متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

طنز بیا اینجا شاد بشی

  • نویسنده موضوع atia
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 154
  • بازدیدها 6,599
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

atia

رو به پیشرفت
سطح
12
 
ارسالی‌ها
220
پسندها
5,195
امتیازها
22,273
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #31
➕شباهت اقوام درجه 1 به میوه ها :

➖مادر : سیب
چون در هرحالی برای سلامتی مفیده
➖خواهر : هویج
چون با دید گاهاش چشمات رو به واقعیت باز میکنه
➖زن داداش : نارگیل
که تا بیای پوستشو بکنی پوستت کنده میشه!!
➖مادر شوهر : نارنج
چون انقدر حرصت میده فشارت رو میاره پایین طوری که دیگه کامیون آب قندم جواب گو نیس
➖جاری : لیموشیرین
چون به مرور تلخ میشه
➖شوهر : نارنگی
چون راحت میشه پوستش رو کند

.
atia
 
امضا : atia

atia

رو به پیشرفت
سطح
12
 
ارسالی‌ها
220
پسندها
5,195
امتیازها
22,273
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #32
دیروز با دوس دخترم رفته بودیم دریا...

کنار آب خواسم باهاش شوخی کنم افتاد تو آب!!!


چشتون روز بد نبینه فک کنم آب بردش...
به جاش یه مرد ترسناکی از آب اومد بیرون!

طرف دیوونه هم بود هی میگفت
من دوس دخترتم آرایشم پاک شده...

منم زدم با بیل کشتمش فکر میکرد من خرم!!✋
.
atia
 
امضا : atia

atia

رو به پیشرفت
سطح
12
 
ارسالی‌ها
220
پسندها
5,195
امتیازها
22,273
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #33
ﻭﺍﮐﻨﺶ ﺯﻥ ﻫﺎ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻧﮕﺎﻩ ﻋﻤﻴﻖ ﺷﻮﻫﺮﺷﻮﻥ


. ﺯﻥ ﺍﺭﻭﭘﺎﻳﻲ : ﻋﺰﻳﺰﻡ ﺍﻳﻦ ﻃﺮﺯ ﻧﮕﺎﻫﺖ ﺭﻭ ﺧﻴﻠﻲ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ ...

زن آمریکایی:عزیزم این نگات دیوونم میکنه عاشقتم...





ﺯﻥ ﺍﻳﺮﺍﻧﻲ : ﭼﻴﻴﻴﻴﻴییییییههههه؟
ﺑﻴﺎ ﻣﻨﻮ ﺑﺨﻮﺭ ! ﺑﺎﺯ ﺧﻮﻧﻪ ﻧﻨﻪ ﺍﺕ ﺍﻳﻨﺎ ﺑﻮﺩﻱ، ﭼﻴﺰ ﻳﺎﺩﺕ دادن؟
.
atia
 
امضا : atia

atia

رو به پیشرفت
سطح
12
 
ارسالی‌ها
220
پسندها
5,195
امتیازها
22,273
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #34
دختره اومد تاکسی بگیره

گفت ستارخان میخوره؟؟؟؟
راننده گفت اگه نخوره که میمیره!!!!!
دختره بهش بر خورد به تاکسی بعدی میگه اقا ببخشید ستارخان میرید؟؟؟
یارو میگه معلومه که میرید
اگه نمیرید که میترکید

با خودش میگه ایندفعه چی بگم نتونن چیزی بگن
تاکسی بعدی میاد میگه اقا ستارخاااااااان؟؟؟
راننده میگه نه خانم من اکبرم
دختره دیگه کفرش در میاد به تاکسی بعدی گفت اقا میخوام برم ستارخان
راننده میگه

برو اشکالی نداره ولی زود برگرد

.
atia
 
امضا : atia

atia

رو به پیشرفت
سطح
12
 
ارسالی‌ها
220
پسندها
5,195
امتیازها
22,273
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #35
دختره ﺯﺑﻮﻧﺶ ﺗﻮ ﺩﺳﺘﮕﺎﻩ ﻋﺎﺑﺮ ﺑﺎﻧﻚ ﮔﻴﺮ ﻣﻴﻜﻨﻪ، ﻣﻴﺒﺮﻧﺶ ﺑﻴﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﺍﺯﺵ ﻣﻴﭙﺮﺳﻦ: ﺯﺑﻮﻧﺖ ﺗﻮ ﺩﺳﺘﮕﺎﻩ ﻋﺎﺑﺮﺑﺎﻧﻚ ﭼﻜﺎﺭ ﻣﻴﻜﺮد؟
ﻣﻴﮕﻪ : ﻛﺎﺭﺗﻢ ﺭﻭ ﻛﻪ ﻭﺍﺭﺩ ﻛﺮﺩﻡ ﮔﻔﺖ ﺯﺑﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻭﺍﺭﺩ ﻧﻤﺎﻳﻴد
.

.
.
ﭘﯿﮑﺮ ﻣﻄﻬﺮ ﭘﺮﺳﺘﺎﺭﺍﻥ ﻭ ﺩﮐﺘﺮﺍﻥ ﺁﻥ ﺑﯿﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﻓﺮﺩﺍ ﺍﺯ ﺟﻠﻮﯼ ﺗﺎﻻﺭ ﻭﺣﺪﺕ ﺑﻪ ﻃﺮﻑ ﻗﻄﻌﻪ ﻣﺮﮒ ﻣﻐﺰﯾﻬﺎﯼ ﺑﻬﺸﺖ ﺯﻫﺮﺍ ﺗﺸﯿﻊ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ
.
atia
 
امضا : atia

atia

رو به پیشرفت
سطح
12
 
ارسالی‌ها
220
پسندها
5,195
امتیازها
22,273
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #36
یارو داشت به رفیقش تیمم کردن رو یاد میداد
وقتی دولا شد و دستاش رو روی زمین زد گوزید ولی به روی خودش نیاورد

وقتی تموم شد از رفیقش پرسید متوجه شدی؟

رفیقش گفت داداچ ببخشین فقط یه جاش حالیم نشد

اول دست میزنی زمین میگوزی؟
یا اول میگوزی بعد دستت رو میزنی زمین؟

atia
 
امضا : atia

atia

رو به پیشرفت
سطح
12
 
ارسالی‌ها
220
پسندها
5,195
امتیازها
22,273
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #37
‏کلی رو مخ یه دختره کار کرده بودم

گفتم چی میخونی؟

گفت من دندون شهید بهشتی ام


گفت تو چی؟

گفتم منم دماغ شهید مطهری ام

قهر کرد رفت
.
atia3860
 
امضا : atia

atia

رو به پیشرفت
سطح
12
 
ارسالی‌ها
220
پسندها
5,195
امتیازها
22,273
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #38
طرف تو هواپیما ✈️بوده حوصلش سر میره، گیر میده به جعفر که بغل دستش نشسته بوده...میگه بیا نفری 2 تا سوال از هم بپرسیم
هر سوالی که تو اشتباه جواب دادی 5 هزار تومن بده بهم


هر سوالی که من اشتباه جواب دادم 50 هزار تومن بهت میدم.جعفر با بی میلی قبول می کنه...
خلاصه طرف شروع میکنه: فاصله بین زمین و نزدیک ترین ستاره به اون چقدره؟
جعفر بدون فکر 5 تومن در میاره میده به طرف☹️
حالا جعفر میپرسه: اون چیه که با سه پا از کوه بالا میره و با 4 پا میاد پایین؟
طرف یه مدتی فکر میکنه...لپ تاپشو چک میکنه...از بغل دستیاش میپرسه ...خلاصه کلی کلافه میشه و 50 تومنو پیاده میشه
جعفر سریع 50 تومنو میزاره جیبش
طرف ازش میپرسه: خب حالا اون موجوده چی هست؟
جفر5 تومن در میاره میده بهش...میگه نمی دونم!!

atia
 
امضا : atia

atia

رو به پیشرفت
سطح
12
 
ارسالی‌ها
220
پسندها
5,195
امتیازها
22,273
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #39
بچه بودم قرار بود عموم اینا بیان خونمون نذری داشتیم،
بابام گفت: عموت که اومد میری جلوش اگه شیرینی آورده بود، میگی عمو خودت شیرینی هستی، چرا شیرینی آوردی، اگه گل آورد، میگی عمو خودت گلی چرا گل آوردی...




منم گفتم باشه، خلاصه!
عمو اومد و دیدم واسه نذری یه گوسفند آورده!

من بچه بودم میفهمی؟؟؟
بچهههههههههه

atia
 
امضا : atia

atia

رو به پیشرفت
سطح
12
 
ارسالی‌ها
220
پسندها
5,195
امتیازها
22,273
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #40
حیف نون ۱۸سال از ازدواجش میگذشته و بچه نداشته ازش میپرسن چرا بچه دار نمیشین؟؟؟؟
میگه چون دکتر ها میگن کسایی که نسبت فامیلی نزدیک دارن بچه هاشون ناقص میشن…..
میپرسن مگه نسبت فامیلی تو و زنت چیه؟




میگه زن و شوهریم دیگه از این نسبت نزدیک تر؟

atia
 
امضا : atia
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
3
بازدیدها
534
پاسخ‌ها
0
بازدیدها
253

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا