دیروز تو تاکسی دو تا دختر همدیگرو دیدن شروع کردن احوال پرسى...
اون یکى گفت: راستى نامزدت چطوره؟
دختره گفت: دیگه نامزدم نیست
اون یکى شروع کرد که: آره بهتر اصن بهت نمیخورد، قیافش عین شتر بود پسره دهاتى، حالم بهم میخورد میدیدمش
یهو دختره گفت: نامزد نیستیم ازدواج کردیم! ☹️
هیچى دیگه، راننده زد بغل یه نیم ساعتى چمن هارو گاز میزد
.atia