حقیقتاً بعد از ژنرال، قصد دوباره نوشتنو نداشتم. ولی حریف این عطش و خواستن نشدم.
یکی از ایرادای اساسیای که داشتم، بدون تحقیق دست به قلم شدنم بود. با اینکه جوخهی سلاخی رو بعد از منتقد شدنم شروع کردم و سطحش خیلی بهتر از ژنرال بود؛ اما بازم بدون تحقیق بود.
چینش پیرنگ رو دقیق تو ذهنم نچیده بودم، همین گند زده بود به رمان. ضعف توصیفات که به کنار.
اعتماد به نفس نقد شدن اثرمو نداشتم، میترسیدم رمانمو بدم نقد و اینبار کلاً نوشتن و بذارم کنار. حتی با خودم میگفتم محاله برای تگ دوباره درخواست بدم. حتی اگه بد، من باید این رمانو تموم کنم.
اما دوباره گذرم خورد به تگ. وسوسه شدم و درخواست دادم. درسته با منتقد شدنم، قلمم پیشرفت کرده بود، با اصول نویسندگی آشنایی بیشتری پیدا کرده بودم؛ ولی بازم خیلی...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.