خدیا خودت میدونی چی میکشم...
از بدبختی هام خبر داری از تموم لحظه های زندگیم...
از دونه دونه ی اشک هام از تک تک لحظات شادیم...
خودت میدونی بنده هات دارن عذابم میدن
حرفی ندارم ولی ناحقی نکن بزار اوتا هم عذاب بکشن
بزار تاوان پس بدن...
میخوام وقتی عذاب میکشن از من یادشون بیاد یادشون بیاد به خاطرشون اشک ریختم صداشون کردم ازشون خواستم برگردن ولی خوردم کردنو رفتن ازت میخوام اون کسی رو که لقب پدر رو به مسخره گرفت لقب دختر رو ورد زبونش کرد و دخترش رو ترک کردم بیچاره کنی .
امیدوارم خواسته ی زیادی نباشه...