گفتمان‌آزاد گفتمان آزاد رمان دخترها همیشه مقصرند! |مهسا پناهی (میم پناه) نویسنده افتخاری انجمن یک رمان

[KiyaraSh]

یه رمانِ عالی! با کرکترهای عالی‌تر!! کرکترهای رمان اونقدر دوست‌داشتنی‌ هستن که فکر می‌کنی داری باهاشون زندگی می‌کنی و غم و خوشی‌شون رو قشنگ حس می‌کنی
سیر رمان جذاب بود و قلم نویسنده اونقدر روان بود که لذت خوندن این رمان جذاب رو بیشتر و بیشتر می‌کرد
از خانم پناهیِ عزیز واقعا ممنونم که با رمانشون کلی حس خوب و شیرین بهمون هدیه کردن
درکل داستان شیرینی بود
خسته نباشی بهترین

 

[Najva❁]

با سلام و عرض خسته نباشید خدمت نویسنده‌ی عزیز
اول که رمان توجه من رو جلب کرد وقتی بود که توی مسابقه بی ان وای اول شد و من به صورت اتفاقی تاپیکش رو باز کردم
و همون پست‌های اول و دومش برای جلب توجهم کافی بود
چون اولا توی ژانر اجتماعی رسیدگی به امور زنا و دخترا که از آسیب‌پذیرترین بعدای جامعن بسیار برای کسایی که به این ژانر علاقه دارن، جذاب و مفیده و البته سخت هم هست چون قلم قوی و روان قوی‌تر و خلاقیت بالایی میخواد که به اکثر این فشارها که از طرف جامعه، خانواده و خود زن‌ها از همه ابعاد فرهنگی، مذهبی و عرفی به یک زن وارد میشه رو بشه به نمایش گذاشت. کلیشه ننوشت و در عین حال موثر بود
من تونستم اینا رو تا حد زیادی توی این رمان ببینم. اینطور بودم که بله به نظر میاد این رمان واقعا لایق برتر بودن...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[MONTE CRISTO]

سلام نویسنده‌ی خوش نویس بابت نوشتن این رمان جذاب خسته نباشی

قسمت نبود من رمان جنایی جذابت رو بخونم اما این سری از قافله عقب نموندم و ظرف یه روز هر ۲۲ صفحه‌ی رمان جذابت رو خوندم
شخصیت پردازی عالی بود نجلا و رسول توی ذهن من ناجور حک شدن و بیرونم نمیرن
تلخی‌های جامع به خوبی به نمایش دراومده بود بیماری‌های یکی از یکی جدیدتر و باعث شد من اطلاعات عمومیم بالا بره
توی درست کلی درس عبرت بود کلی حرف نگفته که به توی نطفه خفه شده بود
و این متن جذاب:
هیچ‌کدوممون آدم‌های قدیم نیستیم. خوب‌ها، زخم خوردن محتاط‌تر شدن، بدها، زخم زدن و گستاخ‌تر شدن.

نجلا عاشق کیوان بود و یه روز سرد شد؛ این کارکتر زخم‌ خورده‌ی ما وقتی با رسول آشنا شد از اون تپش‌های تند قلب خبری نبود دیگه دوره‌س...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[میم پناه]

ZOHREH73
شما که ما رو همیشه شرمنده‌ی محبتت کردی
Kiyara Sharifi
Enola❁
MONTE CRISTO
سلام به روی ماهتون که
خیلی خیلی خیلی ممنونم که قصه رو خوندین
خیلی خوشحالم و خداروشکر می‌کنم که نظرتون مثبته
اکشی شدم با اون جمله‌ت که گفتی دوست داری اگر روزی دختردار شدی، بدی این کتاب رو دخترت هم بخونه

ممنونم از شما دوست‌داشتنی‌ها که همراه "روی موج اورارتو" شدید، افتخار دادید

عکس به مناسبت عیده و اینکه ففشیدم که هر چهار نفر رو باهم تگ کردم، چون پیام‌های قبلی رو هنوز مجزا جواب ندادم، نمی‌شد از وسط پیام‌ها شروع کنم،...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[BlaCkfloWeR]

درود
دلم نیومد اینجا یه کامنت نداشته باشم
دختر‌ها همیشه مقصرند یکی از بهترین تجربه‌ها بود؛ همراه شدن با قلمی حرفه‌ای و رمانی جذاب که واقعا با اینکه ژانر‌های موردعلاقه‌م نبودن اما پردازششون فوق‌العاده حق بود.
حیف که یه سری مشکلات ادمو از خوندن یه همچین اثر‌هایی باز می‌دارن؛ تا بودم دوست داشتم ترکاشوند رو له کنم، کیوان رو تیکه‌تیکه و به آشی که ترکیبی از مو‌های رسول و محبوبه و بچه‌ش بودن اضافه کنم.
اما یهو چی شد؛ ترکاشوند از پزشک بی‌ریخت، کَنه، بی‌حیا، بی‌شعور و چندتا چیز دیگه که با قوانین مغایرت داره شد رسول! شد خواستگار نجلا‌ی کاپوچینو خور عاقلم؛ شد شخصیت اصلی مرد داستان!
راستش فکر نمی‌کردم رمان اصلا شخصیت اصلی مرد داشته باشه؛ فکر می‌کردم قراره یه تجربه‌ی تلخ غوطه‌ور...​

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[میم پناه]

درود
دلم نیومد اینجا یه کامنت نداشته باشم
دختر‌ها همیشه مقصرند یکی از بهترین تجربه‌ها بود؛ همراه شدن با قلمی حرفه‌ای و رمانی جذاب که واقعا با اینکه ژانر‌های موردعلاقه‌م نبودن اما پردازششون فوق‌العاده حق بود.
حیف که یه سری مشکلات ادمو از خوندن یه همچین اثر‌هایی باز می‌دارن؛ تا بودم دوست داشتم ترکاشوند رو له کنم، کیوان رو تیکه‌تیکه و به آشی که ترکیبی از مو‌های رسول و محبوبه و بچه‌ش بودن اضافه کنم.
اما یهو چی شد؛ ترکاشوند از پزشک بی‌ریخت، کَنه، بی‌حیا، بی‌شعور و چندتا چیز دیگه که با قوانین مغایرت داره شد رسول! شد خواستگار نجلا‌ی کاپوچینو خور عاقلم؛ شد شخصیت اصلی مرد داستان!
راستش فکر نمی‌کردم رمان اصلا شخصیت اصلی مرد...​

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[Hani_Sk]

سلام به مهسا شلتره‌ی خودم
بی‌مقدمه، یادته تو چه شرایطی رمانتو خوندم؟ بعد از پونصد و شصت بار گفتن تو و ناز کردن من و بهونه سر تعداد صفحاتت، بالاخره افتخار دادم و قصه رو خوندم
قصه‌ای که از همون اول باعث میشد موهاتو از جا بکنی. روایت‌های مختلف دخترا و نجلا در کنار یه شخصیت کنه و رو مخی به اسم ترکاشوند. یعنی حرص می‌خوردم سرشاااا
بعد نفهمیدم چیشد یهو اینقدر شیرین و خوش نمک شد اینقدری که میگفتم الانه که باز بزنه دنده رو اعصابی...ولی خب نشد و هی با مزه ریزی‌هاش ما رو خندوند و کاری کرد که حسابی دوسش داشته باشیم و بخواییم یار نجلا باشه
ممنونم مهسا
ممنونم که دخترها رو برامون نوشتی و کلی حال خوب و اوقات خوب نصیبمون...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[میم پناه]

چون هم‌چنان در عیدفطر به‌سر می‌بریم، با عکس غذا در خدمتتون هستم
دست شما دردنکنههههههه که محبت کردی و به گفتمان سر زدی

سلام به مهسا شلتره‌ی خودم
بی‌مقدمه، یادته تو چه شرایطی رمانتو خوندم؟ بعد از پونصد و شصت بار گفتن تو و ناز کردن من و بهونه سر تعداد صفحاتت، بالاخره افتخار دادم و قصه رو خوندم
قصه‌ای که از همون اول باعث میشد موهاتو از جا بکنی. روایت‌های مختلف دخترا و نجلا در کنار یه شخصیت کنه و رو مخی به اسم ترکاشوند. یعنی حرص می‌خوردم سرشاااا
بعد نفهمیدم چیشد یهو اینقدر شیرین و خوش نمک شد اینقدری که میگفتم الانه که باز بزنه دنده رو اعصابی...ولی خب نشد و...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[melin f]

سلام
این رمان واقعا؛ واقعا عالی بود و من بیشتر از همه؛ از ترکاشوند خوشم اومد و تونستم باهاش ارتباط برقرار کنم و چه جور بگم؛ شخصیتش بیشتر نشون داده شده بود

در کل رمان خیلی خوبی بود و بهت خسته نباشید میگم و برای خلق همچین رمان خوبی؛ بهت تبریک میگم

 

[میم پناه]

سلام
این رمان واقعا؛ واقعا عالی بود و من بیشتر از همه؛ از ترکاشوند خوشم اومد و تونستم باهاش ارتباط برقرار کنم و چه جور بگم؛ شخصیتش بیشتر نشون داده شده بود

در کل رمان خیلی خوبی بود و بهت خسته نباشید میگم و برای خلق همچین رمان خوبی؛ بهت تبریک میگم

سلاااااااااام به روی ماهت که
واقعا واقعا عالی خود مهربون خوش‌ذوقتی که... پس خوشبحاله جناب ترکاشوند
سلامت باشی مهربون... خداقوت به خودت که وقت گذاشتی و خوندی... منم به خودم تبریک میگم که قصه یه همراه دوست‌داشتمیه دیگه پیدا کرده