چهارساله بودم که اولین داستانم رو به اسمه خانم مرغه و آقا خروسه گفتم. البته ننوشتم چون سواد نداشتم مامانم برام نوشت. عاشقانه هم بود
این شروعش بود و بعد از اون داستان های کودکانه ام توی کانون پرورشی فکری کودکان و نوجوانان مورد استقبال قرار گرفت و صبر کردن کلاس اولم تموم شه تا کلاس ادبی ثبت نتم بشم.

این شروعش بود و بعد از اون داستان های کودکانه ام توی کانون پرورشی فکری کودکان و نوجوانان مورد استقبال قرار گرفت و صبر کردن کلاس اولم تموم شه تا کلاس ادبی ثبت نتم بشم.
یادمه که هیچیم بهم ندادن