متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

متفرقه متفرقه | سفرنامه خارگ، از نفرین خدایان تا داستان آهن و آتش

  • نویسنده موضوع Vana~
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 31
  • بازدیدها 184
  • کاربران تگ شده هیچ

Vana~

پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
سطح
40
 
ارسالی‌ها
13,014
پسندها
33,517
امتیازها
96,874
مدال‌ها
69
سن
17
  • نویسنده موضوع
  • مدیرکل
  • #31
پایان
خارگ جزیره ناشناخته ای نیست، اما کمتر کسی شناختی از زیبایی ها، آثار باستانی، قناتها، افسانه ها و اسرار شگفت انگیز آن دارد. امیدوارم این سفرنامه، محرکی برای عاشقان سفر و دوستداران کشف سرزمینها ناشناخته باشد. خارگی که از دیدگاه اکثریت جامعه، جزیره ای صرفا صنعتی و نفتی است، باید آغوش خود را به روی عاشقان سفر باز کند.
 
امضا : Vana~
  • Heart
واکنش‌ها[ی پسندها] Amin~

Vana~

پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
سطح
40
 
ارسالی‌ها
13,014
پسندها
33,517
امتیازها
96,874
مدال‌ها
69
سن
17
  • نویسنده موضوع
  • مدیرکل
  • #32
در فرودگاه منتظر همان هواپیمای هلندی فوکری هستیم که هنوز نیامده است. کارمندان و کارگران صنعت نفت در حال صحبت با یکدیگرند. آنها نیمی از ماه را، به دور از خانواده خود، شبانه روز اینجا کار کرده اند و میروند تا نیم دیگر را کمی زندگی کنند، اگر روزگار بگذارد. یک نفر میگوید: "هنگام تولد فرزندم، اینجا مشغول به کار بوده ام و همسرم تنها ماند". دیگری میگفت: "اینجا بودم که خبر درگذشت پدرم را دریافت کردم، پروازی نبود و بدون حضور من، به خاک سپرده شد". آنها در نیمی از عمر خود، رشد فرزندان خود را ندیدند، در غم و شادی عزیزان خود غایب بودند و بیشتر کار کرده اند تا زندگی کنند.

همه منتظر رسیدن هواپیمایی هستند که گاهی نمی آید. این فوکر های لعنتی، بزرگترین انتقامی بود که هلندی ها از خارگ گرفته اند...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Vana~
  • Heart
واکنش‌ها[ی پسندها] Amin~

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

عقب
بالا