متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.
  • تذکر:

    نویسندگان عزیز از نوشتن رمان‌هایی با محتوای غیر اخلاقی خودداری کنید. در صورت مشاهده چنین موضوعی صحنه رمان شما بدون تذکر توسط ناظرین حذف خواهد شد.

    مواردی که شامل موضوعات غیراخلاقی می‌شود عبارت‌است از:

    1. پرداختن به زندگی افرادی با گرایش های خاص مانند (هم‌جنس‌گرایی، ....)

    2. بیان صریح عقاید سیاسی در رمان‌ها و زیر سوال بردن چارچوب‌های جامعه اسلامی

    3. بیان توصیف صریح جنسی و به کار بردن کلمات ناشایست.

    و...

    قبل از ایجاد رمانتان موارد زیر را در نظر داشته باشید:

    1. اسم رمان خود را طوری انتخاب کنید که داری مصادیق مجرمانه و خلاف عرف جامعه نباشد.

    2. از به کار بردن کلمات جنسی و مواردی که با شئونات اسلامی مغایرت دارد، به جد خودداری کنید.

    3- برای تایپ رمان می توانید طبق تاپیک آموزشی زیر رمان خود را ارسال کنید:

    کلیک کنید

    4. با مطالعه رمان‌های نویسندگان انجمن به آن‌ها امید نوشتن خواهید داد.

    کلیک کنید

دلنوشته مجموعه دلنوشته‌های در وصف او| اثر Sonay و Sara نویسندگان انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع Sonay
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 15
  • بازدیدها 297
  • کاربران تگ شده هیچ

Sonay

هنرمند انجمن
سطح
5
 
ارسالی‌ها
45
پسندها
585
امتیازها
2,603
مدال‌ها
4
سن
16
  • نویسنده موضوع
  • #1
بنام خداوند لوح و قلم
نام اثر: در وصف او
به قلم: Sonay و Sara
ژانر: عاشقانه_تراژدی
مقدمه:
او نفهمید اما...
تمام مدتی که خیره‌اش بودم، چشمانم زمزمه می‌کرد''دوستت دارم''
نفهمید برای چه گریه می‌کنم، حتی خودم هم نمی‌دانستم برای چه گریه می‌کنم؛
فقط می‌خواستم با اشک‌هایم تمام آن
آغوش امن و پر مهر را در بَر بگیرم.
نمی‌دانم! شاید همه این‌ها از سر دلتنگی بود!

دگر قلبم عاجز مانده، که چه بگویم "در وصف او"
 
امضا : Sonay

Neko

مدیر بازنشسته
سطح
10
 
ارسالی‌ها
86
پسندها
1,037
امتیازها
6,178
مدال‌ها
10
سن
20
  • #2
•| بسم رب القلم |•
آنچه از دل برآید، لاجرم بر دل نشیند...
a42826_24585360F9-867A-4DA0-88B2-83D77F96EB7C.jpeg

نویسنده‌ی عزیز، بی‌نهایت خرسندیم که دلنوشته‌های زیبایتان را در انجمن «یک رمان» به اشتراک می‌گذارید.
خواهشمندیم پیش از پست‌گذاری و شروع دلنوشته‌، قوانین بخش «دلنوشته‌های کاربران» را به خوبی مطالعه بفرمایید.
***

قوانین بخش دلنوشته‌ی کاربران"
پس از گذشت حداقل ۲۰ پست از دل‌نوشته، می‌توانید در تاپیک زیر...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Neko

Red Ocean

نو ورود
سطح
2
 
ارسالی‌ها
12
پسندها
220
امتیازها
983
مدال‌ها
2
  • #3
خیلی وقت است که‌ می‌گذرد و من،
نگاهم را به تو فروخته‌ام!
و در بازارِ عشق، جنس فروخته شده پس گرفته نمی‌شود!
تنها نشسته‌ام! رو به پنجره، قلم به دست. انتظار می‌کشم تا شاید تو بیایی! اصلا می‌آیی؟ دلتنگت هستم، می‌دانی؟ با قلمم درد و دل می‌کنم. حتی قلم هم از سر لجاجت نمی‌نویسد. هیچ چیز نمی‌نویسد در وصف او...!
 

Sonay

هنرمند انجمن
سطح
5
 
ارسالی‌ها
45
پسندها
585
امتیازها
2,603
مدال‌ها
4
سن
16
  • نویسنده موضوع
  • #4
او، واژه‌ای وصف ناپذیر است.
هزاران هزار کلمه صف می‌کشند برای وصف او!
در وصف او باید گفت، که عشق را باید از زمزمه بارش چشمانش با واژه احساس سرود...!
در وصف او باید گفت، که قدرت دریایی‌اش، کشتی توفان زده‌ام را در دل امواج سپرد...!

در وصف او، هزاران هزار صفحه جمله دارم، کدام را باید بگویم در وصف او؟
 
امضا : Sonay

Red Ocean

نو ورود
سطح
2
 
ارسالی‌ها
12
پسندها
220
امتیازها
983
مدال‌ها
2
  • #5
آن‌روز میان انبوهی از غریبه‌ها،
نگاهم به نگاهش گره خورد
و من از همه‌چیز و همه‌‌ک.س، جا ماندم!
آری!
من جا ماندم و خاطرم را به خاطرش سپردم.
این درد شیرینی که به آن دچارم را دوست ندارم.
حالا که او رفته،

همه‌‌جا تاریک است.
 

Sonay

هنرمند انجمن
سطح
5
 
ارسالی‌ها
45
پسندها
585
امتیازها
2,603
مدال‌ها
4
سن
16
  • نویسنده موضوع
  • #6
چند شب پیش آن‌قدر پریشان بودم که قصد داشتم بالای کوه بلندی که ماه خود را به نمایش گذاشته، بروم و نظاره‌اش کنم! قلبم را از جای بکنم و مقابلش بگیرم! سپس در حالی‌که خون از قلب مرده‌ام چکه می‌کند، فریاد بزنم و بگویم:
_ قلبم برای تو! خودم هم برای تو! اما تو را به هر که می‌پرستی، تو هم برای من باش!

اما افسوس، در وصف او باید گفت که در لاقیدی، عجیب حاذق بود! گویی من اصلا نبودم، گویی فریادم به گوشش نرسیده بود. دیگر چه بگویم در وصف او...!
 
امضا : Sonay

Red Ocean

نو ورود
سطح
2
 
ارسالی‌ها
12
پسندها
220
امتیازها
983
مدال‌ها
2
  • #7
هرروزی که چشمانم
را باز می‌کنم
به سوی پنجره کوچک اتاقم می‌روم
و با چشمانم به جستوجوی آشناترین غریبه‌ام می‌پردازم.
آی غریبه!
قلب من مهر و محبت را از یاد برده. قلبم نوازش می‌طلبد؛
اما نه هر نوازشی!
نوازشی از جنس او!

چه بگویم در وصف نوازش‌های او؟
 

Sonay

هنرمند انجمن
سطح
5
 
ارسالی‌ها
45
پسندها
585
امتیازها
2,603
مدال‌ها
4
سن
16
  • نویسنده موضوع
  • #8
در وصف او باید گفت که، محبوبم نگارین پسندیده‌ای است
آخر دشوار است آموختن برخی چیزها!
او به من آموخت که چگونه در هنگام خنده، بگریم

او به من آموخت نقاب بزنم، چهره حقیقیم را بپوشانم با نقاب دختری که همیشه تبسم بر لب داشت... .
 
امضا : Sonay

Red Ocean

نو ورود
سطح
2
 
ارسالی‌ها
12
پسندها
220
امتیازها
983
مدال‌ها
2
  • #9
گمانم دیگر امیدی ندارم. کاش بیاید، قلبم ندای از هم پاشیدن می‌دهد. می‌خواهم هنگام سقوطم او تکیه‌گاهم باشد!
 دلم برای او تنگ است! برای گذشته‌ها دلتنگم؛ همان زمانی‌که برای او دختر شاعری شدم که قافیه تمام بیت‌هایش او بود و شعرهایش در وصف او...!
 

Sonay

هنرمند انجمن
سطح
5
 
ارسالی‌ها
45
پسندها
585
امتیازها
2,603
مدال‌ها
4
سن
16
  • نویسنده موضوع
  • #10
دیوار می‌شنود... این خاموشی شبانه را، سوزی را که در قلبم احساس می‌کنم، شیون کلماتی که در وصف او نوشته می‌شوند. این سکوت مرگبار و نبودش، کلمات را بر قلم‌ جاری می‌سازد. ظلمت زاج، بر دیوارها سایه می‌اندازد. بزرگ و کوچک، بلند و کوتاه، سایه‌ی تو و سایه‌ی او.
این‌جا تنها یک اتاق مسکوت است. یادش در شب‌های تیره، هر لحظه قلم را به نوشتن از برای او وا می‌دارد. وصف هذیان‌های دختری که برای خلاصی از او، راهی جز نوشتن در وصف او ندارد. نوشتن، غرق‌شدن در واژه‌ها و مردن در خیالش... !
 
امضا : Sonay

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا