نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

دنباله دار رمان های مربوط به دانشگاه:/

  • نویسنده موضوع K_H
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 115
  • بازدیدها 20,527
  • کاربران تگ شده هیچ

اشرف ولی پور

نویسنده افتخاری
سطح
0
 
ارسالی‌ها
43
پسندها
527
امتیازها
2,603
  • #101
جالبی داستانها این همه پسرا قدبلند و چهار شونه دخترا ریز نقش و کوتاه که تا سرشونه پسره بیشتر نمی رسه و پسره شرکت داره خوش هیکل پولدار قد بلند خدایی این همه گشتم هنوز چنین پسری ندیدم پس این گاگولای خیابون رو کجای دلمون بذاریم
 

`Diaco

کاربر فعال
سطح
24
 
ارسالی‌ها
1,066
پسندها
16,542
امتیازها
37,073
مدال‌ها
16
  • #102
این قیافه‌ی من است که بعد از خواندن رمان شبیه بز میشود...

آخه چراااااااا تمام استادا از اون ماشین خوشگل و خارجیا دارن؟
اون موقع ما باید پراید و موتور سیکلت سوار شیمممممم :458071-43334d713ad235cc803ee5474567490d: :610181-064beec23c2ab9fae36b67a1ed4b4f68:
 
امضا : `Diaco

fati.17

نو ورود
سطح
1
 
ارسالی‌ها
16
پسندها
70
امتیازها
90
مدال‌ها
1
  • #103
آقا یه سوال دارم :/
مگه تو دانشگاه هم زنگ تفریح میخوره؟ :/
یا یکی میاد دم در میگه کلاس تمومه؟؟
این کابوس رو واسه من دانش اموز رفع کنین :///
وا مگه زنگ تفریح دارن؟؟؟
 

Shiva.Panah

مدیر بازنشسته
سطح
31
 
ارسالی‌ها
1,087
پسندها
23,080
امتیازها
43,073
مدال‌ها
38
  • #104
البته در دانشگاه تهران این مسائل وجود نداره و افرادی هستن که بدتر از این حوری‌های رمانی می‌گردن
 
امضا : Shiva.Panah

Megan

کاربر انجمن
سطح
12
 
ارسالی‌ها
344
پسندها
3,876
امتیازها
16,913
مدال‌ها
12
  • #105
کلا دانشگاهی دیگ خیلی کلیشه ای شده
بعضی از رمانا هم که کلا مارو احمق فرض کردن اصلا چرا حتما باید با پسره کلکل کنه؟ به مولا کلیشه ای شده
بعدشم بیشتر رمانا بخورد دختر و پسر بهم و دعوا سر اینکه تو سر راه من بودی :speetchless: :458161-a8d3a06c34691a30a2bfca12caac7f3e:
 
امضا : Megan

Fadik

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
0
پسندها
6
امتیازها
0
  • #106
منم این مشکل رو دارممممممممم
استاد داریم پیر و کمر درد داره و هزار تا کفت و درد دیگه
ولی استاد مرد جوون و خوشتیپ و خوشگلی که همیشه تو رمان ها توصیف می شه نداریم:(
ما یدونه داشتیم خفن بود پایه هم بود ولی پولدار فک نکنم ینی در حد توصیف رمانا نبود ولی اوکی بود
 

SETAYESH.MO

مدیر بازنشسته
سطح
24
 
ارسالی‌ها
2,224
پسندها
16,616
امتیازها
44,373
مدال‌ها
18
  • #107
خب سلام فقط میخوام ک گفته باشم
اهای عزیز من ک تحت تاثیر هستی بدون ک باید ی چیزی راجب دانشگاه بدونی و بعد رمان بنویسی
سری رمان هس ک توی دانشگاه هستن و کل کل و ... ک خودتون میدونید چیه

ی رمان خوندم میگف مانتو گلبهی پوشیدم
گلبهی؟!
سرمو کجا بکوبم
اون دانشگاه مگه حراست ندارع
دانشگاه ها حتی نمیزارن با مانتو زرشکی بری توبد گلبهی؟؟؟
یا مثلا میگن شال مشکی سر کردیم !!!!!
شال؟
مگ میشه مگ داریم ؟
اخ یعنی چی ب کمتر از مقنعه اجازه ورود نمیدن
یا فک کردی ب این راحتیا میتونی کلکل کنی ؟
مگ اروپاست ؟
عزیزم ی عزیزی هس همیشه در صحنه ب اسم چی ؟
اها .حراست
یا مثلا داداشت میاد تو دانشگا بات حرف میزنه ؟
فک کردی ب همین اسونی کسی رو را میدن
اگرم کسی بخواد دوستشو با خودش...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

N.N♡

رو به پیشرفت
سطح
8
 
ارسالی‌ها
102
پسندها
1,401
امتیازها
9,833
مدال‌ها
7
  • #108
من که بیشتر رمان هایی که خواندم یه اکیپ سه نفره
بعدش با یه ماشین تصادف می کنن یا اینکه جا پارکشون رو می گیرن
آشنا می شن
بعدش کلکل و ازدواج:/
مبارکه لی لی لی
البته ناگفته نماند که یکی از اون ها باید حتما یک خواستگار دیگه غیر از شخصیت اصلی داشته باشه

بعضی ها هم که می دزدیدن پسر ها هم در به در دنبالشون:/
 
امضا : N.N♡

Mahsa_rad

نویسنده ادبیات
سطح
44
 
ارسالی‌ها
3,497
پسندها
65,241
امتیازها
74,373
مدال‌ها
31
  • #109
همه از دم کیوت
خفن
ناناس
پولدار
رتبه بالای ۱۰۰
 
امضا : Mahsa_rad

Teimooo

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1
پسندها
9
امتیازها
0
  • #110
داستان از اونجا جالب میشه که دختره با پدر مادرش توی یه پارتی شرکت میکنه و با پسره یه دور میرقصه وعاشق هم میشن همیشه ام که همه مستن،من یه رمان خوندم پسره هزار تا دوس دختر داشت آخرش با یکی ازدواج کرد رفتن مشهد پسره وضو گرفت نماز خوند
 

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا