- ارسالیها
- 287
- پسندها
- 6,037
- امتیازها
- 21,133
- مدالها
- 12
سلام. خوب رمان من یه تراژدی قدیمیه! مال زمانی که ماها هنوز توش متولد نشده بودیم.
داستان روایتهایی از زندگی که تک تکشون روی زندگی بقیه تاثیر میذاره.
خوشحال میشم بخونید...
داستان روایتهایی از زندگی که تک تکشون روی زندگی بقیه تاثیر میذاره.
خوشحال میشم بخونید...
برگزیده | رمان در بند سکوت | نرگس موحدی کاربر انجمن یک رمان
به نام یزدان کد: 5102 ناظر: @Roshanak تگ: برگزیده خلاصه: اتفاقهای بد کودکی، همیشه در همان کودکی نمیمانند. گاهی اوقات اتفاقاتِ بدِ کودکی منتظر فرصت درست میگردند تا گلویتان را سفت بچسبند؛ درست مثل لیلا و زخم ناسوری که از گذشته به همراه دارد. لیلا فکر میکرد همه چی در همان روزها مانده است،...
forum.1roman.ir