- ارسالیها
- 3,275
- پسندها
- 4,846
- امتیازها
- 33,273
- مدالها
- 19
گر جلوهگر به عرصهٔ محشر گذرکنی
هر گوشه محشر دگری جلوهگر کنی
کاش آنقَدَر به خواب رود چشم روزگار
تا یک نظر به مردم صاحب نظر کنی
تا کی به بزمِ غیر ، مِیِ لاله گون کشی
تا چند خون ز رشک، مرا در جگر کنی
گفتم به روی خوب تو خواهم نظر کنم
گفتا که باید از همه قطعِ نظر کنی
غیر از وصال نیست خیال دگر مرا
ترسم خدا نکرده، خیال دگر کنی
شب ها بباید از مژه ، خون در کنار کرد
تا در کنار دوست، شبی را سحر کنی
هرگز کسی به دشمن خونخوار خود نکرد
با دوست هر ستم که تو بیداد گر کنی...
فروغی_بسطامی
هر گوشه محشر دگری جلوهگر کنی
کاش آنقَدَر به خواب رود چشم روزگار
تا یک نظر به مردم صاحب نظر کنی
تا کی به بزمِ غیر ، مِیِ لاله گون کشی
تا چند خون ز رشک، مرا در جگر کنی
گفتم به روی خوب تو خواهم نظر کنم
گفتا که باید از همه قطعِ نظر کنی
غیر از وصال نیست خیال دگر مرا
ترسم خدا نکرده، خیال دگر کنی
شب ها بباید از مژه ، خون در کنار کرد
تا در کنار دوست، شبی را سحر کنی
هرگز کسی به دشمن خونخوار خود نکرد
با دوست هر ستم که تو بیداد گر کنی...
فروغی_بسطامی