کلا با دوستام بیشتر از خیلی راحتم زندگی من حتی یه مخفیم نداشت لعنتی یعنی ارزو به دل موندم به راز داشته باشم
پیش دوستام زریا ،لیا که دوقلون زینب نامرد که رفت ژینا ی بیشعور که تمام زندگیم بود بیشتر از همه با بابا بعد مامانم ولی از همه بیشتر بیشتر ژینا چون تمام عمرم با اون بودم
کلا با دوستام بیشتر از خیلی راحتم زندگی من حتی یه مخفیم نداشت لعنتی یعنی ارزو به دل موندم به راز داشته باشم
پیش دوستام زریا ،لیا که دوقلون زینب نامرد که رفت ژینا ی بیشعور که تمام زندگیم بود بیشتر از همه با بابا بعد مامانم ولی از همه بیشتر بیشتر ژینا چون تمام عمرم با اون بودم
تنها کسی که راحت بودم پیشش و میتونستم خود واقعیم باشم، دوست امیر محمد بود، که اتفاقاتی افتاد و رابطمون دیگه مثل قبل نشد که نشد، با وجود اینکه هر روز هم چشم تو چشم میشیمو همو میبینیم
تنها کسی که راحت بودم پیشش و میتونستم خود واقعیم باشم، دوست امیر محمد بود، که اتفاقاتی افتاد و رابطمون دیگه مثل قبل نشد که نشد، با وجود اینکه هر روز هم چشم تو چشم میشیمو همو میبینیم