• تذکر:

    نویسندگان عزیز از نوشتن رمان‌هایی با محتوای غیر اخلاقی خودداری کنید. در صورت مشاهده چنین موضوعی صحنه رمان شما بدون تذکر توسط ناظرین حذف خواهد شد.

    مواردی که شامل موضوعات غیراخلاقی می‌شود عبارت‌است از:

    1. پرداختن به زندگی افرادی با گرایش های خاص مانند (هم‌جنس‌گرایی، ....)

    2. بیان صریح عقاید سیاسی در رمان‌ها و زیر سوال بردن چارچوب‌های جامعه اسلامی

    3. بیان توصیف صریح جنسی و به کار بردن کلمات ناشایست.

    و...

    قبل از ایجاد رمانتان موارد زیر را در نظر داشته باشید:

    1. اسم رمان خود را طوری انتخاب کنید که داری مصادیق مجرمانه و خلاف عرف جامعه نباشد.

    2. از به کار بردن کلمات جنسی و مواردی که با شئونات اسلامی مغایرت دارد، به جد خودداری کنید.

    3- برای تایپ رمان می توانید طبق تاپیک آموزشی زیر رمان خود را ارسال کنید:

    کلیک کنید

    4. با مطالعه رمان‌های نویسندگان انجمن به آن‌ها امید نوشتن خواهید داد.

    کلیک کنید

در حال تایپ رمان پیرامون وجدان (جلد اول) | تاوان کاربر انجمن یک رمان

Tavan

مدیر آزمایشی تالار طبیعت
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی
تاریخ ثبت‌نام
13/2/21
ارسالی‌ها
302
پسندها
1,767
امتیازها
10,133
مدال‌ها
9
سن
21
سطح
9
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #11
پوزخندی زد. بفرمایید داخلی گفت و خودش جلوتر از ما رفت.
آروم در گوش آریا گفتم:
- گمونم این دیگه مخش تاب برداشته.
رفتیم داخل. کم‌کم بقیه هم اومدن و پارتی از سر گرفته شد. یه خدمتکار که داشت نوشیدنی پخش می‌کرد به سمتمون اومد و نوشیدنی تعارف کرد. یکی برداشتم و شروع کردم به مزه کردن. یه جرعه که ازش خوردم، صورتم رو جمع کردم. نوشیدنی دوست نداشتم. یکم به داخل لیوان زوم شدم که صدای آریا از کنارم شنیدم.
- خب مجبور بودی وقتی دوست نداری؟
بدون اینکه بهش نگاه کنم، جام نوشیدنی رو آوردم بالا و یک ضرب سر کشیدم که آریا چشم‌هاش گرد شد و گفت:
- الان چی شد؟
چشم‌هام رو تو حدقه چرخوندم و لب زدم.
- یه امشبو بیخی، من به یه چی احتیاج دارم تا زودتر این شب کذایی بگذره.
با صدای فرید به خودم اومدم.
- سلام بچه‌ها،...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Tavan

موضوعات مشابه

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 1, مهمان: 0)

عقب
بالا