شب نشینی شب نشینی با نویسنده افتخاری حنانه بامیری | ویژه برنامه نوروزی انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع AMARGURA
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 30
  • بازدیدها 1,152
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Hana.BanU ☯

مدیر تالار ادبیات + نویسنده افتخاری
پرسنل مدیریت
مدیر تالار ادبیات
تاریخ ثبت‌نام
30/11/20
ارسالی‌ها
781
پسندها
6,359
امتیازها
22,303
مدال‌ها
25
سن
24
سطح
12
 
  • مدیر
  • #21
اوه اینایی کع گفتین هم فیلم دارن و خیلی مشهورن ولی باز ممنون
یه نکته دیگه، تو لیست ایده هاتون فانتزی هم دارین؟ چون من به شدت فانتزی خونم و اینطور که لنظر میاد قلمتون خوبه اگه کار فانتزی نوشتید حتما میخونم
بله اتفاقا ایده‌ی فانتزی هم دارم و به زودی استارتش رو می‌زنم.
 
امضا : Hana.BanU ☯

ملکه جهنمی❄

کاربر فعال تالار وحشت + گوینده آزمایشی
کاربر فعال بخش
تاریخ ثبت‌نام
2/8/19
ارسالی‌ها
2,494
پسندها
15,612
امتیازها
42,373
مدال‌ها
18
سطح
24
 
  • #22
شما رمان رو که نوشتی برای ناشر می‌فرستی، مدت زمان پاسخگویی نشرها بین چهل تا سه ماه هست (بستگی به شرایط خود نشر داره) اگه تایید بشه قرارداد براتون ارسال میشه و فایل رمان میره برای گرفتن مجوز. طولانی‌ترین قسمت چاپ یه کتاب همون قسمت مجوزش هست که خیلی زمان‌بره. معمولا چندین ماه طول می‌کشه.
مرحله‌ی آخر با نشره که رمان شما رو بذاره توی صف ویراستاری، صفحه‌آرایی و طراحی جلد. چاپ یه کتاب از شیش ماه تا حدود بیست و چهار ماه (دوسال) هم طول می‌کشه تا تبدیل به کتاب بشه. اون دیگه بستگی به ناشر داره. اما تاییدیه و مجوز به هیچ وجه دست ناشر نیست.
خیلی ممنون
 
امضا : ملکه جهنمی❄

الهام.س

کاربر سایت
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
12/2/21
ارسالی‌ها
1,721
پسندها
4,994
امتیازها
25,673
مدال‌ها
14
سطح
13
 
  • #23
سلام الهام جانم شبت بخیر
از شانزده سالگی نوشتن رو شروع کردم
به طور حرفه‌ای دو تا رمان نوشتم و استارت سومین رو به تازگی زدم.
داستان‌هام رو معمولاً از یه سکانس فیلم یا یه سکانس یه تخیلی که توی ذهنم نقش می‌بنده الهام می‌گیرم. گاهی قابلیت تبدیل شدن به رمان رو دارن و گاهی خیر
جای جی کی رولینگ، به علت ذهن خلاقش در نگارش هری پاتر
تمام رمان‌های یک نویسنده حکم فرزندان اون رو دارن و نمیشه گفت که کدومشون عزیزترن. اما از حیث پی‌رنگ و ایده جدال‌شاه مهره رو دوست دارم و قلمم توی طلوع سرد رو ترجیح میدم.
طلوع سرد رمانیه که دلم می‌خواد به فیلم تبدیل بشه.
ممنونم از همراهیت سال خوبی داشته باشی
سپاس عزیزم موفق...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

حصار آبی

مدیر تالار ویرایش + نویسنده برتر
پرسنل مدیریت
مدیر تالار ویرایش
تاریخ ثبت‌نام
24/11/21
ارسالی‌ها
10,108
پسندها
13,422
امتیازها
70,673
مدال‌ها
49
سطح
22
 
  • مدیر
  • #24
پی‌رنگ یعنی طرح و مثل اسکلت داخل بدن عمل می‌کنه.
شما وقتی یه مسافرت می‌خوای بری، براش برنامه می‌چینی. این‌که از اول سفر تا آخرش قراره چی‌کار کنی و با یه برنامه‌ی از پیش تعیین شده میری به مسافرت.
حالا رمان هم همینه. وقتی قراره استارت رمانی رو بزنی باید بدونی آخر این رمان قراره به کجا برسه. طبق اون داستان رو بنویسی. اگه این برنامه رو نداشته باشی نمی‌تونی خوب بنویسی چون منسجم نیستی. چون سردرگمی.
تعریف ادبی پی‌رنگ علیّته. این‌که مثلا چرا این اتفاق داخل رمان افتاده و چه چیزی عامل این واقعه هست
این رمانو با برنامه ریزی نوشتم. کامل هم هست. یه چیزایی کم داره قبول ولی از اول داستان یه هدفو دنبال میکردم.من فقط از...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : حصار آبی

Hana.BanU ☯

مدیر تالار ادبیات + نویسنده افتخاری
پرسنل مدیریت
مدیر تالار ادبیات
تاریخ ثبت‌نام
30/11/20
ارسالی‌ها
781
پسندها
6,359
امتیازها
22,303
مدال‌ها
25
سن
24
سطح
12
 
  • مدیر
  • #25
این رمانو با برنامه ریزی نوشتم. کامل هم هست. یه چیزایی کم داره قبول ولی از اول داستان یه هدفو دنبال میکردم.من فقط از رو دفترم تایپ میکنم. یه چیزاییم بهش اضافه یا کم میکنم. بنظرم اگه اون قسمتشو که بخاطرش همه فکر میکنن منسجم نیستو حل کنم درست میشه.
پی رنگ رو که همه دارن ولی ممکنه توی پرداخت اشتباهاتی داشته باشن که از مسیر اصلی داستان خارجش کنه
 
امضا : Hana.BanU ☯
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] AMARGURA

حصار آبی

مدیر تالار ویرایش + نویسنده برتر
پرسنل مدیریت
مدیر تالار ویرایش
تاریخ ثبت‌نام
24/11/21
ارسالی‌ها
10,108
پسندها
13,422
امتیازها
70,673
مدال‌ها
49
سطح
22
 
  • مدیر
  • #26
پی رنگ رو که همه دارن ولی ممکنه توی پرداخت اشتباهاتی داشته باشن که از مسیر اصلی داستان خارجش کنه
بنظرم اصلا اینطور نبود. همش تو یه راستا بود. اونا تا صفحه پنج خوندن. تا جاییکه یکی از شخصیتا که احتمال میدادن موضوع رو اون باشه رفت. شاید به این خاطر میگفتن که پی رنگش منسجم نیست. نه؟
 
امضا : حصار آبی

Hana.BanU ☯

مدیر تالار ادبیات + نویسنده افتخاری
پرسنل مدیریت
مدیر تالار ادبیات
تاریخ ثبت‌نام
30/11/20
ارسالی‌ها
781
پسندها
6,359
امتیازها
22,303
مدال‌ها
25
سن
24
سطح
12
 
  • مدیر
  • #27
بنظرم اصلا اینطور نبود. همش تو یه راستا بود. اونا تا صفحه پنج خوندن. تا جاییکه یکی از شخصیتا که احتمال میدادن موضوع رو اون باشه رفت. شاید به این خاطر میگفتن که پی رنگش منسجم نیست. نه؟
بله درسته. منتقد تا جایی که درخواست نقد داده میشه میخونه و بر همون اساس نقد میکنه
 
امضا : Hana.BanU ☯

حصار آبی

مدیر تالار ویرایش + نویسنده برتر
پرسنل مدیریت
مدیر تالار ویرایش
تاریخ ثبت‌نام
24/11/21
ارسالی‌ها
10,108
پسندها
13,422
امتیازها
70,673
مدال‌ها
49
سطح
22
 
  • مدیر
  • #28
بله درسته. منتقد تا جایی که درخواست نقد داده میشه میخونه و بر همون اساس نقد میکنه
خب همون بنظرم علتش بود. ببین من از زبون و دیدگاه پریناز نوشتم. یعنی اطلاعات داستان براساس اطلاعات پرینازه. پریناز درک کاملی از محیط اطرافش نداره. اون اصلا نمیدونه چرا برادرش به تهران رفته. یه خلاصه‌ای از سفر اولشون مال زمان زنده بودن پدرش بهش گفته بودن و براساس همون قانعش کردن که باید دوباره می‌رفتن. هربارم که پری باهاشون تماس میگرفت زن برادرش خیلی قاتع موضوع بحث رو به نیازهاش محدود می‌کرد. و تمام چیزایی رو مربوط به رفاه پری میشد و با دادن پول رفع کردن. پری گرفتار یه معضل خانوادگی و کمبود محبت شدیده. اون با اجتماع در ارتباط...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : حصار آبی

حصار آبی

مدیر تالار ویرایش + نویسنده برتر
پرسنل مدیریت
مدیر تالار ویرایش
تاریخ ثبت‌نام
24/11/21
ارسالی‌ها
10,108
پسندها
13,422
امتیازها
70,673
مدال‌ها
49
سطح
22
 
  • مدیر
  • #29
اما اروم اروم پری با شخصیتا اشنا میشه و اونا درک میکنه. حضور بعضیا تو صحنه کمه و توضیح درمورد نقش و شخصیتش کمی مشکله
 
امضا : حصار آبی

Hana.BanU ☯

مدیر تالار ادبیات + نویسنده افتخاری
پرسنل مدیریت
مدیر تالار ادبیات
تاریخ ثبت‌نام
30/11/20
ارسالی‌ها
781
پسندها
6,359
امتیازها
22,303
مدال‌ها
25
سن
24
سطح
12
 
  • مدیر
  • #30
خب همون بنظرم علتش بود. ببین من از زبون و دیدگاه پریناز نوشتم. یعنی اطلاعات داستان براساس اطلاعات پرینازه. پریناز درک کاملی از محیط اطرافش نداره. اون اصلا نمیدونه چرا برادرش به تهران رفته. یه خلاصه‌ای از سفر اولشون مال زمان زنده بودن پدرش بهش گفته بودن و براساس همون قانعش کردن که باید دوباره می‌رفتن. هربارم که پری باهاشون تماس میگرفت زن برادرش خیلی قاتع موضوع بحث رو به نیازهاش محدود می‌کرد. و تمام چیزایی رو مربوط به رفاه پری میشد و با دادن پول رفع کردن. پری گرفتار یه معضل خانوادگی و کمبود محبت شدیده. اون با اجتماع در ارتباط نیست پس مردم رفتارهاشون و شخصیتهاشونو نمیشناسه و نمیتونه اونا رو درک کنه. و خودشو محدود کرده به واکنشا و خرفاشون...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Hana.BanU ☯
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا