متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

مطالب جالب مطالب جالب | قطعه‌های کتاب

  • نویسنده موضوع Vana~
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 717
  • بازدیدها 4,965
  • کاربران تگ شده هیچ

Vana~

پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
سطح
40
 
ارسالی‌ها
13,002
پسندها
33,505
امتیازها
96,874
مدال‌ها
69
سن
17
  • نویسنده موضوع
  • مدیرکل
  • #31
درحالی که ناامیدانه سعی دارید شناور بمانید، تا بتوانید هوایی را تنفس کنید که دورتادور شما مردم در ساحل به‌راحتی تنفس می‌کنند.
 
امضا : Vana~
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Seta~

Vana~

پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
سطح
40
 
ارسالی‌ها
13,002
پسندها
33,505
امتیازها
96,874
مدال‌ها
69
سن
17
  • نویسنده موضوع
  • مدیرکل
  • #32
اگر ذهن شما دردناک باشد، با فکر کردن درد می‌کشد.
 
امضا : Vana~
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Seta~

Vana~

پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
سطح
40
 
ارسالی‌ها
13,002
پسندها
33,505
امتیازها
96,874
مدال‌ها
69
سن
17
  • نویسنده موضوع
  • مدیرکل
  • #33
روزهای بد درجات مختلفی دارند. همه به یک اندازه بد نیستند. و خیلی بدها، اگرچه گذراندن آن‌ها هولناک است، معمولاً بعدها مفید خواهد بود. آن‌ها را ذخیره می‌کنید. یک بانک روزهای بد. روزی که مجبور شدید از سوپرمارکت فرار کنید. روزی که آن‌قدر افسرده بودید که زبانتان حرکت نمی‌کرد. روزی که والدینتان را به گریه انداختید. روزی که نزدیک بود خودتان را از صخره پرت کنید. بنابراین، اگر یک‌روز بد دیگر داشته باشید، می‌توانید بگویید خوب، این حال بدی است، اما بدتر از این هم بوده. و حتی وقتی هیچ روز بدتری به فکرتان نمی‌رسد -وقتی روزی که دارید می‌گذرانید بدترین چیزی است که تا آن زمان بوده- دست‌کم می‌دانید آن بانک وجود دارد و شما ودیعه‌ای گذاشته‌اید.
 
امضا : Vana~
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Seta~

Vana~

پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
سطح
40
 
ارسالی‌ها
13,002
پسندها
33,505
امتیازها
96,874
مدال‌ها
69
سن
17
  • نویسنده موضوع
  • مدیرکل
  • #34
آنچه افسردگی به شما می‌گوید:
هی، بی‌عرضه!
داری چه‌کار می‌کنی؟ چرا می‌خواهی از رختخواب بیرون بیایی؟
چرا می‌خواهی تقاضای کار بدهی؟ فکر می‌کنی کی هستی؟ مارک زوکربرگ؟
توی تخت بمان.
تو داری دیوانه می‌شوی.
چرا گریه می‌کنی؟
به آدم‌هایی که آن بیرون راه می‌روند نگاه کن. نگاهشان کن. آنجا. بیرون پنجره. چرا نمی‌توانی مثل آن‌ها باشی؟
من همین الان فردا را می‌بینم. از این هم بدتر است.
 
امضا : Vana~
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Seta~

Vana~

پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
سطح
40
 
ارسالی‌ها
13,002
پسندها
33,505
امتیازها
96,874
مدال‌ها
69
سن
17
  • نویسنده موضوع
  • مدیرکل
  • #35
وقتی درون چیزی گرفتار شده‌اید که چنان غیرواقعی به‌نظر می‌رسد، دنبال هرچیزی می‌گردید که موقعیتتان را به شما نشان دهد. من تشنه‌ی دانستن‌ بودم. تشنه‌ی واقعیت‌ها.
 
امضا : Vana~
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Seta~

Vana~

پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
سطح
40
 
ارسالی‌ها
13,002
پسندها
33,505
امتیازها
96,874
مدال‌ها
69
سن
17
  • نویسنده موضوع
  • مدیرکل
  • #36
جز این شاخه‌های شکسته
هیچ نسبتی با تو ندارم.
 
امضا : Vana~
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Seta~

Vana~

پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
سطح
40
 
ارسالی‌ها
13,002
پسندها
33,505
امتیازها
96,874
مدال‌ها
69
سن
17
  • نویسنده موضوع
  • مدیرکل
  • #37
تو آن‌قدر فروتنی که اگر باران ببارد گِل می‌شوی
چشم‌هایت مزار
و دست‌هایت پنجره‌ی فولاد -ملایم و غمگین-
شفاخانه اما دریا بود.
 
امضا : Vana~
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Seta~

Vana~

پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
سطح
40
 
ارسالی‌ها
13,002
پسندها
33,505
امتیازها
96,874
مدال‌ها
69
سن
17
  • نویسنده موضوع
  • مدیرکل
  • #38
می‌ترسیدم از جلبک از عمق از آب
و کوسه‌های نامرئی تعقیبم می‌کردند.
 
امضا : Vana~
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Seta~

Vana~

پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
سطح
40
 
ارسالی‌ها
13,002
پسندها
33,505
امتیازها
96,874
مدال‌ها
69
سن
17
  • نویسنده موضوع
  • مدیرکل
  • #39
آیا دلت می‌گیرد
اگر بگویم آدم که می‌رود به کما
دعا کم‌اثر می‌شود؟
 
امضا : Vana~
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Seta~

Vana~

پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
سطح
40
 
ارسالی‌ها
13,002
پسندها
33,505
امتیازها
96,874
مدال‌ها
69
سن
17
  • نویسنده موضوع
  • مدیرکل
  • #40
تو دعا کن اما
دعا کن که دریا برگردد به رودخانه‌ی خودش.
 
امضا : Vana~
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Seta~

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 4)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا