- ارسالیها
- 2,475
- پسندها
- 34,121
- امتیازها
- 64,873
- مدالها
- 43
- نویسنده موضوع
- #1
|بهنامخالقآبیترین آبیام|
نام مجموعه: واژگون
نویسنده: خواهرِ امینِ مدالخور
مقدمه:
شبها، خاطرههای مردهام از قبرها بیرون میآیند و دراعماق مغزم، دنبال استخوانهایشان میگردند. در آن هنگام، به یاد میآورم که پانزدهسالگی، همان شیشهی کوچکِ نفرین شدهی عمر است که زهرش روحت را به سیاهی میکشد و ذوقِ کودکیات را چنان محو میسازد که گویی تابهحال پا به قلبت نگذاشته؛ واژگون میشوی، طوری که ایستادنت رویایی دست نیافتنی میشود.
نام مجموعه: واژگون
نویسنده: خواهرِ امینِ مدالخور
مقدمه:
شبها، خاطرههای مردهام از قبرها بیرون میآیند و دراعماق مغزم، دنبال استخوانهایشان میگردند. در آن هنگام، به یاد میآورم که پانزدهسالگی، همان شیشهی کوچکِ نفرین شدهی عمر است که زهرش روحت را به سیاهی میکشد و ذوقِ کودکیات را چنان محو میسازد که گویی تابهحال پا به قلبت نگذاشته؛ واژگون میشوی، طوری که ایستادنت رویایی دست نیافتنی میشود.
آخرین ویرایش