متوسط مجموعه اشعار نگران | الهام سواری کاربرانجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع الهام.س
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 14
  • بازدیدها 437
  • کاربران تگ شده هیچ

الهام.س

کاربر سایت
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
12/2/21
ارسالی‌ها
1,721
پسندها
4,994
امتیازها
25,673
مدال‌ها
14
سطح
13
 
  • نویسنده موضوع
  • #11
خزان شد و خزیده دربرم غصه‌ها
خزر از چشمم می‌آید چو خزش تا لب‌ها
زهر آگین شده کامم زِهرحرف دروغ
زهره‌ام ترکید و زهری به جگرم پاشید
تشنه‌ی عشقت بودم و تشویقم نکردی
مرا تشبیه به بیماری کردی
که فانوس به دست از دنیای فانی می‌روم
تو فالم را بگیر ببین چه فالیست!
 

الهام.س

کاربر سایت
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
12/2/21
ارسالی‌ها
1,721
پسندها
4,994
امتیازها
25,673
مدال‌ها
14
سطح
13
 
  • نویسنده موضوع
  • #12
این آدم‌ها چقدر دیوانه‌اند
از عقل خود دورشده و راهی می‌خانه‌اند
دیوانگان از دیوانگی خود می‌رنجند
ما خود دیوانه‌ایم به حال خودمی‌خندیم
گاه می‌گریم و دیوانه وار می‌خندم
دل می‌کنم و زودهم دل می‌بندم
نگرانم که نگردد به دنبال دلم
نگرانم که نگرید به احوال دلم
دیوانگان را غمی جز می‌نخواهد بود
عاقلان هم فکری جز گول زدن ماندارند
راز را از رازیانه‌ها بپرسید
رازی شوید به این بازی
دیوان‌ام و دیوانه پسندم
من جز دیوانگی یار نپسندم
 

الهام.س

کاربر سایت
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
12/2/21
ارسالی‌ها
1,721
پسندها
4,994
امتیازها
25,673
مدال‌ها
14
سطح
13
 
  • نویسنده موضوع
  • #13

الهام.س

کاربر سایت
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
12/2/21
ارسالی‌ها
1,721
پسندها
4,994
امتیازها
25,673
مدال‌ها
14
سطح
13
 
  • نویسنده موضوع
  • #14

الهام.س

کاربر سایت
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
12/2/21
ارسالی‌ها
1,721
پسندها
4,994
امتیازها
25,673
مدال‌ها
14
سطح
13
 
  • نویسنده موضوع
  • #15

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا