مادر بزرگم هميشه ميگفت خدا خيلي بزرگه ارزوهاي بزرگ كن...از خدا چيزاي گنده گنده بخواه! اگ ي اسباب بازي خواستي ارزو كن همه اسباب هاي دنيارو خدا بهت بده! ولي من هيچ وقت نفهميدم يني چي!هميشه ميگفتم خدايا من فقط يه دونه اسباب بازي ميخوام اينكه چيز زيادي نيست!
ولي الان ميفهمم ك هر چي ندارم شايد ب خاطر اينكه تورو دست كم گرفتم و در مقابل بزرگيِ تو چيزاي بزرگ نخواستم!
منو ببخش به خاطر كوچيك شمردنت و ارزوهاي كوچيكم!
مادر بزرگم يه چيز ديگه هم ميگفت! ميگفت براي رسيدن به ارزوهات تلاش كن اونوقت اگه نتيجه نگرفتي برو عدل خدا پيش خود خدا شكايت كن!
من الان دارم حركت ميكنم به اميد بركت تو!