متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

گفتمان‌آزاد گفتمان آزاد ناماشون | نرگس موحدی کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع Narges Movahedi
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 6
  • بازدیدها 327
  • کاربران تگ شده هیچ

Narges Movahedi

کاربر انجمن
سطح
12
 
ارسالی‌ها
287
پسندها
6,037
امتیازها
21,133
مدال‌ها
12
  • نویسنده موضوع
  • #1
نام رمان: ناماشون*
ژانر: #عاشقانه #اجتماعی #درام
نام نویسنده: نرگس موحدی



خلاصه:
اتفاق‌های بدی که در کودکی می‌افتند، همیشه در همان کودکی نمی‌مانند. گاهی اوقات اتفاقاتِ بدِ کودکی منتظر فرصت درست می‌گردند تا گلویتان را سفت بچسبند؛ درست مثل لیلا و زخم ناسوری که از گذشته به همراه دارد. لیلا فکر می‌کرد همه چی در همان روزها مانده است، اتفاقات برملا نمی‌شوند و برای همیشه در قبری که برایشان کنده است می‌مانند. اما شاید یادش رفته بود، گاهی اوقات دفن کردن چیزی، به آن جان می‌بخشد، مانند دانه! زخم ناسور باید درمان شود، بستنش فقط زخم را بدتر می‌کند. حالا، لیلا می‌بینند زخمی که گذشته به او زده هنوز سر باز است و اتفاقات کودکی یکی یکی اثرشان را...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : Narges Movahedi

خانوم سین❀

نویسنده افتخاری
سطح
31
 
ارسالی‌ها
824
پسندها
29,730
امتیازها
50,673
مدال‌ها
34
  • #2
سلام به نویسنده‌ی خوش قلم :x3:
حقیقتاً قلم زیبات از همون پارت اول خودش رو نشون داد و تواناییت توی نوشتن رو خوب به رخ کشید.
احساسات لطیف و توصیفات ظریف لابه‌لای متن به خوبی آورده شده و باعث شده بود تا متن از حالت خشک بودن فاصله بگیره و خوندنش رو دلپذیرتر کنه.
بهت تبریک میگم جانم، هم ایده‌ی قصه‌ت قشنگه هم نوع نگارشت.
از رابطه‌ی قشنگ راحله با پدر و مادرش هم که نگم برات، خیلی خوشم‌ اومد. قلمت مانا و موفق باشی گل:402:
 
امضا : خانوم سین❀

vanil

رفیق جدید انجمن
سطح
5
 
ارسالی‌ها
70
پسندها
419
امتیازها
2,648
مدال‌ها
5
  • #3
سلام شب‌تون بخیر.
اول از همه که باید بگم قلم‌تون رو انقدر که دلنشینه واقعاً نمیشه توصیف کرد. کلمات واقعا به جا استفاده شدن و اون حس خوبی که از فضای روستا و آدم‌هاش منتقل میشه، کامل در رمانتون جریان داره. مطمئناً قلم‌تون موفقه و بازم براتون آرزوی موفقیت می‌کنم. :rose:
 
آخرین ویرایش
امضا : vanil

Narges Movahedi

کاربر انجمن
سطح
12
 
ارسالی‌ها
287
پسندها
6,037
امتیازها
21,133
مدال‌ها
12
  • نویسنده موضوع
  • #4
سلام به نویسنده‌ی خوش قلم :x3:
حقیقتاً قلم زیبات از همون پارت اول خودش رو نشون داد و تواناییت توی نوشتن رو خوب به رخ کشید.
احساسات لطیف و توصیفات ظریف لابه‌لای متن به خوبی آورده شده و باعث شده بود تا متن از حالت خشک بودن فاصله بگیره و خوندنش رو دلپذیرتر کنه.
بهت تبریک میگم جانم، هم ایده‌ی قصه‌ت قشنگه هم نوع نگارشت.
از رابطه‌ی قشنگ راحله با پدر و مادرش هم که نگم برات، خیلی خوشم‌ اومد. قلمت مانا و موفق باشی گل:402:
سلام. خیلی خوشحالم که رمانم رو خوندین:) و خیلی خوشحالم که از رمانم خوشتون اومد و همچین تعریفی ازش کردین.
خیلی بهم انرژی دادین:)
امیدوارم تا آخرش بتونم رمانم رو با آخرین و بهترین تلاشم جلو...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Narges Movahedi

Narges Movahedi

کاربر انجمن
سطح
12
 
ارسالی‌ها
287
پسندها
6,037
امتیازها
21,133
مدال‌ها
12
  • نویسنده موضوع
  • #5
سلام شب‌تون بخیر.
اول از همه که باید بگم قلم‌تون رو انقدر که دلنشینه واقعاً نمیشه توصیف کرد. کلمات واقعا به جا استفاده شدن و اون حس خوبی که از فضای روستا و آدم‌هاش منتقل میشه، کامل در رمانتون جریان داره. مطمئناً قلم‌تون موفقه و بازم براتون آرزوی موفقیت می‌کنم. :rose:
سلام شب شما هم بخیر.
خیلی خوشحالم کردین که افتخار دادین و رمانم رو خوندین:)
برای آرزوی قشنگتون ممنون و برای به ثمر رسیدنش قطعا باید تلاش زیادتری کنم.
به هر حال باعث افتخارم بود که رمانم رو خوندین و نظرتون رو گفتید:))
خیلی خیلی ازتون ممنونم:)
 
امضا : Narges Movahedi

Mahdiye sajdeh

نویسنده افتخاری
سطح
38
 
ارسالی‌ها
1,161
پسندها
43,304
امتیازها
59,573
مدال‌ها
20
سن
28
  • #6
سلام نرگس عزیزم.
ناماشون رمانی که وقتی اولین بار دیدمش راستش نخوندمش و اسمش جذبم نکرد بعد دیدم دوستان زیاد تعریفش رو میکنن منم گفتم یه پارت مبخنم ولش میمنم ولی همون یه پارت موندگار شدم رسیدم به پارت اخرت و دیدم واقعا خیلی خوب شد که از دستش ندادم.
قصه قشنگ با توصیف جذابت از شهر شمالی کشور و اون لحجه قشنگشون که خیلی به دلم نشست.
مدل نوشتنت و قلم روونت واقعا خیلی به دل میشینه و امروز فهمیدم رمانت رو فرستادی متروکه خواستم بهت یه انگیزه کوچیک بدم که زود خوب بشی و بازم برامون پارتای قشنگت رو بذاری...
روزگارت قشنگ عزیزدلم حتما برکرد و حتما قصه رو ادامه بده با حال خوب و کلی انرژی :458211-8e33e52a2f7bd5005505daf268120cac: :405: :wubsmiley: :458211-8e33e52a2f7bd5005505daf268120cac:
 
امضا : Mahdiye sajdeh

Narges Movahedi

کاربر انجمن
سطح
12
 
ارسالی‌ها
287
پسندها
6,037
امتیازها
21,133
مدال‌ها
12
  • نویسنده موضوع
  • #7
سلام نرگس عزیزم.
ناماشون رمانی که وقتی اولین بار دیدمش راستش نخوندمش و اسمش جذبم نکرد بعد دیدم دوستان زیاد تعریفش رو میکنن منم گفتم یه پارت مبخنم ولش میمنم ولی همون یه پارت موندگار شدم رسیدم به پارت اخرت و دیدم واقعا خیلی خوب شد که از دستش ندادم.
قصه قشنگ با توصیف جذابت از شهر شمالی کشور و اون لحجه قشنگشون که خیلی به دلم نشست.
مدل نوشتنت و قلم روونت واقعا خیلی به دل میشینه و امروز فهمیدم رمانت رو فرستادی متروکه خواستم بهت یه انگیزه کوچیک بدم که زود خوب بشی و بازم برامون پارتای قشنگت رو بذاری...
روزگارت قشنگ عزیزدلم حتما برکرد و حتما قصه رو ادامه بده با حال خوب و کلی انرژی :458211-8e33e52a2f7bd5005505daf268120cac: :405...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Narges Movahedi

موضوعات مشابه

عقب
بالا