• تذکر:

    نویسندگان عزیز از نوشتن رمان‌هایی با محتوای غیر اخلاقی خودداری کنید. در صورت مشاهده چنین موضوعی صحنه رمان شما بدون تذکر توسط ناظرین حذف خواهد شد.

    مواردی که شامل موضوعات غیراخلاقی می‌شود عبارت‌است از:

    1. پرداختن به زندگی افرادی با گرایش های خاص مانند (هم‌جنس‌گرایی، ....)

    2. بیان صریح عقاید سیاسی در رمان‌ها و زیر سوال بردن چارچوب‌های جامعه اسلامی

    3. بیان توصیف صریح جنسی و به کار بردن کلمات ناشایست.

    و...

    قبل از ایجاد رمانتان موارد زیر را در نظر داشته باشید:

    1. اسم رمان خود را طوری انتخاب کنید که داری مصادیق مجرمانه و خلاف عرف جامعه نباشد.

    2. از به کار بردن کلمات جنسی و مواردی که با شئونات اسلامی مغایرت دارد، به جد خودداری کنید.

    3- برای تایپ رمان می توانید طبق تاپیک آموزشی زیر رمان خود را ارسال کنید:

    کلیک کنید

    4. با مطالعه رمان‌های نویسندگان انجمن به آن‌ها امید نوشتن خواهید داد.

    کلیک کنید

در حال تایپ رمان هنگامی که خورشید گریخت | نیکی کاربر انجمن یک رمان

thenikii

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
8/8/25
ارسالی‌ها
4
پسندها
13
امتیازها
30
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #1
نام رمان :
هنگامی که خورشید گریخت
نام نویسنده:
نیکی
ژانر رمان:
درام، عاشقانه
کد رمان: 5893
ناظر: Taraneh.j Taraneh.j

خلاصه: دختری جوان در اطراف دِه‌های رشت و گیلان برای نجات دادن آینده‌اش از چنگال تقدیر، مجبور است دست به هر کاری بزند؛ اما هرگز تصور نمی‌کرد حضورش در عمارت یک خان‌زاده‌ی شهری‌، زندگی او را چنین به آشوب بکشد. ارغوانِ قصه‌ی ما که شعله‌های خشم در قلبش زبانه می‌کشد، خبر ندارد که اگر آتش وجودش را رام کند، شاید زیر خاکسترها هنوز اثری از عشق و امیدی که سال‌هاست به جست‌وجوی آن است، مانده باشد.
 
آخرین ویرایش
امضا : thenikii

Armita.sh

سرپرست کتاب
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
3/6/22
ارسالی‌ها
2,547
پسندها
21,201
امتیازها
48,373
مدال‌ها
44
سطح
32
 
  • #2
985DDB7F-14C8-4415-B59D-BCFDB490613C.jpeg«به نام داعیه‌ی سر متن‌ها»

نویسنده‌ی عزیز، ضمن خوش‌آمد گویی، سپاس از انتخاب این انجمن برای منتشر کردن رمان خود،
خواهشمندیم قبل از تایپ رمان خود قوانین زیر را به دقت مطالعه فرمایید!
قوانین جامع تایپ رمان

آموزش قرار دادن رمان را در تاپیک زیر دنبال کنید.

نحوه‌ی قرار دادن رمان در انجمن برای مطالعه کاربران

و برای پرسش سوالات و اشکالات خود در رابطه با رمان به لینک زیر...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
  • sparkle
واکنش‌ها[ی پسندها] salaman

thenikii

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
8/8/25
ارسالی‌ها
4
پسندها
13
امتیازها
30
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #3
فروردین هزار و دویست و پنجاه و شش، طلوعِ خسته‌ی خورشید که روی شانه‌ی کوه افتاد، دخترک متولد شد. به میمنت و مبارکیِ روییدن گل‌های ارغوان در آن گوشه‌ی پرت دنیا، او را ارغوان نامیدند؛ و چه بدفال بود دخترِ قصه‌ی ما که سرشتش همانند گل‌های ارغوان رنگین نبود
‌-‌ یعنی توهم گُلی؟ مثل گل‌های ارغوان؟
ارغوان که از دنیای خیالاتش بیرون کشیده شده بود، آهی کشید؛ صدای ساغر رشته‌ی افکارش را پاره کرده بود. همان‌طور که دستش روی موهای خرمایی رنگِ خواهرش خشک شده بود، طوری به جلو خم شد که چهره‌ش در موازات صورت او قرار گرفت، چشمان خواهرکش تهی از هرگونه غم و غصه‌ای بود که بر سر دنیا آوار شده بود، برق کودکانه‌ای در چشمانِ آبی رنگش که با ذوق بر روی ارغوان خیره مانده بود؛ دوید.
-‌ حواست هست چندبار بهت گفتم وسط حرفم...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : thenikii

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا