شعر مجموعه اشعار دامان رنج | تاوان کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع T A V A N
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 15
  • بازدیدها 280
  • کاربران تگ شده هیچ

T A V A N

مدیر تالار طبیعت + شاعر انجمن
پرسنل مدیریت
مدیر تالار طبیعت
تاریخ ثبت‌نام
13/2/21
ارسالی‌ها
2,549
پسندها
7,780
امتیازها
30,973
مدال‌ها
26
سطح
16
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #11
بفهمید که شدم عاشق، فریبم داد و دل فرسود
امان از او که قلبم را فقط هجران و درد افزود
دلی مملو بود از عشقش ولیکن او نخواست این را
جفا سر داد و بعد از او نه چشم خوابید نه دل آسود​
 
امضا : T A V A N
  • fuego
واکنش‌ها[ی پسندها] Abra_.

T A V A N

مدیر تالار طبیعت + شاعر انجمن
پرسنل مدیریت
مدیر تالار طبیعت
تاریخ ثبت‌نام
13/2/21
ارسالی‌ها
2,549
پسندها
7,780
امتیازها
30,973
مدال‌ها
26
سطح
16
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #12
دلا گم گشته‌ام فانی در آشوب تمنایی
سرابی پهناور اما نگاه م**س.ت دریایی
من و هجران و تنهایی با این آغوش سودایی
به رسم عشق چنین واهی شدم شهره‌ی رسوایی​
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : T A V A N
  • Clap
واکنش‌ها[ی پسندها] Abra_.

T A V A N

مدیر تالار طبیعت + شاعر انجمن
پرسنل مدیریت
مدیر تالار طبیعت
تاریخ ثبت‌نام
13/2/21
ارسالی‌ها
2,549
پسندها
7,780
امتیازها
30,973
مدال‌ها
26
سطح
16
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #13
عشق خود را مرحبا مهمان قلبم ساخته‌ای
این چنین زیبا مرا رسوای عالم ساخته‌ای
تو خودت دردی بی‌درمانی، بگو اما چه طور
درد بی‌درمان من، درمان دردم گشته‌ای​
 
امضا : T A V A N
  • fuego
واکنش‌ها[ی پسندها] Abra_.

T A V A N

مدیر تالار طبیعت + شاعر انجمن
پرسنل مدیریت
مدیر تالار طبیعت
تاریخ ثبت‌نام
13/2/21
ارسالی‌ها
2,549
پسندها
7,780
امتیازها
30,973
مدال‌ها
26
سطح
16
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #14
نمی‌رود یاد تو از این دل بی‌قرار من
نمی‌شود سلسله‌ی عشقِ تو پاک، نگار من
عشق دلم را دیده‌ای، جان به لبم رسانده‌ای
عشق تو ماند درین سینه به یادگار من​
 
امضا : T A V A N
  • fuego
واکنش‌ها[ی پسندها] Abra_.

T A V A N

مدیر تالار طبیعت + شاعر انجمن
پرسنل مدیریت
مدیر تالار طبیعت
تاریخ ثبت‌نام
13/2/21
ارسالی‌ها
2,549
پسندها
7,780
امتیازها
30,973
مدال‌ها
26
سطح
16
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #15
درین درگاه بدان آنان که درمانند، درد دارند
همان چشمان که می‌بینی چو می‌خندند، می‌بارند
غبار غم درین دل‌ها عجین گشته به درد اما
اگر از حالشان پرسی دروغ گویند، فریب‌کارند​
 
امضا : T A V A N
  • fuego
واکنش‌ها[ی پسندها] Abra_.

T A V A N

مدیر تالار طبیعت + شاعر انجمن
پرسنل مدیریت
مدیر تالار طبیعت
تاریخ ثبت‌نام
13/2/21
ارسالی‌ها
2,549
پسندها
7,780
امتیازها
30,973
مدال‌ها
26
سطح
16
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #16
نگاهم قفل او، دل شد خریدار
به سینه مُهر و عشقش شد پدیدار
تکان گیسویش طوفان به پا کرد
در این طوفان بسی جان شد گرفتار​
 
امضا : T A V A N
  • fuego
واکنش‌ها[ی پسندها] Abra_.

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 2)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا