خلاصه:زندگی گذشتهاش ناگهان درهم میشکند!اتفاقاتی که صغیر تا کبیرش، به وضوع لرزه در اندام همگان میاندازد! آرزویی که آرزویش جز قبولی در رشتهی موردعلاقهاش چیز دیگری نبود، بین راه در شرایطی که شاید هیچگاه فکرش را نمیکرد، متوقف میشود! این بار همزمان قلب و عقلش هم، باهم دست به یکی میکنند تا او را به سمتی بکشانند که زندگیش را در یک چشم بر هم زدنی تغییر دهند! هدفی که روزی آرزویش، اشک در چشمانش مینشاند، حالا تنها پلیست برای بدست آوردن خواستهی قلبِ ناآرامش!
سلاااام به نویسندۀ خوشگلمون؛ قبل از همه چیز یه سوال.
شما که شمالی هستید غذای خوشمزه هم درست میکنید؟
باید بهتون بگم رمان با توجه به ژانر درام شروع خوبی داشته، عنوان هم به ژانرهای درام و عاشقانه میخوره.
حقیقتا منم مثل آرزو استرس درس و مدرسه رو دارم(شده بعضی شبا از خواب بیدار شدم ساعت سه درس بخونم:/)
جونم بگه توصیفاتتون قشنگه، ولی خب بهنظرم برای اماکن جا داشت بیشتر توصیف کنید چون قطعا ذهن قابلیت تجسم یه خونه و اتاق رو داره( ولی مثلا یکی مثل من که با لوکیشن دادگاه شروع کرده خودشو تو بد چالهای انداخته، چون من که دادگاه نرفتم، عکسیم تو نت ازش نیست) اماااا؛ شما میتونید تو همین پارتای اول با توصیف اماکن بترکونید.
ایده با این که آشناست اما...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
سلاااام به نویسندۀ خوشگلمون؛ قبل از همه چیز یه سوال.
شما که شمالی هستید غذای خوشمزه هم درست میکنید؟
باید بهتون بگم رمان با توجه به ژانر درام شروع خوبی داشته، عنوان هم به ژانرهای درام و عاشقانه میخوره.
حقیقتا منم مثل آرزو استرس درس و مدرسه رو دارم(شده بعضی شبا از خواب بیدار شدم ساعت سه درس بخونم:/)
جونم بگه توصیفاتتون قشنگه، ولی خب بهنظرم برای اماکن جا داشت بیشتر توصیف کنید چون قطعا ذهن قابلیت تجسم یه خونه و اتاق رو داره( ولی مثلا یکی مثل من که با لوکیشن دادگاه شروع کرده خودشو تو بد چالهای انداخته، چون من که دادگاه نرفتم، عکسیم تو نت ازش نیست) اماااا؛ شما میتونید تو همین پارتای اول...