- تاریخ ثبتنام
- 17/9/25
- ارسالیها
- 44
- پسندها
- 43
- امتیازها
- 53
- سن
- 25
سطح
0
- نویسنده موضوع
- #31
***
زمان گذشت، اما نبودش مثل برگ خشک، هر روز زیر پایم صدا میدهد.
یاد گرفتم که غم را نباید دور ریخت؛ باید با آن چای دم کرد، باید کنارش نفس کشید.
در آینه، دیگر بهدنبال سایهاش نمیگردم، چون حالا در چشمهایم خانه کرده است.
عشقش، نه خاطره، که تپش آرامیست در عمقِ جانم.
فهمیدم بعضی نبودنها، شکل دیگری از ماندناند.
زمان گذشت، اما نبودش مثل برگ خشک، هر روز زیر پایم صدا میدهد.
یاد گرفتم که غم را نباید دور ریخت؛ باید با آن چای دم کرد، باید کنارش نفس کشید.
در آینه، دیگر بهدنبال سایهاش نمیگردم، چون حالا در چشمهایم خانه کرده است.
عشقش، نه خاطره، که تپش آرامیست در عمقِ جانم.
فهمیدم بعضی نبودنها، شکل دیگری از ماندناند.