Hestia هستیا | Hestia

[ماهی قرمز؛]

هستیا همون مادر صبوریه که هیچوقت بچه‌هاش رو طوری دعوا و تنبیه نمی‌کنه که به احساساتشون صدمه‌ای بزنه و همیشه با حوصله براشون همه چیزو توضیح می‌ده پس با درک‌ترین بچه‌هارو تحویل جامعه می‌ده

 

[ماهی قرمز؛]

هستیا زیباست، زیبا مثل کتابخونه

 

[ماهی قرمز؛]

هستیا: فقط تو می‌تونی به موهام دست بزنی (ازت خوشم میاد)

 

[ماهی قرمز؛]

اتاق هستیا چطوریه؟ اتاق آروم و امنیه که هروقت هستیا از همه چی خسته بشه بهش پناه می‌بره، روی تختشم لپ تاپ هست که هروقت دلش سریال خواست ببینه

 

[ماهی قرمز؛]

هستیا ترس از آدم بده دیده شدن داره. دوست داره تو دید همه خوب به نظر برسه و دلش نمی‌خواد کسی به اشتباه درموردش چیز بد فکر کنه

 

[ماهی قرمز؛]

︙به هستیا عود و شمع هدیه بده و اون زندگیشو برات می‌ده

 

[ماهی قرمز؛]

⸝⸝ لاو لنگوئج هستیا: مهربون‌تر از حد معمول باهات رفتار می‌کنه و به چیزای ریز درموردت که معمولاً کسی بهشون اهمیت نمی‌ده، توجه نشون می‌ده

 

[ماهی قرمز؛]

هستیا می‌گه خوبم اما چند روزه که نتونسته هیچ کاری کنه.

 

[ماهی قرمز؛]

هستیا : ترجیح میدم بمیرم ولی با یه آدم احمق بحث نکنم.

 

[ماهی قرمز؛]

به هستیا : کی می‌خوای سکوت کردن در برابر دروغاشون وقتی واقعیت رو می‌دونی تموم کنی؟