You are using an out of date browser. It may not display this or other websites correctly.
You should upgrade or use an
alternative browser.
متون و دلنوشتهها ◘ شاعران مرد ◘
-
نویسنده موضوع
SHIRIN.SH
-
تاریخ شروع
-
پاسخها
252
-
بازدیدها
5,993
-
کاربران تگ شده
هیچ
- وضعیت
-
موضوع بسته شده است و نمیتوان پاسخ جدیدی فرستاد.
صدای تو
از سایه سوی نیستان میآید
و گل میدهد در هیاهوی باران...
تو میگویی و لاله میروید از سنگ؛
تو میگویی و غنچه میجوشد از چوب؛
تو میگویی و تازه میروید از خشک؛
تو میگویی و زنده میخیزد از مرگ!
صدای تو میبارد و زندهام من...
| منوچهر آتشی |
من هم دیدم که می دود،
گریه نکن
هیچ مَردی فرار نمیکند!
زن دیگری منتظرش بود...
| علی عبدالرضایی |
گوش میدهم
به صدای رودی که درحرفهایت جریان دارد
مهربان شدهای
و مرا انقدر شاعر کردهای
که میتوانم
شاخهی جدا شده
از درخت باشم
اما دوباره شکوفه بدهم!
| بهنام مهدی نژاد |
چنان زلال شود
آن کسی که تو را یک بار
فقط یک بار نگاه کند
که هیچگاه کسی جز تو را نبیند از آن پس
حتی اگر هزار بار هزاران چهره را نگاه کند.
یتیمِ زیبایی خواهد بود این جهان
اگر آدمهایش بدون رؤیتِ تو
چشم گشوده باشند.
چگونه جهان به غربتِ ابدی
دوباره عادت خواهد کرد
اگر تو را نبیند...
| رضا براهنی |
نور را در پاکتهای معطر میگذارم
و پست میکنم
به آدرس قلبهایی که چراغی
در آنها نمیسوزد.
| رضا چایچی |
کسی باور نمی کند
لبخندش می توانست پُلی باشد،
که جمعه را
به همه ی روزهای هفته
پیوند بزند...
| احمدرضا احمدی |
در هر زندان دنیا
زندانیِ فراموش شدهای
و در هر گورستان جهان
عزیز به خاک سپردهای داشتم
و تنها بودم
مثل ماه
که کوتاهتر از تنهایی من
دیواری نیافته بود
| عباس صفاری |
در من چه وعده هاست
در من چه هجرهاست
در من چه دستها به دعا مانده روز و شب
اینها چه میشود؟
آخر چگونه این همه عشاقِ بیشمار
آواره از دیار
یک روز بی صدا
در کوره راهها همه خاموش میشوند؟
این ذره ذره گرمی خاموشوار ما
یک روز بی گمان
سر می زند جایی و خورشید می شود
تا دوست داری ام
تا دوست دارمت...
| سیاوش کسرایی |
و شب
که تا زانو میرسد
تحمل را کوتاه میکند...
| محمد مختاری |
عشق اگرچه حرف ربط نیست
ربط میدهد مرا به تو
شوق را به جان
رنج را به روح
همچنان که باد
خاک را به دشت
ابر را به کوه
| سید علی میرافضلی |
- وضعیت
-
موضوع بسته شده است و نمیتوان پاسخ جدیدی فرستاد.