متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

دنباله دار یکی از خرابکاری هاتو اعتراف کن

  • نویسنده موضوع Baaaaran
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 46
  • بازدیدها 1,072
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Moon._.star

ویراستار آزمایشی
سطح
24
 
ارسالی‌ها
389
پسندها
17,223
امتیازها
35,373
مدال‌ها
18
  • #11
یه بار داشتم گوشی دختر خالم پاکسازی می کردم یهو کل فایلای واتس اپش و هم پاک کردم بعد فهمیدم کل عکسای عروسیش روش بود حالا این زیادی مهم نیست
از فاکتورای مغازشون شوهرش عکس گرفته بود از وات براش فرستاده بود و اون دفتر رو انداخته بودن دور
منم خیلی خوشگل هیچ کدوم گردن نگرفتم گفتم گوشیت خودش قاط داره:rolleyes:
 
امضا : Moon._.star

KãrMãW

مدیر بازنشسته
سطح
8
 
ارسالی‌ها
1,313
پسندها
26,629
امتیازها
58,173
مدال‌ها
10
  • #12
همین الان یه غلطی کردم گفتم جرات
طرف پسر بود گف شماره بده
 
امضا : KãrMãW

sʰᵃᵈⁱ

کاربر انجمن
سطح
12
 
ارسالی‌ها
183
پسندها
3,630
امتیازها
17,773
مدال‌ها
11
  • #13
خخخ وقتی کلاس اول بودم میومدم تو دفتر مدیرمون ماژیکاشو و همه اون وسایل پلاستیکی رو پشت شوفاژ مینداختم دود میکرد همه جای دفتر مدیر پر دود میشد دیگه اخرشم مچمو گرفتن:roflym::roflym:
 
امضا : sʰᵃᵈⁱ

Deli_D

مدیر بازنشسته
سطح
24
 
ارسالی‌ها
692
پسندها
19,084
امتیازها
46,373
مدال‌ها
20
  • #14
با ابجیم و دخترعمو کوچیکم تو خونمون تنها بودیم لپ تاپ ابجیم روشن وسط خونه بود داشت تحقیق رو یه پروژه میکرد از آشپزخونه اومدم بیرون رفتم دخترعمومو بغل کردمُ قربون صدقش میرفتمُ به عقب پا میزاشتم که پام رفت رو لپ تاپ و صحفش کلا شکست ....
 

hadis.85

کاربر فعال
سطح
9
 
ارسالی‌ها
240
پسندها
2,334
امتیازها
12,063
مدال‌ها
9
  • #15
اعتراف می کنم من همونیم که دیوارای مدرسه رو با ماژیک داغون کرده و سرایدار و مدیر در به در دنبالشن:laughting:
 

- ᴰᶦᵃⁿᵃˢ᜴

پرسنل مدیریت
مدیر تالار شعرکده
سطح
41
 
ارسالی‌ها
9,247
پسندها
40,161
امتیازها
96,873
مدال‌ها
41
  • مدیر
  • #16
به جا نمک تو آش شکر ریختم !!!
 
امضا : - ᴰᶦᵃⁿᵃˢ᜴

Bad girlz

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
5
پسندها
314
امتیازها
1,603
سن
20
  • #17
من میرفتم سره کار بابام اون جا کله کامپیوترو بهم میزدما
ینی بد بخت کامپیوتر هنگ میکرد بد بابام میومد میگف بازم خراب کردی ؟
منم سنگ پای قزوین ذوق مرگ میشدم
بد بخت دو ساعت مینشست درستش میکرد
 

__Miss.senator

کاربر نیمه فعال
سطح
12
 
ارسالی‌ها
478
پسندها
3,307
امتیازها
19,173
مدال‌ها
13
  • #18
یه بار موهای خواهرمو تو خواب نازش قیچی کردم
صبح انقدر چیق زد هیچ کی نفهمید کارمن بوده
هههه خخخخخخخخخ
من موهای پسر خالم رو ولی خب فهمید زد موهای منم کوتاه کرد :|
 
امضا : __Miss.senator

__Miss.senator

کاربر نیمه فعال
سطح
12
 
ارسالی‌ها
478
پسندها
3,307
امتیازها
19,173
مدال‌ها
13
  • #19
یکیو دوتا نیس ک :roflym::devil:
 
امضا : __Miss.senator

Harry_QW

پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
سطح
35
 
ارسالی‌ها
3,869
پسندها
33,810
امتیازها
65,673
مدال‌ها
33
  • مدیرکل
  • #20
کتاب برادرمو خداب کردم...
 
امضا : Harry_QW
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا