- تاریخ ثبتنام
- 19/6/22
- ارسالیها
- 1
- پسندها
- 3
- امتیازها
- 0
سطح
0
سلام به بهترین نویسنده ی دنیا .خوشگلترین دخترعموی دنیا .عاشقتم .عاشق این دست به قلم بودنت عزیزگرامی.موفق و موید باشی عزیزجانم❤️.شقایق
سلام عزیزم خوش اومدیسلام به بهترین نویسنده ی دنیا .خوشگلترین دخترعموی دنیا .عاشقتم .عاشق این دست به قلم بودنت عزیزگرامی.موفق و موید باشی عزیزجانم❤️.شقایق
سلام سلامسلام سلاممم
من خیلی از رمانت لذت بردم، قلم متفاوت و قشنگی داری.
اون شخشیت اصلیت که اسمشو یادم رفته هم خیلی دوست دارم :>
موفق باشی عزیزم^^
سلام عزیزم خیلی خیلی ممنون از وقتی که گذاشتی و چقدر خوشحالم که دوست داشتی امیدوارم در ادامه از جدل مجنونای این تیمارستان لذت ببریسلام
بالاخره برای مدتها تونستم خودم و به یه داستان کوتاه برسونم و تا انتها بخونمش، فضاسازی و شخصیتهایی که خلق شده بودند اونقدری جذاب بودند که وادارم کردند که تا آخر داستان رو ادامهش بدم.
توصیفاتی که نوشته شده در حد نرمال بودند و باعث خستگی نمیشدند و باعث میشدند مخاطب خودش رو در اون مکان احساس کنه.![]()
سلام خدمت خالق هاستینگ دیوانه
نفیر جنون، مثل اسمش یه شروع طوفانی داره. اولین سکانس از نفیر، هاستینگ مادر مردهست که خوشی زده زیر دلش و از همون جهت، زن و بچهش رو به رتت میرسونه.
بعدش میریم سراغ نفسهای آخر زن هاستینگ [که اسمش خیلی سخته و من با همون زن هاستینگ راحت ترم] و در اخر، مرگ دلخراشش به دست شوهرش. گرچه حس میکنم این زن هاستینگ یه نمه خوردن شیشه داره.
شروع ویران کنندهای داره و مخاطب رو جذب خوندن میکنه. طوری که ناخودآگاه میخواد بفهمه جریان چیه؟ چرا کشتش؟ مگه مرض داشت؟
بگذریم، سکانس بعدی میرسیم به هارلن و فدریک که میخوان به تیمارستان رولینگ هیلز برن و مشغول به کار شن.
اما حقایقی پشت ماجرای قتل بئاتریس هست که انگار از چشم فدریک...
جوون جووون روناهی بابا خوش اومدی عزیزماین پیام به دلیل تهدید شدن با اسلحه گرم ارسال شده است.
سلامی چو بوی گند تیمارستان!
عنوان خوبیه چون جنون چیزیه که در تمام تنه داستان قد علم کرده. شروع تکان دهنده ای که مرد فرزندش رو به قتل میرسونه و من فکر کردم زنش هم نفله شد. ظاهرا اینطور نی!
توصیفات که کامل بودند و درواقع زیبایی جالبی در خود داشتند. جمله به جمله ارزش ادبی داشت و این جالب بود.
بهترین رکن داستان هم از دید بنده شخصیت ف بود. مردک جذاب دمدمی مجنون زده!
اونجا هم که نقطه عطف گذاشتی بیشتر به نظرم پارت بعدش این حالت رو داشت یا جایی که دختره میگفت اون خانواده نفلم میکنن و اینا.
همین دیگه!