نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

دفتر درد و دل دفتر | دفتر درد و دل کاربر NIKO

  • نویسنده موضوع Seta~
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 18
  • بازدیدها 477
  • کاربران تگ شده هیچ

Seta~

ناظر داستان کوتاه
سطح
44
 
ارسالی‌ها
6,086
پسندها
41,381
امتیازها
84,376
مدال‌ها
77
  • نویسنده موضوع
  • #1
«به نام خدا»
1000009542.jpg
این دفتر متعلق به کاربر گرام [ HOOYAR NIKO ] است و هیچکس به جز ایشان اجازه‌ی ارسال زدن در این دفتر را ندارد.
کاربر عزیز، از اینکه محتوی دفترتان را با افراد انجمن به اشتراک می‌گذارید، کمال تشکر را داریم.

|مدیریت تالار سرگرمی|
 
امضا : Seta~

HOOYAR

ویراستار آزمایشی
سطح
9
 
ارسالی‌ها
239
پسندها
2,134
امتیازها
11,713
مدال‌ها
8
  • #2
شاید دوران جدیدی شروع شده
دوران بستن چشم‌ها، گوش‌ها
دوران کج‌فهمی، دوران توهم
دوران گریز، دوران پشت به هم کردن
آره
دوران جدیدیه
به ظاهر روشنفکرانه
در عمق قاتل روح
 
آخرین ویرایش
امضا : HOOYAR

HOOYAR

ویراستار آزمایشی
سطح
9
 
ارسالی‌ها
239
پسندها
2,134
امتیازها
11,713
مدال‌ها
8
  • #3
همه چیز در اوج خستگی و بی‌انگیزگی
با وجود تموم چیزهایی که در من هست
من چیزی برا ارائه ندارم
انگار تموم شدم
ته کشیدم
باتریم خالیه
کار دنیا برعکس شده
زندگی توخالیه
همه چیز سرابه
وجودمون توهمه
ما همه کسایی هستیم پر از ادعا
طبل‌های توخالی
بی فکر و بی عمل
دنیامون تیره
خودمون تیره‌تر
مدعی روشنی
درحالیکه هر روز سیاه‌تر
خیلی وقته تشت رسوایی اشرف مخلوقات گوش همه رو کر کرده
ما همه تو کوچه علی چپ
پهلوون پنبه‌های بی‌رغبت
تنفر آیا جایز است؟!
 
امضا : HOOYAR

HOOYAR

ویراستار آزمایشی
سطح
9
 
ارسالی‌ها
239
پسندها
2,134
امتیازها
11,713
مدال‌ها
8
  • #4
ساده دل کندم
از همه چیز
همه چیز یعنی خودم
وقتی از خودم دل بکنم
چیزی نمیمونه که بهش دل ببندم
در عمق بی کسی و فریاد گوش خراش آدم‌های مدعی
من با بال و پر خونی
با آینه‌ی کذابی در دست
بی شباهت به یک دلقک نیستم
یک دلقک دل‌مرده
که خوب بلده بخنده
خیلی خوب.....
 
امضا : HOOYAR

HOOYAR

ویراستار آزمایشی
سطح
9
 
ارسالی‌ها
239
پسندها
2,134
امتیازها
11,713
مدال‌ها
8
  • #5
راستی
شاید که من هم
آن‌طور که باید
نبوده‌ام
شاید که من هم
آن‌طور که باید
ندیده‌ام
شاید که من هم
آن‌طور که باید
نشنیده‌ام
شاید که من هم
آن‌طور که باید
...
 
امضا : HOOYAR

HOOYAR

ویراستار آزمایشی
سطح
9
 
ارسالی‌ها
239
پسندها
2,134
امتیازها
11,713
مدال‌ها
8
  • #6
بر تکه‌های آیینه
نگاه‌ها کردیم
که حال
آیینه را می‌ستاییم و
تصویرش را لعن و نفرین
 
امضا : HOOYAR

HOOYAR

ویراستار آزمایشی
سطح
9
 
ارسالی‌ها
239
پسندها
2,134
امتیازها
11,713
مدال‌ها
8
  • #7
من هرگز گزینشگر نبودم
اما مرا در دوراهی که نه
در تالاری با صدها درب گونه‌گون تنها می گذاشتند
من تنها بر اساس عواطف قلبم
به اجبار دست به انتخاب میزدم
چشمانم را میبستم
و به صدای درب ها گوش میدادم
کدام، صوت ویولون داشت
مرا به سوی خویش جذب میکرد
حتی اگر درب اشتباهی بود
من گزینشگر خوبی نبودم...
 
امضا : HOOYAR

HOOYAR

ویراستار آزمایشی
سطح
9
 
ارسالی‌ها
239
پسندها
2,134
امتیازها
11,713
مدال‌ها
8
  • #8
گاهی سرگرم زخم‌هایم
از درون و بیرونم بی‌اطلاعم
و گاه بازیچه‌ی افکار مغموم و مسموم
از تمام عالم فارغم
و گاه این خلسه
عجیب مرا به تاراج می‌برد
و گاه ...
 
آخرین ویرایش
امضا : HOOYAR

HOOYAR

ویراستار آزمایشی
سطح
9
 
ارسالی‌ها
239
پسندها
2,134
امتیازها
11,713
مدال‌ها
8
  • #9
شبیه آن چیزی شده بودی که انگار وجود نداشت
مثل زیبایی داستانی که هیچ وقت خوانده نشد
مثل دنیای قشنگی که هیچ گاه زاده نشد
مثل...
نگویم بهتر است
من یاد گرفته بودم با تو کنار بیایم
شبیه شکست من شده بودی
تا من برنده باشم
و این به خاطر من نبود
تو خواستی که من نتوانم من باشم
تو مثل گذشته نگاهم میکنی
اما طولانی تر
مثل ترسی که میخواهد صدق خویش را اثبات کند
تو نگاهت را میخواستی به باور من تبدیل کنی
و اما من...
و اما من بدون آگاهی تو را پس زدم
و شاید که باید یاد میگرفتم با تو بازی کنم
تو نبردی اما من هم سودی نکردم
ما فقط راکد شدیم
ترسیدیم از اینکه رود شویم و به دریا نرسیم
ما...
ما فقط یادگرفتیم عوض بشویم
اما قبول نکنیم
و متوهم باشیم
 
امضا : HOOYAR

HOOYAR

ویراستار آزمایشی
سطح
9
 
ارسالی‌ها
239
پسندها
2,134
امتیازها
11,713
مدال‌ها
8
  • #10
من عجیب در این مردار قلب
بی تحریر
نگاهم به چهارگوشه ی قاب عکسی ست، بی هویت
دلم تنگ است
و میدانم که نفس تنگی ما
نشان از حماقت میدهد
فراموش نکنیم نگاه های خاموش را
که بی شک تنها تصویر حبس شده در ناخودآگاه ما هستند
و دنیای ما چنان است
که شب های از یاد رفته تبدیل به خاطره ی یک میت شده
و جنازه ها تبدیل به تابوت زندگان
بیا و تیر خلاصی را بر چشم شلیک کن
که من یقین دارم
عامل هر عاطفه ای که روزی قرار است فتنه شود
در چشم خوابیده
 
امضا : HOOYAR
عقب
بالا