- ارسالیها
- 6,052
- پسندها
- 41,294
- امتیازها
- 84,376
- مدالها
- 76
- نویسنده موضوع
- #1
دست مرا بگیر
باتو میخواهم برخیزم
تورستاخیز حیات منی..
05:05
از وقتی یادمه همیشه چشمات شبی بود تو هلال ماه که من حیرونشون میمونم
به قول جناب منزوی:
"ش*ر..اب چشمهای تو مرا خواهد گرفت از من..."
شاید همونجور که خودت میگی حتی طبیعت ماههم مارو تکمیل کننده و برای هم میدونه
اما چیزی که من میخوام امشب بهت بگم اینه که ماهه تو آسمون فقط بازتاب مهربونیای توعه
اون اصلیش درون اون قلب کوچولوته
تویی که مثل یه پالت پر از رنگ، منی که یه بوم خالی و سفیدمو رنگی کردی
رنگایی که هر لحظه با وجود تو پررنگ تر میشن
تو دقیقا مث نقاشی شب پرستارهای
همونقدر قشنگ و دوست داشتنی
لذت کنارت بودن مثل ترکیب داغی فنجون قهوه و سرماست و آره
تو...
باتو میخواهم برخیزم
تورستاخیز حیات منی..
05:05
از وقتی یادمه همیشه چشمات شبی بود تو هلال ماه که من حیرونشون میمونم
به قول جناب منزوی:
"ش*ر..اب چشمهای تو مرا خواهد گرفت از من..."
شاید همونجور که خودت میگی حتی طبیعت ماههم مارو تکمیل کننده و برای هم میدونه
اما چیزی که من میخوام امشب بهت بگم اینه که ماهه تو آسمون فقط بازتاب مهربونیای توعه
اون اصلیش درون اون قلب کوچولوته
تویی که مثل یه پالت پر از رنگ، منی که یه بوم خالی و سفیدمو رنگی کردی
رنگایی که هر لحظه با وجود تو پررنگ تر میشن
تو دقیقا مث نقاشی شب پرستارهای
همونقدر قشنگ و دوست داشتنی
لذت کنارت بودن مثل ترکیب داغی فنجون قهوه و سرماست و آره
تو...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
آخرین ویرایش