نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

طنز بیا اینجا شاد بشی

  • نویسنده موضوع atia
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 154
  • بازدیدها 6,603
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

atia

رو به پیشرفت
سطح
12
 
ارسالی‌ها
220
پسندها
5,195
امتیازها
22,273
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #21
بچه همسایمون ۶ سالشه اومده بود خونمون اومدم واسش قصه بگم بخوابه

گفتم :



قصه شنگول منگول بگم؟


برگشته میگه :نه بیخیال برام از تجربیات عشقیت بگو دادا…

اینا چین ؟؟؟ یکی بگه اینا کین ؟؟؟؟؟

.
atia
 
امضا : atia

atia

رو به پیشرفت
سطح
12
 
ارسالی‌ها
220
پسندها
5,195
امتیازها
22,273
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #22
مردی از خدا پرسید:
چرا همه دخترها شیرین و ناز هستند ولی همه زن ها عصبانی؟

و خداوند پاسخ داد:
دخترها را من ساخته ام، اما زن ها را شما ساخته اید، مشکل از شما مردهاست....
.
.
.
.........
.
اساساً ✋
پشت هر زن افسرده و عصبانی یک مرد بی احساس و اعصاب خردکن هست

کپی برای خانمها واجب
.
atia
 
امضا : atia

atia

رو به پیشرفت
سطح
12
 
ارسالی‌ها
220
پسندها
5,195
امتیازها
22,273
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #23
معلم یه کرم گذاشت رو میز و یه قطره از مشروبات الکلی ریخت روش. . .کرم نابود شد !
بعد گفت : دیدید چی به سر کرم اومد ؟
چه نتیجه ای میگیریم ؟؟

همه با هم گفتن : باید مشروبات الکلی بخوریم تا کرم های بدنمون از بین برن !!!
معلم دید اینا زبون آدم نمیفهمن ، یه ظرف پر نوشیدنی گذاشت جلوی یه الاغ و به بچه ها گفت : ببینید حتی الاغ هم از این نمیخوره !
چه نتیجه ای میگیریم ؟؟؟
همه با هم گفتن : نتیجه میگیریم هرکی نخوره خره!!
دانش آموز نیستند که هیولان

.
atia
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : atia

atia

رو به پیشرفت
سطح
12
 
ارسالی‌ها
220
پسندها
5,195
امتیازها
22,273
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #24
از دانشگاه برمیگشتم , توو تاکسی نشسته بودم ,دو تا آقای مسن هم عقب نشسته بودن



نزدیک پیاده شدنشون یکی به اون یکی گفت: به خدا اگه بزارم دست تو جیبت بکنی!
من حساب میکنم... بعد از راننده پرسید : ببخشید چقدر شد؟

راننده: هزار تومن ! یهو یارو برگشت به راننده گفت: آدمــــــی ؟؟!!
راننده گفت : جـــان ؟ مرد : گفتم آدمی یا نه؟ راننده گفت : حرف دهنتو بفهم درست صحبت کن!
یارو دوباره گفت: نه.. آدمی؟؟! راننده هم با عصبانیت ترمز کرد برگشت عقب گفت : نــــــــه ... فقط تو آدمی! یارو گفت : یعنی چی؟ من میگم آدمی هزار تومن ؛ یا دوتاییمون باهم هزار تومن
.atia
 
آخرین ویرایش
امضا : atia

atia

رو به پیشرفت
سطح
12
 
ارسالی‌ها
220
پسندها
5,195
امتیازها
22,273
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #25
ديروز ديدم يه پسر بچه قدش به زنگ ايفون نميرسه هي داره خودشو ميکشونه بالا،
منم مثل يه رابين هود رفتم،گفتم:
ميخواي برات زنگ بزنم؟!



اونم سرشو تکون داد و گفت اوهوم…..
منم براي اينکه سريعتر در رو براش باز کنن دو سه بار زنگ زدم ،
بعدش با لبخند بهش گفتم: خوب ديگه چيکار کنم برات کوچولو ؟؟

گفت هيچي ديگه فرار کن تا صاحبخونه نيومده…!!
تو از اون ور برو من از اين ور...!!!
بچه نيستن بخدا گرازن…
با اين هيکلم يه ربع مثله اسب يورتمه میرفتم
atia
 
امضا : atia

atia

رو به پیشرفت
سطح
12
 
ارسالی‌ها
220
پسندها
5,195
امتیازها
22,273
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #26
ﺍﺳﺘﺎﺩ ﻓﻴﺰﻳﻚ ﺑﻪ ﺷﺎﮔﺮﺩﺵ ﮔﻔﺖ ﺑﻴﺎ ﭘﺎﻱ ﺗﺨﺘﻪ
ﺁﻣﺪ : ﺑﻬﺶ ﮔﻔﺖ ﺷﻤﺎ ﺗﻮﻱ ﻗﻄﺎﺭﻱ ﻭ ﻗﻄﺎﺭ ﺑﺎﺳﺮﻋﺖ 80 ﻛﻴﻠﻮ ﻣﺘﺮﺩﺭﺣﺎﻝ
ﺣﺮﻛﺘﻪ
ﺩﺍﺧﻞ ﻛﻮﭘﻪ ﺧﻴﻠﻲ ﮔﺮﻣﻪ ﭼﻴﻜﺎﺭ ﻣﻴﻜﻨﻲ؟
ﺷﺎﮔﺮﺩ ﮔﻔﺖ : ﭘﻨﺠﺮﻩ ﺭﺍ ﺑﺎﺯﻣﻴﻜﻨﻢ
ﺍﺳﺘﺎﺩ ﮔﻔﺖ
ﺧﻮﺏ ﺣﺎﻻ ﺑﺎ ﺑﺎﺯﻛﺮﺩﻥ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﺑﺮﺍﻡ ﺣﺴﺎﺏ ﻛﻦ ﭼﻪ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﺍﺯ ﺳﺮﻋﺖ
ﻗﻄﺎﺭ ﻛﻢ ﻣﻴﺸﻪ ﻧﺴﺒﺖ ﻓﺸﺎﺭﻫﻮﺍﻱ ﺩﺍﺧﻞ ﻛﻮﭘﻪ ﺑﺎ ﻫﻮﺍﻱ ﺧﺎﺭﺝ ﻗﻄﺎﺭ ﺭﺍ ﻫﻢ
ﺣﺴﺎﺏ ﻣﻴﻜﻨﻲ ﻓﺮﺩﺍﻣﻴﺎﺭﻱ ﺷﺎﮔﺮﺩﻩ ﮔﻔﺖ ﻋﺠﺐ ﻏﻠﻄﻲ ﻛﺮﺩﻳﻢ
ﻧﻔﺮﺑﻌﺪﻱ ﺭﺍ ﺻﺪﺍﻛﺮﺩ
ﺍﺳﺘﺎﺩﮔﻔﺖ ﺗﻮ ﺗﻮﻱ ﻗﻄﺎﺭﻱ ﻫﺴﺘﻲ ﺑﺎﺳﺮﻋﺖ 75 ﻛﻴﻠﻮﻣﺘﺮ ﺩﺭﺳﺎﻋﺖ ﺣﺮﻛﺖ
ﻣﻴﻜﻨﻪ ﺩﺍﺧﻞ ﻛﻮﭘﻪ ﺧﻴﻠﻲ ﮔﺮﻣﻪ ﺗﻮ ﭼﻜﺎﺭ ﻣﻴﻜﻨﻲ ؟
ﺷﺎﮔﺮﺩﻩ ﮔﻔﺖ ﭘﻠﻴﻮﺭﻣﻮ ﺩﺭﻣﻴﺎﺭﻡ !
ﺍﺳﺘﺎﺩ : ﺩﻣﺎﻱ ﺩﺍﺧﻞ ﻛﻮﭘﻪ 50 ﺩﺭﺟﻪ ﺳﺎﻧﺘﻲ ﮔﺮﺍﺩﻩ
ﮔﻔﺖ : ﻫﻤﻪ ﻟﺒﺎﺳﺎﻣﻮ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﺭﻡ
ﺍﺳﺘﺎﺩ : ﺩﺍﺧﻞ ﻛﻮﭘﻪ ﺩﻭ ﺳﻪ ﻧﻔﺮ ﺁﺩﻡ ﻧﺎﺟﻮﺭ ﻫﺴﺖ .
ﮔﻔﺖ : اگه با ده ﻧﻔﺮ ﺁﺩﻡ ﻧﺎﺟﻮﺭ هم توی کوپه تنها باشم ولی من اون پنجره ى لعنتی و باز نميكنم
.atia
 
امضا : atia

atia

رو به پیشرفت
سطح
12
 
ارسالی‌ها
220
پسندها
5,195
امتیازها
22,273
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #27
این مردایی که هم زن دارن!
هم معشوقه!
هم دوست اجتماعی!
هم همکار!
هم همکلاس!


به یکی دل میدن!
به یکی قلوه !
و به یکی دست

اینا رو اذیت نکنین!
اینا کارت اهدای عضو دارن !!! نیتشون خیره
وااالااا
.
به جون گوشیم خخخخ
atia
 
امضا : atia

atia

رو به پیشرفت
سطح
12
 
ارسالی‌ها
220
پسندها
5,195
امتیازها
22,273
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #28
ظهر از باشگاه جنازه رسیدم خونه.
ولو شدم رو مبل.
داداش کوچیکم برام یه لیوان آب سرد آورد.


گفتم:
به به. تو که از این کارا بلد نبودی عجیبه.
برگشته میگه:
معلم دینیمون امروز گفت هرکس یه سگ تشنه رو هم سیراب کنه میره بهشت.


فردا دارم میرم مدرسشون

.atia
 
امضا : atia

atia

رو به پیشرفت
سطح
12
 
ارسالی‌ها
220
پسندها
5,195
امتیازها
22,273
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #29
آقا ﻣﺎ ﯾﻪ ﻣﻌﻠﻢ ﺩﯾﻨﯽ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ، ديوانه بود...

میﮔﻔﺖ :
ﺩﻭﺍﺯﺩﻩ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﻭ ﻧﺎﻡ ﺑﺒﺮ،
ﺣﺎﻻ ﺍﺯ ﺁﺧﺮ ﺑﻪ ﺍﻭﻝ ﺑﮕﻮ،
ﺣﺎﻻ ﺍﻣﺎﻣﺎﯼ ﻓﺮﺩ،
ﺣﺎﻻ ﺯﻭﺟﺎ،
ﺣﺎﻻ ﺩﻭﺗﺎ ﺩﺭ ﻣﯿﻮﻥ !!!

ﺗﻮﺟﯿﺤﺶ ﻫﻢ ﺍﯾﻦ ﺑﻮﺩ،

ﻣﯿﮕﻔﺖ :‌ ﻫﯿﺸﮑﯽ ﻧﻤﯿﺪﻭﻧﻪ ﺷﺐ ﺍﻭﻝ ﻗﺒﺮ، ﺳﻮﺍﻻ ﭼﺠﻮﺭﯼ ﻣﯿﺎﺩ؛ ﺑﺎﯾﺪ ﺍﺯ ﺣﺎﻻ ﺧﻮﺩﺗﻮﻥ ﺭﻭ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﮐﻨﯿﺪ
.
atia
 
امضا : atia

atia

رو به پیشرفت
سطح
12
 
ارسالی‌ها
220
پسندها
5,195
امتیازها
22,273
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #30
یه روز امتحانمو بد دادم از یه بنده خدا خواستم بیاد خودشو جای پدرم جا بزنه اونم قبول کرد





رفتیم بعد وقتی جواب امتحانو گرفت زاااااارت یدونه خوابوند زیر گوشم گفت این چه وضعه درس ‌ خونده
منم یدونه زدم بهش(آروم)گفتم به تو چه احمق
اونم کمربندشو دراوورد تو حیاط دنبالم کرد
من بدو اون بدو
دیگه از اون به بعد کارناممو میدادن به خودم
میگفتن بابای این اعصاب نداره
atia
.
 
امضا : atia
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
3
بازدیدها
534
پاسخ‌ها
0
بازدیدها
253

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا