مباحث متفرقه پیدا کردن‌ رمان‌های بی‌نام

[Atefenasi]

من یک رمان خوندم ولی یادم نیست اسمش و اینارو اونجوری که یادمه دختره و پسره ازدواج میکنند بعد دختره نمی دونم چی می شه که میره یا پسره ولش می کنه بعد دختره حامله بوده پسرم نمیدونسته دختره بچش به دنیا میاد و چن وقت بعد اتفاقی پسرو تو خیابون میبینه بجه بغلش بوده پسره شک میکنه میگه بچه کیه میگه مال دوستمه ولی پسره یواشکی پستونک بچه رو برداشته بودهِ ِDNAمیده میفهمه مال خودشه
همینش یادم بود اگه می دونین بگین بهم ممنون

 

[as.mo]

لطفا

سلام من دنبال یه رمان هستم که درمورد یه دختره بود که پدر و مادر و داداشش فک کنم تو زلزله مرده بودن و از بچه برادرش نگهداری میکرد بعد خودش میخواست بدون ازدواج کردن بچه دار بشه ...بقیه اش یادم نی
اگه اسم رمانش میدونین لطفا بگین

کوه پنهان یه همچین موضوعی داره

 

[Sã¥ã...ğħ]

سلام
ی رمان رو خیلی وقت پیش خوندم ک موضوعش این بود ی دختره رو میدزدن ک وقتی داخل ی اتاق میزارن ی دختر دیگه هم ب اسم شهرزاد هست ک شوهر داره بعد وقتی میخوان اعضای بدن دختره رو تیکه تیکه کنن بردار شوهر شهرزاد میاد و اون دوتا رو میبره ولی وسط راه نمیتونن کامل فرار کنن برادر شوهر شهرزاد و دختره فقط فرار میکنن بعد شوهر شهرزاد لقب داشته لقبش هیولا بوده ک هر وقت هم اسمش رو میاوردن سریع توی محل پیداش میشد لقب برادر شوهر شهرزاد هم درنده بود ک در آخر عاشق دختره میشه پلیسی بود رمانش

 

[AYDA HOSSINY]

سلام
ی رمان رو خیلی وقت پیش خوندم ک موضوعش این بود ی دختره رو میدزدن ک وقتی داخل ی اتاق میزارن ی دختر دیگه هم ب اسم شهرزاد هست ک شوهر داره بعد وقتی میخوان اعضای بدن دختره رو تیکه تیکه کنن بردار شوهر شهرزاد میاد و اون دوتا رو میبره ولی وسط راه نمیتونن کامل فرار کنن برادر شوهر شهرزاد و دختره فقط فرار میکنن بعد شوهر شهرزاد لقب داشته لقبش هیولا بوده ک هر وقت هم اسمش رو میاوردن سریع توی محل پیداش میشد لقب برادر شوهر شهرزاد هم درنده بود ک در آخر عاشق دختره میشه پلیسی بود رمانش

رمان انتقام ابی جلد دوم زندگی سیگاری.

کمک دیگه ای بود در خدمتم

 

[S_j]

سلام..
یه رمان بود دختره یه بچه مریض داشت ..بعد یه بار بچه توی ماشین بود خودش پیاده میشه که در و باز کنه ماشین به یه درخت میخوره بچه میمیره .. شوهرشم اونو مقصر میدونه ...
لطفا اگه کسی اسمشو میدونه بگه..

 

[ستاره من]

سلام یک رمان بود دختره دانشجوی رشته فیزیک بود و بعد بورسیه می شود آلمان در آنجا برای تکمیل دوره از طرف دانشگاه به آمریکا می رزود از او می خواهند در همان جا بماند قبول نمی کند به ایران می آید یادم نیست خانواده اش چی شده بودند فقط یادم قبل از رفتن خانه و یک زن که در خانه بود به او بی بی می گفت لطفا کمک کنید اسمش را فراموش کرده ام به یاد بیاورم

 

[Mzn]

سلام،من قبلا یه رمان خوندم که اسمشو فراموش کردم اگه کسی میتونه لطفا کمک کنه بدجور ذهنم درگیرشه
یه دختره است که مادرش خارج کشور تحت درمانه و پدرش و برادراش هم بخاطر کار هم مادرشون مدام در رفت و آمدن،پدر دختره از پسر دوستش که اسمش تیامه میخاد که مواظب دخترش باشه،دختره خیلی شیطونه و هردوشونم مغرورن اوایل خیلی باهم لج میکنن بعد کم کم باهم خوب میشن تا اینکه پسره بورسیه میگیره میره خارج بعد رفتنش هردو می فهمن که عاشق شدن اما اعتراف نمیکنن تا اینکه پسره بعد هفت سال درسش تموم میشه و برمیگرده...

 

[Mzn]

سلام من قبلا یه رمان خوندم که دختره مادرش بخاطر بیماری خارج کشور تحت درمانه پدر و برادراش هم بخاطر کار و مادرشون مدام در رفت و آمدن بخاطر همین بابای دختره از پسر دوستش که اسمش تیامه میخاد که مواظبش باشه،دختره و پسره هردو مغرورن و اوایل خیلی باهم لج میکنن اما کم کم باهم خوب میشن تا اینکه پسره بورسیه میگیره و میره خارج بعد رفتنش میفهمن که عاشق شدن اما اعتراف نمیکنن تا اینکه بعد هفت سال پسره برمیگرده و ....

 

[Mzn]

خواهش میکنم اگه کسی میدونه بگه چندوقته دیوونه شدم ازبس دنبال اسمش گشتم

 

[گل خشک]

دنبال یه رمانم که نمیتونم پیداش کنم.
دختر اصلی ارغوان هست.که با دوست داییش تصادف میکنه.اسم داییش سبحان هست و اونی که باهاش تصادف میکنه بردیا.بردیا بعد از تصادف ارغوان را میبره خونش و به دلیل مصرف مواد تحریک کننده به ارغوان ت*جاوز میکنه

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.