- ارسالیها
- 2,694
- پسندها
- 34,761
- امتیازها
- 66,873
- مدالها
- 37
- سن
- 18
- مدیر
- #21
چشمت چکیده بود به عالم
من غرق چکّههای تو بودم
اما زمان سر آمده بود و
بارانِ تند بند نیامد
جان از تنم در آمده بود و
بارانیام هنوز به تن بود
•••
حقیقتا برای اولین بار میخام ساده هر کلمهای تو ذهنم میاد و بنویسم و آره ..
اگ بخام ازت بگم از وقتی یاد میکنم ک تو گروهها صحبت میکردیم و طبيعتا گاهی پیاما ایگنور میشد، ت اون کسی بودی ک ب تکتکشون ریاکت میدادی نمیذاشتی احساس تعلق نداشتن رو حس کنیم.
اون حامی همیشگی ک وقتی درد داری از ت سایهها بیرون میاد و با خودش نور رو میاره ..
وقتی ک ب یاد داشتی من چندماه پیش دنبال ی اهنگ از ونسان بودم و با ی پلیلیست بزرگ روزهام رو ساختی.
وقتی ک ب سلیقه و علایقم احترام میذاشتی و دربارشون با...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.