متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

شعر مجموعه اشعار می‌تابد | الهام سواری کاربرانجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع الهام.س
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 15
  • بازدیدها 1,286
  • کاربران تگ شده هیچ

الهام.س

کاربر حرفه‌ای
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,720
پسندها
5,011
امتیازها
25,673
مدال‌ها
14
  • نویسنده موضوع
  • #1
به نام آسمانی که به آدم امیدپرواز میدهد
مجموعه شعر: می‌تابد
شاعر: الهام سواری
مقدمه:
چشمانت همانند ستاره‌های آسمان می‌درخشد
محبت‌های درون چشمانت به دلم می‌تابد
رگ‌هایم از آن گرمای خورشید چشمانت خون می‌گیرد
چشمانم از دوری تو همانند ابری بارانی می‌گرید
 

Samira-M

هنرمند انجمن
سطح
24
 
ارسالی‌ها
920
پسندها
15,335
امتیازها
37,073
مدال‌ها
18
  • #2
•| بسم رب العشق |•
668759_f51a41dc6db62ddb64ffaea46ee2561e.jpg
ضمن عرض سلام و خوش آمد خدمت شما شاعر محترم؛ لطفاً قبل از شروع تایپ مجموعه اشعار خود، قوانین بخش را مطالعه کنید.
"قوانین بخش اشعار کاربران"
***
پس از ارسال بیست پست در دفتر شعرتان، می‌توانید درخواست نقد بدهید و از دیدگاه دیگر کاربران درباره اشعارتان، آگاه شوید.

"تاپیك درخواست نقد و بررسی اشعار"
***
پس از گذشت بیست پست از دفتر شعرتان، می‌توانید درخواست تگ دهید و از کیفیت اشعار خود آگاه شوید.
...​
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

الهام.س

کاربر حرفه‌ای
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,720
پسندها
5,011
امتیازها
25,673
مدال‌ها
14
  • نویسنده موضوع
  • #3

الهام.س

کاربر حرفه‌ای
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,720
پسندها
5,011
امتیازها
25,673
مدال‌ها
14
  • نویسنده موضوع
  • #4

الهام.س

کاربر حرفه‌ای
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,720
پسندها
5,011
امتیازها
25,673
مدال‌ها
14
  • نویسنده موضوع
  • #5

الهام.س

کاربر حرفه‌ای
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,720
پسندها
5,011
امتیازها
25,673
مدال‌ها
14
  • نویسنده موضوع
  • #6
ساقی بریز که غصه‌ها شده بلای جان من
نه رهایم می‌کنند نه می‌زنند با من سخن
ساقی ببین چه می‌تابد در آسمان شب تارم
گوش کن که از این دل خیلی قصه‌ها دارم
فلک درگیره با این تن چه زخم‌ها که می‌زند
سوفی نمی‌کشد در جامی که اشک‌ها می‌ریزد
 

الهام.س

کاربر حرفه‌ای
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,720
پسندها
5,011
امتیازها
25,673
مدال‌ها
14
  • نویسنده موضوع
  • #7
شبی در کوچه‌ای خلوت زدم صد فریاد از دل
شدم سرگردان هردم در خیابان‌های شهر ری
درجستجوی او بودم اما نشد یک سرنخ پیدا
همه از حالم خبر دارند شدم من در اینجا رسوا
ماه در آسمان امشب چه زیبا می‌تابد
مرا به یاد او انداخته و می‌خندد
کجا کنمت پیدا که تو درون این جانی
چو جان را کنم بیرون خود را کشانم به ویرانی
 

الهام.س

کاربر حرفه‌ای
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,720
پسندها
5,011
امتیازها
25,673
مدال‌ها
14
  • نویسنده موضوع
  • #8

الهام.س

کاربر حرفه‌ای
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,720
پسندها
5,011
امتیازها
25,673
مدال‌ها
14
  • نویسنده موضوع
  • #9
مالک کجایی که جانم به لب رسیده‌ست
نه از دنیا و زندگی هیچ خیری ندیده‌ست
مالک بیا بگیر دستم که محتاج این عشقم
تو مالک این قلبی که من اینگونه این شکلم
چشمانم هرشب، هرصبح گریان‌ست
زندگی‌ام با نفس‌هایم دست به گریبان‌ست
 

الهام.س

کاربر حرفه‌ای
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,720
پسندها
5,011
امتیازها
25,673
مدال‌ها
14
  • نویسنده موضوع
  • #10

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا