Hestia هستیا | Hestia

[ماهی قرمز؛]

هستیا اینطوریه که: چرا من فقط نمی‌تونم مثل همسنام رفتار کنم و خوش بگذرونم؟ چرا همیشه باید چند سال بزرگ‌تر فکر کنم؟

 

[ماهی قرمز؛]

⋆˖ هستیا توی مدرسه اینطوریه که همه غرغرا و غیبتاشونو می‌برن پیش اون چون فرد قابل اعتماد بقیه‌ست

 

[ماهی قرمز؛]

هستیا ˶ منظورت چیه که از بیشتر اوقات شنونده بودنم خوشت نمیاد و می‌گی می‌خوای باهام صمیمی بشی؟

 

[ماهی قرمز؛]

⋆˙.‌ هستیا صمیمی‌ترین دوستش رو از بین کسایی انتخاب می‌کنه که دقیقاً مثل خودش خیلی قابل اعتماد و وفادار باشن، چون ادم ساکت و آروم‌ـیه به زور به انجام کاری که دوستش نداره مجبورش نکنن، با هم به گربه‌های خیابونی غذا بدن و بهشون کمک کنن

 

[ماهی قرمز؛]

⭒ کراشت حاضره صرفاً برای دیدن تو به پارتی یا مهمونی‌های بزرگ بیاد؟ اجازه می‌ده پِت‌ـشو ناز کنی؟ ازت دعوت می‌کنه تا با هم انیمه یا انیمیشن موردعلاقه‌ـش رو ببینید؟ تبریک می‌گم، حست به هستیا دو طرفه‌ـست

 

[ماهی قرمز؛]

مگه هستیا چی می‌خواد جز این که وقتایی که نیاز داره از خودتون صدا تولید نکنید و نذارید اون روی عصبیشو که نمی‌خواد بقیه ببینن رو نشونتون بده؟

 

[ماهی قرمز؛]

✧ هستیا اگر نوشیدنی بود، لیموناد می‌شد

 

[ماهی قرمز؛]

✧ هستیا اگر غذا یا خوراکی بود، سیب زمینی سرخ شده می‌شد

 

[ماهی قرمز؛]

اینکه هستیا دلش نمی‌خواد یه سری کارایی که همه می‌کنن رو انجام بده رو پاستوریزه بودنش بدون تا با همون دوتا دستاش زندگیتو تموم کنه

 

[ماهی قرمز؛]

هستیا هی اهمیت می‌ده، می‌ده ولی وقتی پشیمون شه و اون دلیلی که باهاش خودش رو گول می‌زد رو از دست بده هیچ جوره نمی‌تونه مثل قبل باهاتون رفتار کنه