دفتر شعر دفتر شعر، شعر را دوست دارم | کاربر Tahmine Arjmand

[قند]

ای رفته ز دل
رفته ز بر
رفته ز خاطر
بر من ننگر
تاب نگاه تو ندارم

#سیمین‌بهبهانی

 

[قند]

مرا تو راحت جانی و من تو را نگران
گناهِ کیست که من با توام، تو با دِگران
#فاضل_نظری

 

[قند]

کیست جز گریه به دلتنگی ما رَحم کند!
#صائب_تبريزی

 

[قند]

سادگیم را ،یک رنگیم را
به پای حماقتم نگذار
انتخاب کرده ام که ساده باشم
و دیگران را دور نزنم
وگرنه دروغ گفتن و بدبودن و آزار و فریب دیگران آسان ترین کار دنیاست
#شاملو

 

[قند]

گاه باید روئید از پس آن باران
گاه باید خندید بر غمی بی‌‌ پایان
#سهراب_سپهری

 

[قند]

غم و درد دل مو بی حسابه
خدا دونه دل از هِجرت کبابه
بنازم دست و بازوی تِه صیاد
بکش مرغ دلم بالله ثوابه
#باباطاهر

 

[قند]

محبوبم! می‌خواهم هر صبح که پنجره را باز می‌کنی، آن درختِ رو به رو من باشم. فصلِ تازه من باشم. ماه و آفتاب من باشم‌‌. استکانِ چای من باشم؛ و هر پرنده‌ای که نان از انگشتانِ تو می‌گیرد.

#محمد_صالح_علاء

 

[قند]

دل به امیدِ صِدایی که مگر از تو رسد
ناله‌ها کرد در این کوه که فرهاد نکرد
#حافظ

 

[قند]

ناگهان در کوچه دیدم بی وفای خویش را
باز گم کردم ز شادی دست و پای خویش را

#مهدی_اخوان_ثالث

 

[Tahmine Arjmand]

باز هم تسبیح بسم الله را گم کرده ام


شمس من کی می رسد؟ من راه را گم کرده ام





طُره از پیشانی ات بردار ای خورشیدکم


در شب یلدا مسیر ماه را گم کرده ام





در میان مردمان دنبال آدم گشته ام


در میان کوه سوزن کاه را گم کرده ام





زندگی بی عشق شطرنجی است در خورد شکست


در صف مشتی پیاده شاه را گم کرده ام





خواستم با عقل راه خویش را پیدا کنم


حال می بینم که حتا چاه را گم کرده ام





زندگی آنقدر هم درهم نبود و من فقط


سرنخ این رشته ی کوتاه را گم کرده ام





علیرضا_بدیع