«یلدا» یعنی یک دوستت دارم طولانی از لب‌هایی که یک سال سکوت کرده بودند.

شاعرغیرپارسی اشعار آدام زاگایفسکی

  • نویسنده موضوع Kalŏn
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 1
  • بازدیدها 65
  • کاربران تگ شده هیچ

Kalŏn

پرسنل مدیریت
مدیر تالار شعرکده
سطح
41
 
ارسالی‌ها
9,500
پسندها
40,678
امتیازها
96,873
مدال‌ها
41
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #1
دوستانم در انتظار من
لبخندی محزون بر چهره دارند
لبهایشان
لبهای سالخورده‌شان می‌گویند
آن قصرهای بزرگ
که می‌خواستیم بنا کنیم کجا رفته‌اند؟
غمتان نباشد دوستان
آن بادبادکهای زیبا
هنوز در آسمان پاییز پر می‌کشند
هنوز ما را با خود می‌برند
به جایی که فصل درو آغاز شده است
به روزهای آفتابی
به جایی که چشمان زخمی‌مان
باز می‌شوند.
 
امضا : Kalŏn

Kalŏn

پرسنل مدیریت
مدیر تالار شعرکده
سطح
41
 
ارسالی‌ها
9,500
پسندها
40,678
امتیازها
96,873
مدال‌ها
41
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #2

تو باید تمام سنگینی دنیا را به دوش بکشی
تحملش را آسان‌تر کنی
مثل کوله‌ای بیندازیش بر شانه‌هایت و عزم رفتن کنی
بهترین وقتش غروب است
در بهار وقتی درخت‌ها به آرامی ‌نفس می‌کشند
و شب وعده می‌دهد که خوب باشد
ترکه‌های نارون در باغ ترق و تروق می‌کنند
تمام سنگینی؟ خون و زشتی؟ امکان ندارد
رد تلخی بر لبانت درنگ خواهد کرد
و نومیدی واگیردار پیرزنی که در تراموا نشان کرده‌ای
دروغ چرا؟ بعد از این همه
شعف تنها در خیال وجود دارد و به سرعت هم می‌پرد
بداهه ، هماره فقط بداهه
بزرگ یا کوچک، تمام چیزی که می‌دانیم همین است
در موسیقی، وقتی ترومپتِ جاز به شادی ضجه می‌زند
یا وقتی به صفحه ای خالی چشم می‌دوزی
یا می‌کوشی که کلاه بگذاری
بر سر اندوه وقتی دفتر شعر محبوبی را می‌گشایی
معمولا درست همان موقع...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Kalŏn

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا