یادمان یادمان رمان نمی‌خواستم یک مقتول باشم | نویسنده افتخاری انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع میم پناه
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 4
  • بازدیدها 352
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

میم پناه

نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری
تاریخ ثبت‌نام
18/4/21
ارسالی‌ها
960
پسندها
72,880
امتیازها
58,773
مدال‌ها
25
سن
28
سطح
43
 
  • نویسنده موضوع
  • #1
یاخیرالحافظین

نام رمان: نمی‌خواستم یک مقتول باشم
نویسنده: میم پناه (مهسا پناهی)
ژانر: #جنایی #پلیسی #عاشقانه

خلاصه:
از کودکی کمربند کلت بابا را سه دور، دور کمرم می‌پیچیدم و پای تمام فیلم‌های جنایی که محدودیت سنی داشتند، می‌نشستم. هربار که آدمی به قتل می‌رسید با تمام کودکی‌ام فکر می‌کردم؛ آیا او واقعا می‌خواسته این‌قدر ناگهانی بمیرد؟ این‌قدر دردناک و وحشتناک بمیرد؟ در نهایت هم در هجده سالگی‌هایم تصمیم گرفتم با همان کمربند کلت قدیمی، راه بابا فاتح را ادامه دهم و گره از پرونده‌هایی باز کنم که قربانی‌هایش هرگز نمی‌خواستند قربانی باشند.


 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : میم پناه

میم پناه

نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری
تاریخ ثبت‌نام
18/4/21
ارسالی‌ها
960
پسندها
72,880
امتیازها
58,773
مدال‌ها
25
سن
28
سطح
43
 
  • نویسنده موضوع
  • #2
یاخیرالحافظین

گر نگهدار من آنست که من می‌دانم...شیشه را در بغل سنگ نگه می‌دارد


سلام به روی ماهتون
دلم می‌خواست اول نظرات و محبت‌های همیشگی دوست‌داشتنی‌هام باشه ولی چون دیر جنبیدم، با نظرات قشنگ مسابقه "برشی از رمان شما" شروع می‌کنیم.


ممنون از نظر قشنگت که N Niyosha22

Screenshot_20220204-135832_Chrome.jpg

چه‌جوری انقدر گلی شما؟ هوم؟ pouneh piovere°
Screenshot_20220204-135857_Chrome.jpg

وَ منی که هنوز ذوخ‌مرگ تشخیصتم 《Fatemeh》 《Fatemeh.Z》
Screenshot_20220204-135908_Chrome.jpg

قربون شما...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : میم پناه

میم پناه

نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری
تاریخ ثبت‌نام
18/4/21
ارسالی‌ها
960
پسندها
72,880
امتیازها
58,773
مدال‌ها
25
سن
28
سطح
43
 
  • نویسنده موضوع
  • #3
یاخیرالحافظین

سیاره‌ای خاموش و متروکم...در من حضوری گنگ مشهود است
این سنگِ سردِ کُنجِ منظومه...قبلا زمینِ زندگی بوده است
این تکه سنگِ آسمان جُل را...بردار و ها کن جان نو گیرد
در من دو جرعه زندگی مانده...آن هم نجنبی زود می‌میرد
#آقای_آذر
خب من هم‌چنان گیر شعرهای ایشون هستم


سلام به روی ماهتون که...
یادمان اصلی تو قلب آدم‌هاس... وَ اتفاقا از قلب آدم‌های دیگه هم میاد و روی قلبت می‌شینه... پس حضور دونه به دونه‌تون روی قلبم نشسته و اگر اگر به پیری رسیدم، به یاد آوردنتون باعث میشه یه حس شیرینی تو قلبم موج بزنه... مثل خوردن نوشمک‌های پرتقالی بعد از امتحانات ترم دوم ابتدایی...
حال دلتون خوب که بودن شما و کمک خدا باعث ادامه دادن و نوشتنمه
...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : میم پناه

میم پناه

نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری
تاریخ ثبت‌نام
18/4/21
ارسالی‌ها
960
پسندها
72,880
امتیازها
58,773
مدال‌ها
25
سن
28
سطح
43
 
  • نویسنده موضوع
  • #4
یاخیرالحافظین

گفتی در آینه چه می‌بینی؟
یک مشت درد تو به تو رفته


ادامه نظرات قشنگتون

Screenshot_20220204-143305_Chrome.jpgScreenshot_20220204-143319_Chrome.jpgScreenshot_20220204-143329_Chrome.jpgScreenshot_20220204-143343_Chrome.jpgScreenshot_20220204-143353_Chrome.jpgScreenshot_20220204-143401_Chrome.jpgScreenshot_20220204-143440_Chrome.jpg[ATTACH type="full"...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : میم پناه

MONTE CRISTO

سرپرست بازنشسته
کاربر قابل احترام
تاریخ ثبت‌نام
11/9/21
ارسالی‌ها
4,498
پسندها
50,686
امتیازها
77,373
مدال‌ها
79
سن
19
سطح
38
 
  • #5
باسلام
تاپیک به علت اتمام رمان قفل می‌شود.
موفق و موید باشید نویسنده عزیز :402:
میم پناه میم پناه
 
امضا : MONTE CRISTO
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] AMARGURA
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا