مطالب جالب مطالب جالب | اشعار زیبا

  • نویسنده موضوع وانیا؛
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 159
  • بازدیدها 900
  • کاربران تگ شده هیچ

اِنزوا؛

مدیر تالار وحشت + عکاس انجمن
پرسنل مدیریت
مدیر تالار سرگرمی
تاریخ ثبت‌نام
7/7/23
ارسالی‌ها
1,544
پسندها
4,783
امتیازها
25,673
مدال‌ها
15
سطح
13
 
  • مدیر
  • #151
ديوانه و دلبسته اقبال خودت باش،
سرگرم خودت عاشق احوال خودت باش.

يک لحظه نخور حسرت آن را که نداری،
راضی به همين چند قلم مال خودت باش.

دنبال کسی باش که دنبال تو باشد،
اين گونه اگر نيست به دنبال خودت باش‌.

پرواز قشنگ است ولی بی غم و منت،
منت نکش از غير و پر و بال خودت باش.

صد سال اگر زنده بمانی گذرانی،
پس شاکر هر لحظه و هر سال خودت باش.
- اقبال لاهوری
 
امضا : اِنزوا؛

اِنزوا؛

مدیر تالار وحشت + عکاس انجمن
پرسنل مدیریت
مدیر تالار سرگرمی
تاریخ ثبت‌نام
7/7/23
ارسالی‌ها
1,544
پسندها
4,783
امتیازها
25,673
مدال‌ها
15
سطح
13
 
  • مدیر
  • #152
دلم شکستی و جانم هنوز چشم به راهت
شبی سیاهم و در آرزوی طلعت ماهت
- شهریار
 
امضا : اِنزوا؛

اِنزوا؛

مدیر تالار وحشت + عکاس انجمن
پرسنل مدیریت
مدیر تالار سرگرمی
تاریخ ثبت‌نام
7/7/23
ارسالی‌ها
1,544
پسندها
4,783
امتیازها
25,673
مدال‌ها
15
سطح
13
 
  • مدیر
  • #153
من چرا دل به تو دادم که دلم میشکنی
یا چه کردم که نگه باز به من می‌نکنی
دل و جانم به تو مشغول و نظر در چپ و راست
تا ندانند حریفان که تو منظور منی
دیگران چون بروند از نظر از دل بروند
تو چنان در دل من رفته که جان در بدنی!
- سعدی
 
امضا : اِنزوا؛

اِنزوا؛

مدیر تالار وحشت + عکاس انجمن
پرسنل مدیریت
مدیر تالار سرگرمی
تاریخ ثبت‌نام
7/7/23
ارسالی‌ها
1,544
پسندها
4,783
امتیازها
25,673
مدال‌ها
15
سطح
13
 
  • مدیر
  • #154
من خودم بودم که گفتم ماندنت اجبار نیست
بشکند دستی که یادت داده لااِکراه را

مثل یلدا آخرین دیدار طولانی تر است
آنکه یارش رفته داند حال آذر ماه را

من تورا با خونِ دل از یاد بردم لطف کن
هرکجا چشمت به من افتادکج کن راه را
- هادی معراجی ‌ ‌ ‌‌‌‌
 
امضا : اِنزوا؛

اِنزوا؛

مدیر تالار وحشت + عکاس انجمن
پرسنل مدیریت
مدیر تالار سرگرمی
تاریخ ثبت‌نام
7/7/23
ارسالی‌ها
1,544
پسندها
4,783
امتیازها
25,673
مدال‌ها
15
سطح
13
 
  • مدیر
  • #155
ترا می‌خواهم ای دیرینه‌ی دلخواه
که با ناز گل رویا شکفتی
به هر زیبا که دل بستم تو بودی
که خود را در رخ او می‌نهفتی
- هوشنگ ابتهاج ‌ ‌ ‌‌‌
 
امضا : اِنزوا؛

اِنزوا؛

مدیر تالار وحشت + عکاس انجمن
پرسنل مدیریت
مدیر تالار سرگرمی
تاریخ ثبت‌نام
7/7/23
ارسالی‌ها
1,544
پسندها
4,783
امتیازها
25,673
مدال‌ها
15
سطح
13
 
  • مدیر
  • #156
بی هوا ذهن مرا با فکر خود دمساز کن
بی صدا سازِ مرا... ، هم پایه آواز کن

در هیاهوی تلاطم ،در سکوت ِفریاد
با خودت دست مرا هم بازیِ آغاز کن

تا تب و تابم به تو با جان گره خورده بیا
بازهم در تاب و تب هم سایه ام پرواز کن

این گرفتاری که من پیوسته در فکر توام
با وفاداری بیا و عشق من، اعجاز کن...
- انیس تاهو
 
امضا : اِنزوا؛

اِنزوا؛

مدیر تالار وحشت + عکاس انجمن
پرسنل مدیریت
مدیر تالار سرگرمی
تاریخ ثبت‌نام
7/7/23
ارسالی‌ها
1,544
پسندها
4,783
امتیازها
25,673
مدال‌ها
15
سطح
13
 
  • مدیر
  • #157
از برای خاطر اغیار خوارم می‌کنی
من چه کردم کاینچنین بی‌اعتبارم می‌کنی

روزگاری آنچه با من کرد استغنای تو
گر بگویم گریه‌ها بر روزگارم می‌کنی

گر نمی‌آیم به سوی بزمت از شرمندگیست
زانکه هر دم پیش جمعی شرمسارم می‌کنی

گر بدانی حال من گریان شوی بی‌اختیار
ای که منع گریه بی‌اختیارم می‌کنی

گفته‌ای تدبیر کارت می‌کنم وحشی منال
رفت کار از دست کی تدبیر کارم می‌کنی
- وحشی‌بافقی
 
امضا : اِنزوا؛

اِنزوا؛

مدیر تالار وحشت + عکاس انجمن
پرسنل مدیریت
مدیر تالار سرگرمی
تاریخ ثبت‌نام
7/7/23
ارسالی‌ها
1,544
پسندها
4,783
امتیازها
25,673
مدال‌ها
15
سطح
13
 
  • مدیر
  • #158
شاعری نیست در این شهر که در اشعارش
نکند چکه غم عشق تو از خودکارش

منِ بدبخت پناهنده ی این شهرم که...
شده دلباخته حتی به تو فرماندارش

گاه اشفته و گه گاه به هم میریزد
شاعری اخر شب ته بکشد سیگارش

دل به دریا بزنم شهر جلو دارم نیست
ندهم باج به فرمانده و دریادارش

گفته بودی که چه اندازه تورا میخواهم
با چه معیار بگویم به تو از مقدارش


ای که از کوچه ی معشوقه ی من میگذری
بر حذر باش که سر میشکند دیوارش
- مهدی رستگار
 
امضا : اِنزوا؛

اِنزوا؛

مدیر تالار وحشت + عکاس انجمن
پرسنل مدیریت
مدیر تالار سرگرمی
تاریخ ثبت‌نام
7/7/23
ارسالی‌ها
1,544
پسندها
4,783
امتیازها
25,673
مدال‌ها
15
سطح
13
 
  • مدیر
  • #159
شاعری نیست در این شهر که در اشعارش
نکند چکه غم عشق تو از خودکارش

منِ بدبخت پناهنده ی این شهرم که...
شده دلباخته حتی به تو فرماندارش

گاه اشفته و گه گاه به هم میریزد
شاعری اخر شب ته بکشد سیگارش

دل به دریا بزنم شهر جلو دارم نیست
ندهم باج به فرمانده و دریادارش

گفته بودی که چه اندازه تورا میخواهم
با چه معیار بگویم به تو از مقدارش

ای که از کوچه ی معشوقه ی من میگذری
بر حذر باش که سر میشکند دیوارش
- مهدی رستگار
 
امضا : اِنزوا؛

اِنزوا؛

مدیر تالار وحشت + عکاس انجمن
پرسنل مدیریت
مدیر تالار سرگرمی
تاریخ ثبت‌نام
7/7/23
ارسالی‌ها
1,544
پسندها
4,783
امتیازها
25,673
مدال‌ها
15
سطح
13
 
  • مدیر
  • #160
بی‌وفایی می‌کنی من هم تماشا می‌کنم
فرصتی تازه برای گریه پیدا می‌کنم

دوستت دارم... ولی می‌ترسم از رسوا شدن
هرچه از زیباییت گفتند حاشا می‌کنم

من که یک لشکر حریفم نیست تسلیم توام
با رقیبان پیش چشمانت مدارا می‌کنم

از کنارم رفته‌ای اما به یادم مانده ‌است
خاطراتی که دلم را خوش به آن‌ها می‌کنم...
- فریدون‌مشیری
 
امضا : اِنزوا؛

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا