صندلی داغ سری جدید صندلی داغ با حضور میم پناه نویسنده افتخاری انجمن

  • نویسنده موضوع Amin
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 18
  • بازدیدها 770
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

ZOHREH73

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
1/12/20
ارسالی‌ها
19
پسندها
3,601
امتیازها
15,990
مدال‌ها
8
سطح
11
 
  • #11
از کی به شعر‌های فاضل نظری و علیرضا آذر علاقه‌مند شدی و اصلا چطور شد شروع به خوندنشون کردی، استارت شروعش از کجا و چطور بود؟ درکی هم از بعضی شعر‌هاشون که یه خورده عرفانی میشه هم داری؟
 

میم پناه

نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری
تاریخ ثبت‌نام
18/4/21
ارسالی‌ها
957
پسندها
72,849
امتیازها
58,773
مدال‌ها
25
سن
28
سطح
43
 
  • #12
سلااااااامممم به ماساییی قشنگممم.
خب من بازم باید بگم اصلا نمیدونم تو این تاپیکا چی باید بگم پس سوالای کنجکاوانه خودم رو ازت میپرسم....
سلااااااااااااااام به روی مامان کوچولوی نویسنده ی قشنگمممممم
خب من بگم چقدر ممنووووونم که با وجود همه‌ی اینا شرکت کردی؟

از اینکه اسمت رو میشکونم یا یی بهش اضافه میکنم ناراحت که نمیشی؟
اصلاااااا...
همیشه دوست داشتم بدونم که درونگرایی یا برون گرا یعنی راجت با بقیه دوست میشی یا نه؟
[COLOR=rgb(26, 188...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : میم پناه

میم پناه

نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری
تاریخ ثبت‌نام
18/4/21
ارسالی‌ها
957
پسندها
72,849
امتیازها
58,773
مدال‌ها
25
سن
28
سطح
43
 
  • #13
از کی به شعر‌های فاضل نظری و علیرضا آذر علاقه‌مند شدی و اصلا چطور شد شروع به خوندنشون کردی، استارت شروعش از کجا و چطور بود؟ درکی هم از بعضی شعر‌هاشون که یه خورده عرفانی میشه هم داری؟
از کی؟ از بچگی... شعرهای مصطفی رحمان‌دوست رو دوست داشتم
بعد شفیعی‌کدکنی... قیصر امین‌پور
با اشعار فاضل و آذر دوره‌ی دانشجویی آشنا شدم. حس عاصی بودن آذر رو دوست دارم. بعد هم فهمیدم مثل من روی آدم و حوا و سیب تاکید داره، توی بیشتر اشعار بلندش یه گذری بهشون می‌زنه.
فاضل هم انگار یه وقتایی جای من زندگی کرده، بعد شعر گفته
درک عرفانی؟ من بیشتر برداشت خودم رو دارم
ممنووووووونم که شرکت کردی خانم زهره‌ی مهربون بامعرفت :intlove...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : میم پناه

Nyx

نقاش انجمن + نویسنده افتخاری
هنرمند انجمن
تاریخ ثبت‌نام
11/12/18
ارسالی‌ها
2,480
پسندها
64,391
امتیازها
64,873
مدال‌ها
26
سن
23
سطح
43
 
  • #14
سلام به روی ماهت دختر قشنگم :preved:
نمی‌دونم درست حسابی چی باید بپرسم ازت. چیزایی ک دوست داری یا نداریو احتمالا همه ازت پرسیدن مام این ته مها رسیدیم خب :209::to-become-senile:
فضانورد من، کدوم سیاره رو بیشتر از همه دوست داری؟ اصلا سیاره ها رو دوست داری یا ستاره ها؟
اگه میشد روی یکیشون خونه داشته باشی کدوم بود؟
اگه فانتزی های بامزه بچگیمون واقعی میشد، دوست داشتی کدومش راست باشه؟
اگه عین راپونزل اون قلم جادوییه رو داشتی که باهاش بتونی یه چیزیو بکشی یه سرزمین حتی که بتونی بری توش، چی میکشیدی؟
اگه میتونستی با یه رنگ، بدی دنیا رو پاک کنی اون چه رنگی بود ؟ میتونی چند تا رنگ برای چند تا چیز بگی.
اگه رییس جمهور بودی چیکار میکردی؟
اگه نامرئی بودی؟
اگه یه قدرت خاص داشتی؟
اگه قرار بود...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Nyx

میم پناه

نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری
تاریخ ثبت‌نام
18/4/21
ارسالی‌ها
957
پسندها
72,849
امتیازها
58,773
مدال‌ها
25
سن
28
سطح
43
 
  • #15
سلام به روی ماهت دختر قشنگم :preved:
نمی‌دونم درست حسابی چی باید بپرسم ازت. چیزایی ک دوست داری یا نداریو احتمالا همه ازت پرسیدن مام این ته مها رسیدیم خب :209::to-become-senile:

سلاااااااااام به روی ماهت که... ممنووووووونم که اومدی... :intlove: :intlove: خیلی هم به موقع اومدی


فضانورد من، کدوم سیاره رو بیشتر از همه دوست داری؟ اصلا سیاره ها رو دوست داری یا ستاره ها؟
احتمالا ماه رو انتخاب می‌کردم، از اون‌جا به پوچی زمین نگاه می‌کردم
اگه میشد روی یکیشون خونه داشته باشی کدوم بود؟
ماه قمره،...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : میم پناه

Azam.70

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
30/4/21
ارسالی‌ها
1
پسندها
147
امتیازها
480
مدال‌ها
1
سن
32
سطح
1
 
  • #16
سلام
خسته نباشید میگم به این حجم از سوال ها و این حجم از پاسخ های جا نیفتاده و جواب هایی که نمره قبولی نداشت چون کاملا پیچوندین ولی باشه اشکال نداره
من سوالی ندارم
خواستم ابراز ارادت کنم
و البته بگم حواستون به این همه خوب بودنتون باشه که خوب بودن توقع رو میبره بالا و انتظارات هم ازتون زیاد میشه
اینکه خیلی به نظرات خواننده ها احترام میذاری و فقط حرف خودت رو نمیزنی و توجیه نمی کنی یکی از دلایلیه که شمارو حرفه ای تر می کنه و خواننده هاتون رو دائمی.
موفق باشید و الهی به همه ی آرزوهای خوبتون برسید.
 
امضا : Azam.70

دلبـر که جان فرسود از او

نویسنده برتر
نویسنده انجمن
تاریخ ثبت‌نام
5/3/21
ارسالی‌ها
806
پسندها
38,188
امتیازها
58,173
مدال‌ها
21
سن
27
سطح
33
 
  • #17
سلام. خب میدونی که من تو گروه نیستم و تو پروفایلت دیدم صندلی داغ رو اینه که دیرتر اومدم.

آشناییمون رو خوب یادمه. شبای قدر بود. مراسم دعا تموم شده بود ولی تا اذان خیلی مونده بود. نمیخواستم خوابم بگیره و تو انجمن چرخ زدم. "برام یه قصه بگو" رو روی صفحه دیدم. بازش کردم. پاراگراف اولش رو خوندم و نتونستم دیگه نخونم. نغمه رفته بود تا با آقاجونش حرف بزنه و نریمان دویت نداشتنش رو توی صورتش کوبید.
چند روزی طول کشید تا همه ش رو بخونم. (اون موقع تایم آزادم زیاد بود) بعد اومدم پروفایلت بعد هم یه کله کلی پیام بلند بالا نوشتم برات. بعد سند کردنش هی گفتم نکنه ناراحت شه...نکنه بگه این چه فضوله...ولی خوب تو مهربونتر از این حرفا بودی و با هم رفیق شدیم :) ماسا رو اولین بار من گفتم به گمونم. از روی هم...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

میم پناه

نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری
تاریخ ثبت‌نام
18/4/21
ارسالی‌ها
957
پسندها
72,849
امتیازها
58,773
مدال‌ها
25
سن
28
سطح
43
 
  • #18
سلام
خسته نباشید میگم به این حجم از سوال ها و این حجم از پاسخ های جا نیفتاده و جواب هایی که نمره قبولی نداشت چون کاملا پیچوندین ولی باشه اشکال نداره
من سوالی ندارم
خواستم ابراز ارادت کنم
و البته بگم حواستون به این همه خوب بودنتون باشه که خوب بودن توقع رو میبره بالا و انتظارات هم ازتون زیاد میشه
اینکه خیلی به نظرات خواننده ها احترام میذاری و فقط حرف خودت رو نمیزنی و توجیه نمی کنی یکی از دلایلیه که شمارو حرفه ای تر می کنه و خواننده هاتون رو دائمی.
موفق باشید و الهی به همه ی آرزوهای خوبتون برسید.
سلااااااااام به روی ماهتون که
خداقوت به خود مهربونتون... :rof1lmao: :xt3: عه! کِی؟ کجا؟
قربونتون که
ارادتمند...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : میم پناه

میم پناه

نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری
تاریخ ثبت‌نام
18/4/21
ارسالی‌ها
957
پسندها
72,849
امتیازها
58,773
مدال‌ها
25
سن
28
سطح
43
 
  • #19
سلام. خب میدونی که من تو گروه نیستم و تو پروفایلت دیدم صندلی داغ رو اینه که دیرتر اومدم.
سلااااااام به روی ماه مامان پرتقال که
دست گلت دردنکنه که... افتخار دادی

آشناییمون رو خوب یادمه. شبای قدر بود. مراسم دعا تموم شده بود ولی تا اذان خیلی مونده بود. نمیخواستم خوابم بگیره و تو انجمن چرخ زدم. "برام یه قصه بگو" رو روی صفحه دیدم. بازش کردم. پاراگراف اولش رو خوندم و نتونستم دیگه نخونم. نغمه رفته بود تا با آقاجونش حرف بزنه و نریمان دویت نداشتنش رو توی صورتش کوبید.
چند روزی طول کشید تا همه ش رو بخونم. (اون موقع تایم آزادم زیاد...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : میم پناه
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا