- ارسالیها
- 16
- پسندها
- 196
- امتیازها
- 1,703
- مدالها
- 3
- نویسنده موضوع
- #1
- نام رمان :
- دژ آگاه
- نام نویسنده:
- مهدیه
- ژانر رمان:
- عاشقانه، اجتماعی، تراژدی
کد رمان: 5806
ناظر:
Abra_.
خلاصه:
در کوچه پس کوچههای گمگشتهی خورشیدشهری بزرگ، چه کسی خبر داشت از آفتابی که گر روزی آغاز کرد نورانی برای اهالی آن نقطهی کور، به نفرینِ غروب میباخت نوردختی را که به عقد حیاتی خاموش درآورده بود؛ عقد موقتی بود به فاصلهی طلوع خورشید تا غروب آن، پایان یافت مدتش آن هنگام که طلسمِ تاریکی سیلی زد به حیاتِ بیچارگان گمگشته در کوچه پس کوچههای روزگاری که نبود بالاتر از سیاهیاش رنگی. دمار از همین روزگار سیاه درآورد مهریهی نوردخت که به زانو درآورد بدهکارانِ زندگی را فقط و فقط به جرم تولد در کور نقطهای دور از اوجِ زندگی آنجا که زیر دور گردونی بود...
ناظر:
![Abra_.](/data/avatars/s/41/41113.jpg?1738099974)
خلاصه:
در کوچه پس کوچههای گمگشتهی خورشیدشهری بزرگ، چه کسی خبر داشت از آفتابی که گر روزی آغاز کرد نورانی برای اهالی آن نقطهی کور، به نفرینِ غروب میباخت نوردختی را که به عقد حیاتی خاموش درآورده بود؛ عقد موقتی بود به فاصلهی طلوع خورشید تا غروب آن، پایان یافت مدتش آن هنگام که طلسمِ تاریکی سیلی زد به حیاتِ بیچارگان گمگشته در کوچه پس کوچههای روزگاری که نبود بالاتر از سیاهیاش رنگی. دمار از همین روزگار سیاه درآورد مهریهی نوردخت که به زانو درآورد بدهکارانِ زندگی را فقط و فقط به جرم تولد در کور نقطهای دور از اوجِ زندگی آنجا که زیر دور گردونی بود...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
آخرین ویرایش