متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

متون و دلنوشته‌ها •○ شاعران زن ○•

  • نویسنده موضوع SHIRIN.SH
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 131
  • بازدیدها 3,900
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

SHIRIN.SH

مدیر بازنشسته
سطح
48
 
ارسالی‌ها
13,757
پسندها
128,110
امتیازها
96,873
مدال‌ها
36
  • نویسنده موضوع
  • #71


کف بالکن نشسته بودم و پاهام رو از لا به لای نرده ها آویزون کرده بودم، یهو صدای پاهاش که روی سرامیک می کشید رو شنیدم، همین طوری که توی تاریکی شب خیره شده بودم به یه لامپ روشن ساختمون رو به رو ای، گفت : باز که بیداری، خوابت نمیاد؟ نشست کنارم گفتم: خواب بد دیدم . فندکشو از کنار نرده برداشت سیگارشو روشن کرد گفت: تعریف کن ببینم .

دستمو بردم توی پاکت سیگارش زیر چشمی نگاهم کرد اومد خط و نشون بکشه واسم با چشماش که نتونست و یه لبخند کج زد، سیگارمو واسم روشن کرد. گفتم : باد میومد، خیلی شدید بود همه چیزو داشت با خودش می...​
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : SHIRIN.SH

SHIRIN.SH

مدیر بازنشسته
سطح
48
 
ارسالی‌ها
13,757
پسندها
128,110
امتیازها
96,873
مدال‌ها
36
  • نویسنده موضوع
  • #72


من یک زنم

‏و آدم وقتى زن باشد

‏جز آنچه در قلبش دارد

‏همه چیز را فراموش مى‌کند.

‏⁧| لاله مولدور |​
 
امضا : SHIRIN.SH

SHIRIN.SH

مدیر بازنشسته
سطح
48
 
ارسالی‌ها
13,757
پسندها
128,110
امتیازها
96,873
مدال‌ها
36
  • نویسنده موضوع
  • #73


به احتمال ِ نبودنم فکر کن؛

به اینکه چند بوسه از زمین کم خواهد شد؟

و چند واژه از زمان؟

پیش از آنکه چشم ببندی فکر کن؛

که مرگ یک زن

تا چه اندازه

تعادل ِ جهان را در هم خواهد ریخت؟

| مانا چاوشی |
 
امضا : SHIRIN.SH

SHIRIN.SH

مدیر بازنشسته
سطح
48
 
ارسالی‌ها
13,757
پسندها
128,110
امتیازها
96,873
مدال‌ها
36
  • نویسنده موضوع
  • #74


مادرم باران است

می بارد بر شمعدانی ها

می بارد بر سر و وضع کودکانه ی ما

می بارد بر کم و کاستی های خانه

می بارد بر نقش کاشی های حیاط

مادرم سبز است

مادرم بهار است

مادرم ادامه ی هستی ست...

| سوما تکیه خواه |​
 
امضا : SHIRIN.SH

SHIRIN.SH

مدیر بازنشسته
سطح
48
 
ارسالی‌ها
13,757
پسندها
128,110
امتیازها
96,873
مدال‌ها
36
  • نویسنده موضوع
  • #75

95512
مهربان ترین قسمتِ زندگیِ هر شخصی؛

زمانی ست که آنکسی را که دوست دارد، دوستش بدارد!

منظورم را میفهمی؟

اینکه کسی باشد که تو را آنطور که دلت می خواهد دوست بدارد،

می شود مهربان ترین قسمتِ زندگیِ تو..

نسبت به تمامِ مسائل خوش بین می شوی، لبخند میزنی، ایده می دهی،

فکرت باز میشود و حتا دیگر نسبت به مسائلی که دلت را میزد واکنش نشان نمیدهی!

در دوست داشتن، نیروی عجیبی نهفته است.

این را وقتی که تو را خیلی دوست داشتم فهمیدم!

| سپیده امیدی |
 
امضا : SHIRIN.SH

SHIRIN.SH

مدیر بازنشسته
سطح
48
 
ارسالی‌ها
13,757
پسندها
128,110
امتیازها
96,873
مدال‌ها
36
  • نویسنده موضوع
  • #76


در استجابت کدام آرزو

از من،

گرفته اند تو را؟!

| زهرا طراوتی |​
 
امضا : SHIRIN.SH

SHIRIN.SH

مدیر بازنشسته
سطح
48
 
ارسالی‌ها
13,757
پسندها
128,110
امتیازها
96,873
مدال‌ها
36
  • نویسنده موضوع
  • #77


شعر شدم ،

غصه شدی...

شور شدم ،

سرد شدی...

برف شدم ،

آب شدی...

این همه تقدیر غلط!

خط من و سایه ی تو...

| فرزانه ناطقی نژاد |​
 
امضا : SHIRIN.SH

SHIRIN.SH

مدیر بازنشسته
سطح
48
 
ارسالی‌ها
13,757
پسندها
128,110
امتیازها
96,873
مدال‌ها
36
  • نویسنده موضوع
  • #78


بعد از چند ثانیه مکث در مکالمه ی تلفنی مان، حرف آخرش را زد و گفت:

«بهتره که فقط دوست باشیم...این طوری به نفع جفتمونه! »

سکوت کردم...

آخر دیگر این چه صیغه ای بود که باب شده بود! جاست فرند یا همان دوست اجتماعی، آن هم بعد از یک رابطه ی عاطفی! مگر می شد؟!

می دانستم ترس از رابطه دارد، ترس از گیر کردن در یک احساس و یا شاید هم ترس از متعهد شدن به یک احساس...

بارها گفته بود در همین مدت کم اگر همچین احساسی بینمان شکل گرفته است، پیش برویم شدیدتر می شود‌...و واضح بود که بخاطر تجربیات تلخ گذشته اش این را نمی خواهد.

سعی کردم متمرکز بشوم که گفتم :

«ببین...من دنبال یک...​
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : SHIRIN.SH

SHIRIN.SH

مدیر بازنشسته
سطح
48
 
ارسالی‌ها
13,757
پسندها
128,110
امتیازها
96,873
مدال‌ها
36
  • نویسنده موضوع
  • #79


یکى هم بود

که با دامنى از جنس بهار

پا در کفش هاى باغ گیلاس گذاشت...

| سیامک تقی زاده |​
 
امضا : SHIRIN.SH

SHIRIN.SH

مدیر بازنشسته
سطح
48
 
ارسالی‌ها
13,757
پسندها
128,110
امتیازها
96,873
مدال‌ها
36
  • نویسنده موضوع
  • #80


چند پنجره از این همه شهر

خاموش می شود

با ترس این احتمال همیشگی

« مُردن چقدر درد دارد؟ »

چراغ چند خانه

تا صبح می سوزد

با زخم این سوال :

« مُردن چقدر خرج دارد؟ »

| مریم نوابی نژاد |​
 
آخرین ویرایش
امضا : SHIRIN.SH
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
252
بازدیدها
5,911

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا