مثل زمین وآسمان​
 
آخرین ویرایش
امضا : S_MELIKA_R

S_MELIKA_R

مدیر بازنشسته
سطح
26
 
ارسالی‌ها
2,263
پسندها
19,567
امتیازها
46,373
مدال‌ها
30
سن
26
  • نویسنده موضوع
  • #14
واین مَن ها گاهی عجیب باعث گیج شدنت می شوند
جوری که نمی دانی
کاری که قصد انجام دادنش را داری به خاطر عدم اعتماد به نفس است که به تعویق می اندازی؟
یا به این خاطراست که میخواهی بیشتر ازقبل یادبگیری بعد انجامش دهی؟
گاهی اوقات یک جوری گیج ات می کنند که نمی دانی کجای این عالم هستی!!
اصلا دراین عالم هستی؟یا در عالم دیگری سیرمیکنی؟
:)​
 
امضا : S_MELIKA_R

S_MELIKA_R

مدیر بازنشسته
سطح
26
 
ارسالی‌ها
2,263
پسندها
19,567
امتیازها
46,373
مدال‌ها
30
سن
26
  • نویسنده موضوع
  • #15
ولی نمی دانم چه سری است که بازهم به سراغ مَن های درون میروم، یا آن ها به سراغ من می آیند!
آخر دریک کالبد زندگی میکنیم، شاید برای همین است.
گاهی اوقات به تفاهم می رسیم ولی گاهی اوقات هم به هیچ نتیجه ای نمی رسیم
ولی بازهم درمورد یک موضوع باهم بحث میکنیم
جوری که انگار دریک عالم دیگر سیرمی کنم، جوری که کل حواس هایم جای دیگری است
جوری که انگار دریک جای دیگر زندگی میکنم
 
امضا : S_MELIKA_R

S_MELIKA_R

مدیر بازنشسته
سطح
26
 
ارسالی‌ها
2,263
پسندها
19,567
امتیازها
46,373
مدال‌ها
30
سن
26
  • نویسنده موضوع
  • #16
مَن های درون هرکس متفات است و این اوج منطق است
ولی گاهی اوقات این مَن ها با ادم هایی هم راه می شوند و
ادم ها گاهی می شوند بهترین دوست یا بهترین رفیق که باتو هم راه هستن
وحتی مَن های درون هم باهم همراه می شوند
واین زیباست​
 
امضا : S_MELIKA_R

S_MELIKA_R

مدیر بازنشسته
سطح
26
 
ارسالی‌ها
2,263
پسندها
19,567
امتیازها
46,373
مدال‌ها
30
سن
26
  • نویسنده موضوع
  • #17
ولی خودمانیم مَن های درون عجیب و گاهی اوقات غریب می شوند
جوری که انگار نمی شناسی هیچ کدام را یا مَن های درون تورا نمی شناسن
وگاهی اوقات اوج شناخت
وفکرمیکنم این حالت های مَن های درون به احساسات عمیق درونمان برمیگردد
و گاهی باید احساسات را در آغوش کشید که حالشان خوب شود​
 
امضا : S_MELIKA_R

S_MELIKA_R

مدیر بازنشسته
سطح
26
 
ارسالی‌ها
2,263
پسندها
19,567
امتیازها
46,373
مدال‌ها
30
سن
26
  • نویسنده موضوع
  • #18
و گاهی اوقات بهترشدن احساسات درون طولانی وطاقت فرسا می شود
وگاهی کوتاه , سهل وآسان می شود درست شبیه به آب خنکی که درگرمای طاقت فرسای تابستان می نوشی
وجگرت را خنک می کند
ولی مَن های درون را به همراه احساسات درون را دوست دارم
آخر من در درون خویش زندگی میکنم​
 
امضا : S_MELIKA_R

S_MELIKA_R

مدیر بازنشسته
سطح
26
 
ارسالی‌ها
2,263
پسندها
19,567
امتیازها
46,373
مدال‌ها
30
سن
26
  • نویسنده موضوع
  • #19
مَن در درون خویش زندگی می کنم
همراه با هزار مَن درون واحساسات
وباید بگویم گاهی زندگی درکنار هم سخت می شود وگاهی اوقات آسان
ولی بازهم زیباتراست از زندگی درکنار آدم ها :)​
 
امضا : S_MELIKA_R

S_MELIKA_R

مدیر بازنشسته
سطح
26
 
ارسالی‌ها
2,263
پسندها
19,567
امتیازها
46,373
مدال‌ها
30
سن
26
  • نویسنده موضوع
  • #20
ولی از حق نگذریم گاهی پیش آمده که آدم هایی باشن
که در درون خویش زندگی کنن و درکنار آنها با مَن های درونمان واحساسات عجیب وغریبمان
به مان شیرین بگذرد :)​
 
امضا : S_MELIKA_R

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا