• تذکر:

    نویسندگان عزیز از نوشتن رمان‌هایی با محتوای غیر اخلاقی خودداری کنید. در صورت مشاهده چنین موضوعی صحنه رمان شما بدون تذکر توسط ناظرین حذف خواهد شد.

    مواردی که شامل موضوعات غیراخلاقی می‌شود عبارت‌است از:

    1. پرداختن به زندگی افرادی با گرایش های خاص مانند (هم‌جنس‌گرایی، ....)

    2. بیان صریح عقاید سیاسی در رمان‌ها و زیر سوال بردن چارچوب‌های جامعه اسلامی

    3. بیان توصیف صریح جنسی و به کار بردن کلمات ناشایست.

    و...

    قبل از ایجاد رمانتان موارد زیر را در نظر داشته باشید:

    1. اسم رمان خود را طوری انتخاب کنید که داری مصادیق مجرمانه و خلاف عرف جامعه نباشد.

    2. از به کار بردن کلمات جنسی و مواردی که با شئونات اسلامی مغایرت دارد، به جد خودداری کنید.

    3- برای تایپ رمان می توانید طبق تاپیک آموزشی زیر رمان خود را ارسال کنید:

    کلیک کنید

    4. با مطالعه رمان‌های نویسندگان انجمن به آن‌ها امید نوشتن خواهید داد.

    کلیک کنید

در حال تایپ رمان غمِ آتنا | زهرا سادات کاربر انجمن یک رمان

Zahra Mousavi

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
30/6/24
ارسالی‌ها
3
پسندها
5
امتیازها
0
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #1
نام رمان :
غمِ آتنا
نام نویسنده:
زهرا سادات
ژانر رمان:
#عاشقانه
کد رمان: 5666
ناظر: مَه گل مَه گل

خلاصه رمان:
ستاره ها دست به دست هم داده اند تا روشن بماند. دریا ها به هم پیوستند تا گسیخته نگردد. جوشش آب هنوز ادامه داشت تا آن خلقت بی نظیر طراوتش را از دست ندهد.همه امیدوار بودند. شب که نظاره گر واقع بین این داستان بود، لب به سخن باز کرد برای ادامهٔ حیاتِ همان عشق... .
داستانم از سبحان می گوید. پسری که سالهاست درونش زخمی است و لحظات زندگی بخش دنیایش را با انسانی به دست می آورد که خود از رنج ساخته شده. روز ها و شب های سخت می گذشتند؛ اما جای نگرانی نبود برای سبحانی که تنها التیام بخش روحش را یافته بود... . پسری که او را تنها به خنده های گاه و بی گاهش می شناختند، زمانی، معنای دوست...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

❥لیلیِ او

منتقد انجمن + شاعر آزمایشی
پرسنل مدیریت
مدیر تالار کتاب
تاریخ ثبت‌نام
10/7/21
ارسالی‌ها
1,744
پسندها
21,597
امتیازها
43,073
مدال‌ها
22
سن
21
سطح
28
 
  • مدیر
  • #2
795136_60e37fa2aa8f2b5b6992be8bb9684e4c.jpg

«به نام داعیه‌ی سر متن‌ها»

نویسنده‌ی عزیز، ضمن خوش‌آمد گویی، سپاس از انتخاب این انجمن برای منتشر کردن رمان خود،
خواهشمندیم قبل از تایپ رمان خود قوانین زیر را به دقت مطالعه فرمایید!
قوانین جامع تایپ رمان

آموزش قرار دادن رمان را در تاپیک زیر دنبال کنید.

نحوه‌ی قرار دادن رمان در انجمن برای مطالعه کاربران

و...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : ❥لیلیِ او

Zahra Mousavi

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
30/6/24
ارسالی‌ها
3
پسندها
5
امتیازها
0
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #3
پارت ۱
_ آی آی تو رو خدا آراد.. وااای نه نه اونجا نه.. آراااد

نیهاد که درحال خندیدن بود گفت:
_تا می تونی بزنش که تا یه هفته دیگه خبری از زد و خورد نیست آراد

سبحان که با هر بار تلاشش بیشتر در دستان آراد فشرده می شد ادامه داد:
_مظلوم گیر آوردین نامردا ولم کنییین

سپهر: هنوز من به حسابت نرسیدم که اینطوری داد و بیداد راه انداختی سبحان خان

_ سپهر بگو این دیوونه..آخ..از رو من پاشه

سپهر: آراد که کاری نمی کنه. فعلا فقط دست گرمیه حاجی

سبحان که دیگر طاقتش تمام شده بود خواست با سپهر برای هزارمین بار دست به یقه شود که ناگهان سوزش زیادی را در قسمت پهلویش احساس کرد. همه نگران خیره به سبحان، سکوت کرده و می دانستند هیچ حرفی نمی تواند این درد را کمتر کند. شاید سکوت بهترین راه فراموشی روزهایی بود...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

Zahra Mousavi

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
30/6/24
ارسالی‌ها
3
پسندها
5
امتیازها
0
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #4
پارت ۳
ایل ماه:

ساعت یک و نیم شبه‌. حدوداً دو ساعتی از اومدنم می گذره. آیلا لطف کرد و لپ‌تاپی رو که شامل پروندهٔ همه ی بیماران بود، در اختیارم گذاشت. بعد از پذیرایی از من و توضیح اتفاقات اخیرِ رخ داده در بیمارستان که باعث ناراحتیش شده بود، روی صندلی خوابش برد. همونطور که پتو رو روش می کشم، به فکر فرو می رم.
به دانیال فکر می کنم... .

چقدر خوب می شد گاهی، تمامی احساسات و عواطف درون مون رو بیان می کردیم. مثلا اگر کسی رو دوست داشته باشیم، بهش بگیم. اگر نگاهش به نظرمون مهربانانه بود، بهش یادآوری کنیم. شاید به این یادآوری نیاز داشته باشه... . اگر آرامش پیدا کردن مون به واسطهٔ وجود اون بود، قبل اینکه دیر بشه بیانش کنیم. شاید دفعه ی بعدی وجود نداشته باشه.
هممون یکیو داریم که باید بهش بگیم «...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 12)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا