«یلدا» یعنی یک دوستت دارم طولانی از لب‌هایی که یک سال سکوت کرده بودند.

شاعرغیرپارسی اشعار هرمان د کونیک

  • نویسنده موضوع Kalŏn
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 1
  • بازدیدها 45
  • کاربران تگ شده هیچ

Kalŏn

پرسنل مدیریت
مدیر تالار شعرکده
سطح
41
 
ارسالی‌ها
9,500
پسندها
40,678
امتیازها
96,873
مدال‌ها
41
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #1
پیشترها فقط چشم‌هایت را دوست داشتم
حالا چین و چروک‌های کنارشان را هم
مانند واژه‌ای قدیمی
که بیشتر از واژه‌ای جدید همدردی می‌کند.
پیشترها فقط شتاب بود
برای داشتن آنچه داشتی، هربار دوباره
پیشترها فقط حالا بود، حالا پیشترها هم هست
چیزهای بیشتری برای دوست داشتن
راه‌های بسیاری برای انجام دادن این کار
حتی کاری نکردن،خود یکی از آنهاست
فقط کنار هم نشستن با کتابی
یا با هم نبودن، در کافه‌ای در آن گوشه
یا همدیگر را چند روزی ندیدن
دلتنگ همدیگر شدن، اما همیشه با همدیگر
حالا تقریباً هفت سالی
 
امضا : Kalŏn

Kalŏn

پرسنل مدیریت
مدیر تالار شعرکده
سطح
41
 
ارسالی‌ها
9,500
پسندها
40,678
امتیازها
96,873
مدال‌ها
41
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #2
حالا دیگر می باید به رخوت های بیشتری عادت کنیم
به عشقی که گم شد
و آن چه هنوز باقی است
ظرافتی که در این هوای پاییزی هست
و بوی کاج ها
و این اندیشه که چگونه این همه چیزمی تواند باشد، تو را رها نمی کند
و حدودِ هیچ. بر این چهار دیوار مداوم شبیه هم
و این زنگ خانه ای که دیگر هیچگاه به صدا در نمی آید
روزی بیست بار با دقت از پنجره به دور ها نگاه کردن
و همیشه خودت بودن به همراه کسی که شب با او ش*ر..اب می نوشی
و آنچه برای من باقی می ماند، کافی نیست تا به کسی بدهم
کسی که من هنوز هستم، فقط برای خودم تنهاست.
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Kalŏn

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا