نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

وقتی خواهر یا برادر کوچیکتون به دنیا اومد چه حسی داشتین؟

  • نویسنده موضوع Devil's Daughter
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 87
  • بازدیدها 2,707
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Devil's Daughter

رفیق جدید انجمن
سطح
0
 
ارسالی‌ها
62
پسندها
1,154
امتیازها
6,963
  • نویسنده موضوع
  • #41
فرزند چهارم بودم ولی گفتم که داداشم وقتی سه ماهه بوده مرده برای همین بچه سومم
من او یکی داداشم رو فقط عکسش رو دیدیم خودش رو اصلا ندیدم
بزرگترهای خودت دختر یا پسر؟
 
امضا : Devil's Daughter

Devil's Daughter

رفیق جدید انجمن
سطح
0
 
ارسالی‌ها
62
پسندها
1,154
امتیازها
6,963
  • نویسنده موضوع
  • #42
فرزند چهارم بودم ولی گفتم که داداشم وقتی سه ماهه بوده مرده برای همین بچه سومم
من او یکی داداشم رو فقط عکسش رو دیدیم خودش رو اصلا ندیدم
اخه یعنی بچه اخریه هستی؟
 
امضا : Devil's Daughter
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] NARGES.A

NARGES.A

رفیق جدید انجمن
سطح
9
 
ارسالی‌ها
70
پسندها
1,993
امتیازها
12,773
مدال‌ها
9
  • #43
اخه !خب دیگه الان خدایی هیچ راه حلی برات ندارم.جز تلافی به مثل.اگرم مثه من بهت گفتن تو بزرگتری تو کوتاه بیا.جلوشون بگو باشه ولی وقتی رفتن حسابی به خدمتش برس.
داداشم مثل چسب سیریش چسبیده به اونا و هرجا میرن اون هم باشون می ره
 
امضا : NARGES.A

NARGES.A

رفیق جدید انجمن
سطح
9
 
ارسالی‌ها
70
پسندها
1,993
امتیازها
12,773
مدال‌ها
9
  • #44
امضا : NARGES.A

○•|<móóbîî>|•○

رفیق جدید انجمن
سطح
12
 
ارسالی‌ها
74
پسندها
6,133
امتیازها
22,273
مدال‌ها
10
  • #45
وا خب من 4 سالم بود که برادرم به دنیا اومد.بعد از اون چه حسی داشتی مثلا توی 7 یا 8 سالگیت؟
ی حسه خوب چون برادرم ب منم میگف مامان و همیشه تو بغلم میخوابید و هر چی خواس میاد سراغم. ....
 

NARGES.A

رفیق جدید انجمن
سطح
9
 
ارسالی‌ها
70
پسندها
1,993
امتیازها
12,773
مدال‌ها
9
  • #46
امضا : NARGES.A

Devil's Daughter

رفیق جدید انجمن
سطح
0
 
ارسالی‌ها
62
پسندها
1,154
امتیازها
6,963
  • نویسنده موضوع
  • #47
داداشم مثل چسب سیریش چسبیده به اونا و هرجا میرن اون هم باشون می ره
تو وقتی اونا رفتن برو سر وسایلاش.اون وسیله ای رو که دوست داره بردار و یه جای امن قایم کن.ترجیحا اینکارو توی مهر ماه که مدررسه ها باز هستن بکن تا بهت شک نکنن.بعد که برگشت و دنبال اون وسیلش گشت و دید نیست اون موقع میشینه گریه میکنه.(یکم اینجا دلت خنک میشه)یا اینکه برو ابنبات یا لواشکی یا خوراکی که اون دوست داره رو بخر و بیا بشین جلوش با ملچ و ملوچ بخور اگه بهت گفت به منم بده بگو نمی دم.لجشو دربیار.برای اینکه مامانو بابات بهت نگن که بهش بدی یه دونه بیشتر نخر .بعد که بهت گفتن بهش بده توام همشو سریع بخور و بگو دیگه تموم شد.مثلا من داداشمو میزاشتم بالای تخت.(تختمون دو طبقه...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Devil's Daughter

Devil's Daughter

رفیق جدید انجمن
سطح
0
 
ارسالی‌ها
62
پسندها
1,154
امتیازها
6,963
  • نویسنده موضوع
  • #48
امضا : Devil's Daughter

Devil's Daughter

رفیق جدید انجمن
سطح
0
 
ارسالی‌ها
62
پسندها
1,154
امتیازها
6,963
  • نویسنده موضوع
  • #49
تو وقتی اونا رفتن برو سر وسایلاش.اون وسیله ای رو که دوست داره بردار و یه جای امن قایم کن.ترجیحا اینکارو توی مهر ماه که مدررسه ها باز هستن بکن تا بهت شک نکنن.بعد که برگشت و دنبال اون وسیلش گشت و دید نیست اون موقع میشینه گریه میکنه.(یکم اینجا دلت خنک میشه)یا اینکه برو ابنبات یا لواشکی یا خوراکی که اون دوست داره رو بخر و بیا بشین جلوش با ملچ و ملوچ بخور اگه بهت گفت به منم بده بگو نمی دم.لجشو دربیار.برای اینکه مامانو بابات بهت نگن که بهش بدی یه دونه بیشتر نخر .بعد که بهت گفتن بهش بده توام همشو سریع بخور و بگو دیگه تموم شد.مثلا من داداشمو میزاشتم بالای تخت.(تختمون دو طبقه بود)بعد نردبونم برمیداشتم تا نیاد پایین .و بهش میگفتم من دارم میرم...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Devil's Daughter

NARGES.A

رفیق جدید انجمن
سطح
9
 
ارسالی‌ها
70
پسندها
1,993
امتیازها
12,773
مدال‌ها
9
  • #50
امضا : NARGES.A
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا