گفتمان‌آزاد گفتمان آزاد دلنوشته افكار چراغاني| Rigina كاربر انجمن يک رمان

[Rigina]

"به نام چاشني بخش زبان ها"

نام دلنوشته: افكار چراغاني
نويسنده: ر. دوست حسيني

مقدمه :

همه‌چیز از يک‌جرقه آغاز مي‌شود. افكار و

احساسات خوب مثل يک ميدان

مغناطيسي مي‌‌‌ماندكه

هرچه دورترشوي، جاذبه آن هم زياد

خواهد‌شد.اگر قلب مهربانت را از حصار

زنجيرهاي غم،كينه و دشمني

آزادكني؛با چشمانِ خودت نظاره‌گر

رهاشدن فرشته‌ي درونت خواهي‌شد.


سلام عزيزان؛ اول از همه خيلي ممنونم از دوستاني كه وقت گذاشتن و دلنوشتمو خوندند و بهم انرژي دادند
خوشحال ميشم نظرات و نقدهاتون را بگيد

|افكار چراغاني|​

 

[خانوم سین❀]

سلام رهای قشنگم
دلنوشته‌ت رو یادمه خیلی وقت پیش خوندم.
اونموقع تاپیک گفتمان آزاد نداشتی تا نظرم رو بهت بگم، فکر کنم تو گروه یا نمایه‌ت نظر دادم؛ ولی دوست دارم دوباره اینجا نظرمو بگم.
دلنوشته‌ت پر از احساس بود، یه چیزایی از عمق ذهن و افکارت آورده بودی و بنظر من خیلی جالب بود. موضوعاتی که بهش پرداخته بودی با هم هماهنگ بودن و حس و حال خیلی عجیب و خوبی داشت.
امیدوارم همینطور با قدرت پیش بری. قلمت مانا عزیزم

 

[Rigina]

سلام رهای قشنگم
دلنوشته‌ت رو یادمه خیلی وقت پیش خوندم.
اونموقع تاپیک گفتمان آزاد نداشتی تا نظرم رو بهت بگم، فکر کنم تو گروه یا نمایه‌ت نظر دادم؛ ولی دوست دارم دوباره اینجا نظرمو بگم.
دلنوشته‌ت پر از احساس بود، یه چیزایی از عمق ذهن و افکارت آورده بودی و بنظر من خیلی جالب بود. موضوعاتی که بهش پرداخته بودی با هم هماهنگ بودن و حس و حال خیلی عجیب و خوبی داشت.
امیدوارم همینطور با قدرت پیش بری. قلمت مانا عزیزم

سلام مهربونن من
واییی ساحل جونمممم لطف داری که عزیزم
خیلی مننونممم از نظر قشنگت که خیلی بهم انرژی داد...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[دومـان]

اسم با بدنه ی دلنوشته ارتباط کامل داشت، نمیتونم بگم قدرت جذبش چقدره ولی منو یاد ریسه های چراغ هایی میندازه که توی جشن و میلادا توی کوچه ها آویزون میکردن
به همون رنگارنگی و روشنی
حرفا دلی بود با ارایه های کم یا زیاد و ب دل می‌نشست(از دید ی خواننده س مطلقاً این حرفم)
و... من با کم بودن حجم بعضی پارتا مشکل داشتم چون قابلیت بیشتر بودن رو نیز داشت
همین در توانم بود بای

 

[FATEMEH ASADYAN]

خیلی با احساس و مفهمومی بود
وقتی میخوندم واقعا احساس می‌کردم خیلی دوستش دارم و دلم نمی‌خواست از صفحش بیام بیرون
دیدی وقتی یه رمانی رو دوست داری و تموم میشه چه احساسی داری؟ منم دقیقا اخر این دلنوشته ها همین حس دلتنگی رو دارم
ولی در کل من خیلی دوستش دارم
به نظرم قلمت قویه و بلدی چجوری با قلم احساس خواننده رو توی مشتت بگیری
خدا قوت خسته نباشی​

 

[Rigina]

اسم با بدنه ی دلنوشته ارتباط کامل داشت، نمیتونم بگم قدرت جذبش چقدره ولی منو یاد ریسه های چراغ هایی میندازه که توی جشن و میلادا توی کوچه ها آویزون میکردن
به همون رنگارنگی و روشنی
حرفا دلی بود با ارایه های کم یا زیاد و ب دل می‌نشست(از دید ی خواننده س مطلقاً این حرفم)
و... من با کم بودن حجم بعضی پارتا مشکل داشتم چون قابلیت بیشتر بودن رو نیز داشت
همین در توانم بود بای

مرسیییی مبینا جانم خیلیی لطف داری
انرژی گرفتم گلم
اهان سعی میکنم حتما ویرایش کنم

 

[Rigina]

خیلی با احساس و مفهمومی بود
وقتی میخوندم واقعا احساس می‌کردم خیلی دوستش دارم و دلم نمی‌خواست از صفحش بیام بیرون
دیدی وقتی یه رمانی رو دوست داری و تموم میشه چه احساسی داری؟ منم دقیقا اخر این دلنوشته ها همین حس دلتنگی رو دارم
ولی در کل من خیلی دوستش دارم
به نظرم قلمت قویه و بلدی چجوری با قلم احساس خواننده رو توی مشتت بگیری
خدا قوت خسته نباشی​

مرسیییییییی عزیز دلمم
نظررر لطفتههه
کلی انرژی گرفتم از نظرر خوشگلت
تشکررررر

 

[MONTE CRISTO]

سلام ریجی عزیز

"این نظر برای همخوانی گروهی دلنوشته‌ست"

عنوان دلنوشته با مضنون افکار چراغانی بود و یه جورایی متن دلنوشته تلنگر و تحول داشت که مرتبطه به قطع یقین ولی این چراغانی بودن افکار یکم بافت و مانور بیشتری میخواد که متن رو توی خودش حل کنه بشه تیتر درجه یک دلنوشته

مقدمه عالی. حال و هوا عالی. عنوان جذاب. وصف و اون حال و هوای دلنوشته رو دوس داشتم.

فقط چون ناظرم از نظر علائم نگارشی گیر میدم مقداری.

از زیاد نقطه استفاده نکرده بودی عزیز دل برادر. پایان جمله سه نقطه که چهار نقطه باید بشه رعایت نشده بود. فقط این دو نکته بود در باب نگارش علائم

من عشق ثقیلم و کلا متن پرپیچ و تاب دوس دارم اینو اطرافیان میدونن...ولی متن افکار چراغانی آرایشش ساده بود اما کلمات ثقیل زیاد دیدم که تناسب اون...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[S.LOTFI]

سلام وقتتون بخیر. نوشته‌های قشنگی دارید.
پیشنهاد من اینه بیشتر با کلمات بازی کنید و جمله‌‌تون رو ساده خاتمه ندید.
مقدمه و پست‌ها خوب بودن.
نام دلنوشته هم تا حدی نو بود، و تا حدی نه..
به هرحال موفق باشید

 

[Rigina]

سلام ریجی عزیز

"این نظر برای همخوانی گروهی دلنوشته‌ست"

عنوان دلنوشته با مضنون افکار چراغانی بود و یه جورایی متن دلنوشته تلنگر و تحول داشت که مرتبطه به قطع یقین ولی این چراغانی بودن افکار یکم بافت و مانور بیشتری میخواد که متن رو توی خودش حل کنه بشه تیتر درجه یک دلنوشته

مقدمه عالی. حال و هوا عالی. عنوان جذاب. وصف و اون حال و هوای دلنوشته رو دوس داشتم.

فقط چون ناظرم از نظر علائم نگارشی گیر میدم مقداری.

از زیاد نقطه استفاده نکرده بودی عزیز دل برادر. پایان جمله سه نقطه که چهار نقطه باید بشه رعایت نشده بود. فقط این دو نکته بود در باب نگارش علائم

من عشق ثقیلم و کلا متن پرپیچ و تاب دوس دارم اینو اطرافیان میدونن...ولی متن افکار چراغانی آرایشش...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.