مهم ... مجموعه اشعار شاعران خارجی ...

  • نویسنده موضوع ISET1
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 569
  • بازدیدها 9,237
  • کاربران تگ شده هیچ

hadi

ارشد بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
30/7/19
ارسالی‌ها
3,526
پسندها
17,756
امتیازها
71,673
مدال‌ها
101
سطح
34
 
  • #461
بازوهای تان را نمی خواهم
شانه هایتان را نمی خواهم
من خودم را دارم
شما خودتان را دارید
بگذاریم همه چیز همین طور بماند
من در خانه ای قدیمی زندگی می کنم
جایی که هیچ چیز فریاد پیروزی سر نمی دهد
و تاریخ نمی خواند
جایی که هیچ چیز گلی نمی کارد
گاهی ساعتم میافتد پایین
گاهی خورشید من به تانک آتش گرفته ای می ماند
من ارتش هایتان را
نمی خواهم
 
امضا : hadi

hadi

ارشد بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
30/7/19
ارسالی‌ها
3,526
پسندها
17,756
امتیازها
71,673
مدال‌ها
101
سطح
34
 
  • #462
من حتی صدای کو ه ها را می شنوم
که روی کناره های آبی شان
بالا و پایین می پرند و قهقهه می زنند
و کمی پایین تر توی آب
ماهی ها گریه می کنند
و اشک شان رودخانه می شود
شب های مستی
به صدای آب گوش می دهم
و اندوه آن قدر عظیم می شود که
صدای ساعتم می شود
 
امضا : hadi

hadi

ارشد بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
30/7/19
ارسالی‌ها
3,526
پسندها
17,756
امتیازها
71,673
مدال‌ها
101
سطح
34
 
  • #463
وقتی خدا عشق را آفرید، ‌به خیلی‌ها کمکی نکرد
وقتی خدا سگ‌ها را آفرید، به سگ‌ها کمکی نکرد
وقتی خدا سیاره‌ها را آفرید،‌ کارش خیلی معمولی بود
وقتی خدا تنفر را آفرید، به ما یک چیز بدردبخور و استاندارد داد
وقتی زرافه را آفرید، م**س.ت کرده بود
وقتی خدا من را آفرید، خب من را درست کرده بود
وقتی میمون را آفرید، خوابش برده بود
وقتی موادمخدر را آفرید، نشئه بود
و وقتی خودکشی را آفرید، دلش بدجوری گرفته بود
وقتی تو را آفرید که توی تختت دراز کشیدی
می‌دانست چی کار می‌کند
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : hadi

hadi

ارشد بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
30/7/19
ارسالی‌ها
3,526
پسندها
17,756
امتیازها
71,673
مدال‌ها
101
سطح
34
 
  • #464
خوبا اغلب خودشون خودشونو می کشن
تا خلاص شن
اونائی ام که میمونن
اصلا درست نمی فهمن
چرا همه میخوان
از دستشون خلاص شن
 
امضا : hadi

hadi

ارشد بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
30/7/19
ارسالی‌ها
3,526
پسندها
17,756
امتیازها
71,673
مدال‌ها
101
سطح
34
 
  • #465
همیشه کسی در اتاق کناری هست
که کنار دیوار فال‌گوش می‌ایستد
همیشه کسانی در اتاق کناری هستند
کسانی در حیرت این‌که شما آن‌جا بدون آن‌ها
چه‌ می‌کنید
همیشه کسی در اتاق کناری هست
کسی که فکر می‌کند شما به کس دیگری فکر می‌کنید
یا کسی که فکر می‌کند برای شما هیچ‌کس اهمیت ندارد
به‌جز خودتان در آن اتاق دیگر
همیشه کسانی در اتاق کناری هستند
کسانی که دیگر برای‌شان مهم نیستید
به‌همان اندازه که قبلن برای‌شان مهم بودید
 
امضا : hadi

hadi

ارشد بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
30/7/19
ارسالی‌ها
3,526
پسندها
17,756
امتیازها
71,673
مدال‌ها
101
سطح
34
 
  • #466
غریبه ها
شاید باور نکنید
اما آدم هایی پیدا می شوند
که بی هیچ غمی
یا اضطرابی
زندگی می کنند
خوب می پوشند
خوب می خورند
خوب می خوابند
از زندگی خانوادگی لذت می برند
گاهی غمگین می شوند
 
امضا : hadi

hadi

ارشد بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
30/7/19
ارسالی‌ها
3,526
پسندها
17,756
امتیازها
71,673
مدال‌ها
101
سطح
34
 
  • #467
شاید باور نکنی
ولی آدم هائی هستند
که زندگیشان
بی کمترین رنج و پریشانی
می گذرد
خوب لباس می پوشند
خوب می خورند
خوب می خوابند
از زندگی خانوادگی شان راضی اند
البته بعضی وقتها غمگین می شوند
ولی اثری بر زندگی شان نمی گذارد
همیشه حال شان خوب است
و مرگ شان
مرگی است راحت در میانه ی خواب
 
امضا : hadi

hadi

ارشد بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
30/7/19
ارسالی‌ها
3,526
پسندها
17,756
امتیازها
71,673
مدال‌ها
101
سطح
34
 
  • #468
ما برای رنج کشیدن آفریده شده ایم
ولی به دنبال لذت بردن می گردیم
باید پذیرفت که تنها راه ادامه دادن
لذت بردن از رنج هایی ست که می کشیم
 
امضا : hadi

hadi

ارشد بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
30/7/19
ارسالی‌ها
3,526
پسندها
17,756
امتیازها
71,673
مدال‌ها
101
سطح
34
 
  • #469
من در رویای خود دنیایی را می‌بینم
که در آن هیچ انسانی
انسان دیگر را خوار نمی‌شمارد
زمین از عشق و دوستی سرشار است
و صلح و آرامش، گذرگاه‌هایش را می‌آراید.
من در رویای خود دنیایی را می‌بینم که در آن
همه‌گان راه گرامی ِ آزادی را می‌شناسند
حسد جان را نمی‌گزد
و طمع روزگار را بر ما سیاه نمی‌کند
من در رویای خود دنیایی را می‌بینم که در آن
سیاه یا سفید
از هر نژادی که هستی
 
امضا : hadi

hadi

ارشد بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
30/7/19
ارسالی‌ها
3,526
پسندها
17,756
امتیازها
71,673
مدال‌ها
101
سطح
34
 
  • #470
چرا دوستتان دارم، آقا؟
چرا که باد می‌گذرد
و علف
سر از پا نمی‌شناسد
باد به علف نمی‌گوید
چرا؟
چرا که می‌داند
و تو نمی‌دانی
و ما نمی‌دانیم
همین دانش
برای ما کافی است.
 
امضا : hadi

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا