وقتی خواهر یا برادر کوچیکتون به دنیا اومد چه حسی داشتین؟

  • نویسنده موضوع Devil's Daughter
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 87
  • بازدیدها 2,303
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Devil's Daughter

کاربر سایت
رفیق جدید انجمن
تاریخ ثبت‌نام
7/7/18
ارسالی‌ها
62
پسندها
1,157
امتیازها
6,963
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #1
موضوع که از اسم تاپیک معلومه.احساستون وقتی که خوار یا برادر کوچیکترتون به دنیا اومد رو بگید.
اول خودم میگم.افتضاح بود.چون نمی دونستم با اومدن داداشم قراره چه بلایی سر زندگیم بیاد!:(:crying:
 
امضا : Devil's Daughter

ryhneae

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
1/5/18
ارسالی‌ها
1,951
پسندها
35,467
امتیازها
84,373
مدال‌ها
27
سن
17
سطح
33
 
  • #2
موضوع که از اسم تاپیک معلومه.احساستون وقتی که خوار یا برادر کوچیکترتون به دنیا اومد رو بگید.
اول خودم میگم.افتضاح بود.چون نمی دونستم با اومدن داداشم قراره چه بلایی سر زندگیم بیاد!:(:crying:

خب خوشبختانه من بچه اخر هستم!:cool:
 
امضا : ryhneae

Devil's Daughter

کاربر سایت
رفیق جدید انجمن
تاریخ ثبت‌نام
7/7/18
ارسالی‌ها
62
پسندها
1,157
امتیازها
6,963
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #3
امضا : Devil's Daughter

ryhneae

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
1/5/18
ارسالی‌ها
1,951
پسندها
35,467
امتیازها
84,373
مدال‌ها
27
سن
17
سطح
33
 
  • #4
خوشبحالت.نبودی ببینی چه بلایی سرمون اومد. خب حالا حسه بقیه نسبت به تو چیه؟


خخخ خواهرام میگن اگه تو نبودی ما خیلی بچگی میکردیم:/

یعنی اینکه اونا وقتی تو دوران بچگی بودن،خیلی توجه بهشون بود،ولی وقتی من اومدم...همه به من توجه کردن:|
 
امضا : ryhneae

mohanna83

کاربر سایت
رفیق جدید انجمن
تاریخ ثبت‌نام
23/8/18
ارسالی‌ها
66
پسندها
1,106
امتیازها
8,883
مدال‌ها
2
سن
19
سطح
0
 
  • #5
هعییییییییییییییییییییییییییی
بگی نگی حس خوبی داشتم
 
امضا : mohanna83

Mobina_ra

کاربر سایت
رفیق جدید انجمن
تاریخ ثبت‌نام
7/8/18
ارسالی‌ها
54
پسندها
1,083
امتیازها
8,713
سطح
0
 
  • #6
حس خیلی خوبی داشتم
 

fati_k1383

کاربر انجمن
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
23/7/18
ارسالی‌ها
292
پسندها
6,617
امتیازها
25,673
مدال‌ها
14
سطح
12
 
  • #7
من خیلی خوش شانسم که بچه اخرم و زجر نمی کشم:cool::cool:
 

Faezeh.H

نویسنده برتر
نویسنده انجمن
تاریخ ثبت‌نام
30/7/18
ارسالی‌ها
1,396
پسندها
19,550
امتیازها
42,073
مدال‌ها
21
سطح
24
 
  • #8
والا من اولش از بس خوشحال بودم وقتی خبر به دنیا اومدن خواهرمو بهم دادن از خوشحالی گریه می کردم اما همه فکر کردن از حسودی گریه می کنم:straight_face:
خلاصه کم کم متوجه شدم نه بابا خیلیم خوب نیست دلم برای خودم می سوزه اصلا حسودی نمی کردم ولی حتی قدم برمی داشتم فکر می کردن از حسودیه:worried:
 
امضا : Faezeh.H

Saieh

کاربر سایت
رفیق جدید انجمن
تاریخ ثبت‌نام
5/7/18
ارسالی‌ها
56
پسندها
1,841
امتیازها
12,773
مدال‌ها
3
سطح
0
 
  • #9
اولاش خوب بودا
ولى بعدش ...:crying:
 

Devil's Daughter

کاربر سایت
رفیق جدید انجمن
تاریخ ثبت‌نام
7/7/18
ارسالی‌ها
62
پسندها
1,157
امتیازها
6,963
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #10
امضا : Devil's Daughter
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
72
بازدیدها
1,796
پاسخ‌ها
71
بازدیدها
1,759

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا