متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

آموزشی اشتباهات نگارشی در رمان‌ها را پیدا کنیم و درست بنویسیم

  • نویسنده موضوع roro nei30
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 84
  • بازدیدها 3,611
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

roro nei30

نویسنده انجمن
سطح
40
 
ارسالی‌ها
2,611
پسندها
44,199
امتیازها
69,173
مدال‌ها
33
  • نویسنده موضوع
  • #1
چند حرفِ اضافهٔ مرکب که نیم‌فاصله می‌شوند: به‌ارتفاعِ، به‌اندازهٔ، به‌بهانهٔ، به‌پایِ، به‌پهنایِ، به‌توسطِ، به‌جانبِ، به‌جهتِ، به‌حسابِ، به‌خاطرِ، به‌درازایِ، به‌درخواستِ، به‌دستِ، به‌دلیلِ، به‌روشِ، به‌سبکِ، به‌سمتِ، به‌سویِ، به‌شکلِ، به‌شیوهٔ، به‌صورتِ، به‌طرفِ، به‌طورِ، به‌طولِ، به‌ظرفیتِ، به‌عرضِ، به‌علتِ، به‌عمقِ، به‌عنوانِ، به‌فاصلهٔ، به‌قاعدهٔ، به‌قدرِ، به‌گنجایشِ، به‌لحاظِ، به‌مانندِ، به‌مثابهٔ، به‌منزلهٔ، به‌واسطهٔ، به‌وجهِ، به‌وسیلهٔ، به‌همراهِ، به‌هوایِ،… .
 
امضا : roro nei30

roro nei30

نویسنده انجمن
سطح
40
 
ارسالی‌ها
2,611
پسندها
44,199
امتیازها
69,173
مدال‌ها
33
  • نویسنده موضوع
  • #2
حدِّاکثر، حدِّاقل، حدِّفاصل، و حدِّنصاب، کسره‌شان خفیف است و بنابراین بی‌فاصله نوشته می‌شوند.
 
امضا : roro nei30

roro nei30

نویسنده انجمن
سطح
40
 
ارسالی‌ها
2,611
پسندها
44,199
امتیازها
69,173
مدال‌ها
33
  • نویسنده موضوع
  • #3
«اسم + حرفِ اضافه + اسم»، وقتی واژۀ مرکب (صفت، قید، یا اسم) بسازد، بی‌فاصله نوشته می‌شود: پابرجا، پادرهوا، تابه‌تا، تودرتو، جداندرجد، حق‌به‌جانب، حلقه‌به‌گوش، خرتوخر، دست‌اندرکار، دست‌به‌سر، دست‌به‌سینه، زبان‌درقفا، سربه‌راه، سربه‌زیر، سربه‌هوا، سردرگم، شانه‌به‌سر، شیرتوشیر، گوش‌به‌زنگ، لابه‌لا، لحظه‌به‌لحظه، لنگه‌به‌لنگه، نسل‌اندرنسل.
 
امضا : roro nei30

roro nei30

نویسنده انجمن
سطح
40
 
ارسالی‌ها
2,611
پسندها
44,199
امتیازها
69,173
مدال‌ها
33
  • نویسنده موضوع
  • #4
عدد و معدود را بافاصله می‌نویسیم، مانند دو سال، صد سال، هزار سال، ده روز، بیست شب، پنج ریال، سیصد تومان، دو بار، ده بار، یک نفر، ده نفر،… . اما واژه‌های واژگانی/ قاموسی را نیم‌فاصله می‌نویسیم، مانند چهارده‌معصوم، پنج‌تن، هفت‌خواهران، هفت‌تپه، چهل‌اختران،… .
 
امضا : roro nei30

roro nei30

نویسنده انجمن
سطح
40
 
ارسالی‌ها
2,611
پسندها
44,199
امتیازها
69,173
مدال‌ها
33
  • نویسنده موضوع
  • #5
ما از آشنایی و ملاقات با دیگران «خوش‌وقت» می‌شویم، نه «خوش‌بخت»*.
درست: ــ ایشان آقای رئیس هستند. ــ خوش‌وقتم!
نادرست: ــ ایشان آقای رئیس هستند. ــ خوش‌بختم!
 
امضا : roro nei30

roro nei30

نویسنده انجمن
سطح
40
 
ارسالی‌ها
2,611
پسندها
44,199
امتیازها
69,173
مدال‌ها
33
  • نویسنده موضوع
  • #6
✍️ امروزه واژهٔ «شوربختانه»، که متضادِ خوش‌بختانه و معادلِ unfortunately است، فراوان به‌جای واژهٔ پُربسامدِ «متأسفانه» به‌کار می‌رود. برخی از نویسندگان معمولاً از شوربختانه به‌اشتباه و نابه‌جا استفاده می‌کنند، چون احتمالاً معنای آن را مترادفِ کلمهٔ متأسفانه می‌پندارند. اما باید بدانیم که این دو به یک معنا نیستند و کاربردشان متفاوت است. شوربختی و شوربخت به‌معنای تیره‌روزی و بدبخت است، مانند این بیتِ رودکی:

نیک‌بخت آن کسی که داد و بخورد
شوربخت آن‌که او نخورد و نداد

◽️ پس شوربختانه را زمانی به‌کار می‌بریم که سخن از بخت و اقبالِ بد باشد، نه صرفاً اظهارِ تأسف از امری یا افسوس از چیزی. بنابراین، از بدبختی یا شوربختی‌مان نیست که فیلمی زیرنویسِ فارسی ندارد، بلکه نهایتاً مایۀ تأسف و افسوس است...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : roro nei30

roro nei30

نویسنده انجمن
سطح
40
 
ارسالی‌ها
2,611
پسندها
44,199
امتیازها
69,173
مدال‌ها
33
  • نویسنده موضوع
  • #7
«الزاماً» یا «لزوماً»؟
الزاماً یعنی اجباراً، به‌اجبار، به‌ناچار. لزوماً یعنی ضرورتاً، به‌ضرورت. در فارسی، لزوماً به معنای «همیشه» هم به کار می‌رود. مثال: «پایین بودن تیراژ کتاب‌ها لزوماً [=همیشه] عیب نیست». اما گاهی الزاماً اشتباهی به جای لزوماً و به معنای «همیشه» به کار می‌رود. مثال: «روشنفکری الزاماً(!) بد نیست» یا: «سیستم ترمز اضطراری الزاماً(!) مطمئن نیست». پس الزاماً را نباید به جای لزوماً(=همیشه) به کار برد. برای رفع این مشکل می‌توان به جای لزوماً از قید «همیشه» و نظایر آن استفاده کرد.
 
امضا : roro nei30

roro nei30

نویسنده انجمن
سطح
40
 
ارسالی‌ها
2,611
پسندها
44,199
امتیازها
69,173
مدال‌ها
33
  • نویسنده موضوع
  • #8
در عربی، برای موصوفِ مؤنث و جمع مکسر، صفتِ مؤنث می‌آورند. اما صفت در فارسی نه مؤنث و مذکر دارد و نه برای مؤنثش علامتی وجود دارد. بنابراین، به جای اینها: متون قدیمه، قوانین مدوّنه، والدۀ محترمه، مسائل مربوطه، حوزۀ استحفاظیه، دستور لازمه، همسر شهیده، موارد عدیده، باید به ترتیب چنین نوشت: متون قدیم، قوانین مدوّن، والدۀ محترم، مسائل مربوط، حوزۀ استحفاظی، دستور لازم، همسر شهید، موارد متعدد/فراوان. اما، در بعضی ترکیباتِ مرسوم و مصطلح، پذیرفتنی و ناگزیر است. مثال: مکۀ معظّمه، مدینهٔ منوّره، مدینهٔ فاضله، ارواح خبیثه، اسماء متبرکه، اَعمال شاقه، امور خارجه، صُوَر قبیحه، حوزۀ علمیه، زوجۀ مکرّمه، شجرۀ طیّبه، وسائل نقلیه، هیئت منصفه، هیئت مدیره، هیئت رئیسه، صفات رذیله، قوۀ مجریه، قوۀ قضائیه، قوۀ...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : roro nei30

roro nei30

نویسنده انجمن
سطح
40
 
ارسالی‌ها
2,611
پسندها
44,199
امتیازها
69,173
مدال‌ها
33
  • نویسنده موضوع
  • #9
نام اشخاص، به‌جز استثنائاتی که در اسناد هویتی پیوسته نوشته شده‌اند، بی‌فاصله نوشته می‌شوند: علی‌اکبر، علی‌‌حسین، محمدامین، فاطمه‌زهرا، محمدکریم‌خان، غلام‌علی، الله‌وِردی، آمنه‌بیگم، حسن‌بیگ، مهتاب‌بانو، بی‌بی‌شطیطه، سکینه‌خاتون، آسیه‌خانم، معین‌الدوله، حشمت‌الله، قربان‌علی، افخم‌سادات، بی‌بی‌جان‌بانو، اُم‌البنین، میرمُهنّا، میرحسین، ننه‌بلقیس، خان‌بابا، طغرل‌خان، شیرفرهاد، نازنین‌زهرا، امیرمحمدمهدی، مهدی‌یار، علی‌مراد، علی‌نقی، ایران‌دخت، جهان‌بخش، گل‌آذین، مه‌سیما، نوش‌آفرین، دوست‌علی، حسن‌قلی.
 
امضا : roro nei30

roro nei30

نویسنده انجمن
سطح
40
 
ارسالی‌ها
2,611
پسندها
44,199
امتیازها
69,173
مدال‌ها
33
  • نویسنده موضوع
  • #10
قاعدۀ فاصله‌گذاریِ اسم مرکب: اسم + (بنِ مضارع + وند) نیم‌فاصله نوشته می‌شود. مثال: روان + (شناس + ی) = روان‌شناسی. چند نمونۀ دیگر: رفاه‌طلبی، جامعه‌شناختی، سیاست‌گذاری، کتاب‌خوانی، گره‌چینی، زیاده‌خواهی، نکته‌گویی، سلطه‌جویی، ظلم‌ستیزی، نظریه‌پردازی، وصف‌پذیری، دانش‌جویی، مقاله‌نویسی، نامه‌نگاری، بُنَک‌داری، اتومبیل‌رانی، داستان‌سَرایی، فلسفه‌دانی، علم‌گریزی، عمل‌گرایی، حافظ‌پژوهی، درخت‌کاری، شب‌نشینی‌، کاسه‌لیسی، حج‌گزاری، پول‌شویی، مرده‌شوری، گلاب‌گیری، کتاب‌سازی،
 
امضا : roro nei30
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
عقب
بالا