متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

گفتمان‌آزاد گفتمان آزاد رمان دومینوی زمان | زری مصلح نویسنده انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع Z.MOSLEH❁
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 26
  • بازدیدها 974
  • کاربران تگ شده هیچ

Z.MOSLEH❁

کاربر قابل احترام
سطح
23
 
ارسالی‌ها
1,570
پسندها
14,924
امتیازها
35,373
مدال‌ها
34
سن
18
  • نویسنده موضوع
  • #1
عنوان: دومینوی زمان
نویسنده: زری مصلح
ژانر: #معمایی #فانتزی
خلاصه:
"کنکاش در تاریخ اگر مزایایی داشته باشد، صد برابر تبعاتی جبران‌ناپذیر را هم در پی دارد؛ حال دستکاری وقایعش را نادید بگیرید!"
قرار بود "بانو اورانوس سوفیا فولجامبه" خطاب شود؛ اما نفهمید چه شد که از بین تلاش‌های فراوانِ عده‌ای فرصت‌طلب برای یافتن گنجینه‌های کلانِ گم‌شده‌ی ادوارد تیچ سر درآورد. دختری که روزی جز آرامش چیزی را نمی‌جُست، حالا باید قربانیِ اتفاقات می‌بود. اتفاقاتی که همچون دومینویی چیده شده بودند تا با یک تلنگر، همه چیز از هم بپاشد. حالا زمان سفر است... سفری پر از ترس و دقت در زمان...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

FATEMEH ASADYAN

مدیر بازنشسته
سطح
32
 
ارسالی‌ها
2,216
پسندها
26,171
امتیازها
51,373
مدال‌ها
45
سن
19
  • #2
به نام خدا
من از قبل خونده بودمممم این حتی حسش از آماده بودن برای پرسش کلاسی بهترههه:barefoot:
رمان که عالی
قلم که عالی
جلد که اصلا عالی اندر عالی
حقیقتاً جوریه که با خوندن متن میشه فضا و مکان رو تصور کرد انگار فیلمه
قلمت جاودان :batting-eyelashes:
 

asalezazi

پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی
سطح
11
 
ارسالی‌ها
118
پسندها
1,489
امتیازها
9,653
مدال‌ها
13
سن
23
  • مدیر
  • #3
سلام عزیزم همونطور که گفتم جذب قلمت شدم با اینکه تازگیا هم فهمیدم چند سالته
اما تو فوق العاده ای و با استعداد
دوس داشتم رمانتو تا اینجا که خوندم
 
امضا : asalezazi

حصار آبی

پرسنل مدیریت
مدیر تالار ویرایش
سطح
34
 
ارسالی‌ها
10,310
پسندها
25,055
امتیازها
83,373
مدال‌ها
53
  • مدیر
  • #4
سلام، سرپرست خوش قلمم،
باید اعتراف کنم، شروع عجیبی داشتی، یه دختر ضعیف با اعصابی ضعیف‌تر تو رینگ بوکس! راستش شروع خوبی بود اما در ادامه متوجه شدم، زیادی وارد جزییات شدی و چندان از اوضاع سردرنمی‌اوردم که چه ربطی به دومینو داره؟ بعد یهو شوکه شدم. ورق برگشت و دقیقا به همون سمتی رفت که من دوست داشتم. یه دختر قرن ۲۱ وسط کشتی دزدای دریایی!
قلم قوی و پرکششی داشتی که دلم نمی‌خواست ازش دست بکشم.
یه نکته درمورد هامان موبور بگم. تو رمان سریت اثر جانان عزیزم، یه شخصیت منفور مو بور بود به اسم هامون که ازش بدم می‌اومد، بخاطر همون دلم با این هامان بدبخت صاف نشد و نزدیک بود بی‌خیال خوندن ادامه‌ش بشم که خوشبختانه چنین اتفاقی نیفتاد و این هامانم حذف شد. و اشتراک رو فعال کردم و بی‌صبرانه منتظر ادامه‌شم...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : حصار آبی

Armita.sh

پرسنل مدیریت
مدیر تالار تیزر رمان
سطح
32
 
ارسالی‌ها
2,401
پسندها
20,101
امتیازها
46,373
مدال‌ها
42
سن
15
  • مدیر
  • #5
سلام سلام.
خب، یه چیزی که همه‌جا گفتم اینه که من خیلی رمان‌هایی که از زاویه‌ی سوم شخص نوشته میشن رو نمی‌خونم، شاید به خاطر اینه که نمی‌تونم با همه شخصیت‌هاش ارتباط بگیرم و نصفه و نیمه ولش می‌کنم، حتی اگه موضوع جذابی داشته باشه. خداروشکرررر این سری روم سیاه نشد و من تونستم با دومینوی زمان ارتباط خوبی رو بگیرم و اشتراک هم زدم:)
اورانوس خیلی برای من جذابه، شخصیتِ گودرتمندی داره، و پردازشی که شما براش وقت گذاشتید خیلی جالبه.
توصیفات هم یه جوریه که آدم خیلی راحت می‌تونه تصور کنه که قطعاً برای ژانر فانتزی این یه حسن خیلی خیلی بزرگیه.
موفق که هستید، موفق‌ترترتر باشید^_^
 

روحـــناهی

پرسنل مدیریت
مدیر تالار کتاب
سطح
33
 
ارسالی‌ها
1,417
پسندها
26,189
امتیازها
47,103
مدال‌ها
56
سن
21
  • مدیر
  • #6
سلام
خسته نباشید:smhile:
خب مقدمه رو دوست داشتم. شخصا شروع از دیالوگ باب میلم نیست چون قبلش چیزی نیست تا احوال اون دیالوگ رو درک کنم ولی صحنه شروع زیبا بید، خون و مشت و لگد و دعوا
با این حال اون وسط یه لگد میزنه به مچ پاش این میفته ولی دماغش خونی میشه؟ یه چیزی هم صدای خاموش و روشن شدن لامپ چندان ملموس نیست. اتصالی برق منظورته؟ ساق دستان؟ بازوهاش. اینم اون وسطا بود: گیجاهش.
هامان بچه خوبی بید و توصیفش برام موندگار تر از خود اورانوس بود. از ساختمون که بیرون اومد با دست هایی که تو جیب شلوار بود دوید، کمی عجیبه.
دیالوگی که در مورد پدرش گفت رو ندوست، یه جورایی خوب نبید. بعد دیالوگ هم ایم جمله بود که چشم گرفت. از چی چشم گرفت؟
تیکه ای که اورا واکنش هامان رو ریز به ریز بررسی کرد باحال و جالب...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : روحـــناهی

Z.MOSLEH❁

کاربر قابل احترام
سطح
23
 
ارسالی‌ها
1,570
پسندها
14,924
امتیازها
35,373
مدال‌ها
34
سن
18
  • نویسنده موضوع
  • #7
به نام خدا
من از قبل خونده بودمممم این حتی حسش از آماده بودن برای پرسش کلاسی بهترههه:barefoot:
رمان که عالی
قلم که عالی
جلد که اصلا عالی اندر عالی
حقیقتاً جوریه که با خوندن متن میشه فضا و مکان رو تصور کرد انگار فیلمه
قلمت جاودان :batting-eyelashes:
سلام عزیزم
خیلی هم عالی:458071-43334d713ad235cc803ee5474567490d:
حسابی به رمان و قلم و جلد لطف داری^^ خیلی ممنون از اینکه نظر دادی و دومینو رو خوندی⁦♡♡
 

Z.MOSLEH❁

کاربر قابل احترام
سطح
23
 
ارسالی‌ها
1,570
پسندها
14,924
امتیازها
35,373
مدال‌ها
34
سن
18
  • نویسنده موضوع
  • #8
سلام عزیزم همونطور که گفتم جذب قلمت شدم با اینکه تازگیا هم فهمیدم چند سالته
اما تو فوق العاده ای و با استعداد
دوس داشتم رمانتو تا اینجا که خوندم
سلام عزیزم
لطف داری به بنده عزیزم^^ خوشحالم که دوستش داشتی و به دلت نشسته و ممنون از اینکه دومینو رو خوندی⁦♡♡
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Ghasedak.

Z.MOSLEH❁

کاربر قابل احترام
سطح
23
 
ارسالی‌ها
1,570
پسندها
14,924
امتیازها
35,373
مدال‌ها
34
سن
18
  • نویسنده موضوع
  • #9
سلام، سرپرست خوش قلمم،
باید اعتراف کنم، شروع عجیبی داشتی، یه دختر ضعیف با اعصابی ضعیف‌تر تو رینگ بوکس! راستش شروع خوبی بود اما در ادامه متوجه شدم، زیادی وارد جزییات شدی و چندان از اوضاع سردرنمی‌اوردم که چه ربطی به دومینو داره؟ بعد یهو شوکه شدم. ورق برگشت و دقیقا به همون سمتی رفت که من دوست داشتم. یه دختر قرن ۲۱ وسط کشتی دزدای دریایی!
قلم قوی و پرکششی داشتی که دلم نمی‌خواست ازش دست بکشم.
یه نکته درمورد هامان موبور بگم. تو رمان سریت اثر جانان عزیزم، یه شخصیت منفور مو بور بود به اسم هامون که ازش بدم می‌اومد، بخاطر همون دلم با این هامان بدبخت صاف نشد و نزدیک بود بی‌خیال خوندن ادامه‌ش بشم که خوشبختانه چنین اتفاقی نیفتاد و این هامانم حذف شد. و...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Ghasedak.

Z.MOSLEH❁

کاربر قابل احترام
سطح
23
 
ارسالی‌ها
1,570
پسندها
14,924
امتیازها
35,373
مدال‌ها
34
سن
18
  • نویسنده موضوع
  • #10
سلام سلام.
خب، یه چیزی که همه‌جا گفتم اینه که من خیلی رمان‌هایی که از زاویه‌ی سوم شخص نوشته میشن رو نمی‌خونم، شاید به خاطر اینه که نمی‌تونم با همه شخصیت‌هاش ارتباط بگیرم و نصفه و نیمه ولش می‌کنم، حتی اگه موضوع جذابی داشته باشه. خداروشکرررر این سری روم سیاه نشد و من تونستم با دومینوی زمان ارتباط خوبی رو بگیرم و اشتراک هم زدم:)
اورانوس خیلی برای من جذابه، شخصیتِ گودرتمندی داره، و پردازشی که شما براش وقت گذاشتید خیلی جالبه.
توصیفات هم یه جوریه که آدم خیلی راحت می‌تونه تصور کنه که قطعاً برای ژانر فانتزی این یه حسن خیلی خیلی بزرگیه.
موفق که هستید، موفق‌ترترتر باشید^_^
سلام عزیزم
خیلی خوشحالم که این سری یه رمان با زاویه دید سوم شخص به...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

موضوعات مشابه

عقب
بالا